بهرام مشهور*: رشته حملات زنجیرهای تروریستی جمعه شب گذشته و کشتار مردم عادی بیگناه، پیش از هر چیز آگاهان و تیزچشمان جوامع انسانی در کشورهای گوناگون را به یاد 11 سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی [20 شهریور 80] میاندازد و تقریباً برای اکثر آنان جای تردیدی نمیماند که این کشتار نیز همچون 11 سپتامبر توسط تصمیمگیرندگان نظام سلطه جهانی برنامهریزی شده و به اجرا درآمده است و در واقع همانگونه که عناصر منفی و پلید اجتماع نظیر لاتها و چاقوکشها که معمولاً جزو پایینترین اقشار هر جامعهای هستند برای رهایی از مخمصه پلیس، پنهانی خودزنی میکنند و با این کار خود را بیگناه و حریف خود را مقصر مینمایانند، عناصر منفی و پلید اجتماع که در نظام سلطه امروز جهانی برعکس قبلیها در بالاترین رده اجتماعی جاگیر شدهاند نیز گاهی خودزنی میکنند تا خود را بیگناه و دشمنان خود را مقصر بنمایانند، با این تفاوت تأسفبار که خودزنی آنها مستلزم آسیب به خودشان نیست بلکه مردمانشان باید تاوان خودزنی آقایان را بپردازند! در روز خونبار 11 سپتامبر، هزاران تن از مردم عادی و غیریهودی آمریکایی [انگار میخواهد اثبات شود یهود جزو مردم دنیا نیست!] کشتار شدند تا همه جهان، مسلمانان تندرو را مقصر بشناسند و برنامهریزان نظام سلطه به دنبال این ماجرا بتوانند به افغانستان و سپس عراق حمله کرده و برنامههای خود را پیش ببرند. در پاییز خونبار 13 نوامبر امسال نیز صدها تبعه فرانسه قتلعام شدند تا همه جهان، مسلمانان تندرو یعنی همین داعش کذایی را مقصر بشناسند و برنامهریزان نظام سلطه بتوانند همانند لاتها و چاقوکشها خود را آسیبخورده نشان داده، حریف داعشی را دشمن خود جا بزنند. در هر دو این نمایشها مهارت چشمگیری به کار برده شد تا قضیه کاملاً طبیعی جلوهگر شود. روز یازدهم سپتامبر به جُرج دبلیو بوش که در کلاس کودکان مدرسه بسر میبرد و واقعاً از همه جا بیخبر بود، در گوشی حمله به برجهای تجارت جهانی و مقر پنتاگون را خبر دادند و از واکنش طبیعی و جا خوردن او که با کوشش قابل تحسینی نزد کودکان جلوی خویش را گرفته بود، فیلم گرفتند و پخش کردند(!) شامگاه 13 نوامبر نیز به «فرانسوا اولاند» از همهجا بیخبر، خبر حمله و کشتار فرانسویها را دادند و از چهره از وحشت مرده او فیلم گرفتند و پخش کردند. برای اینکه از آنچه در پشت پرده ساز و کار این تصمیمات و برنامهریزیهای شیطانی میگذرد مطلع شویم ناگزیر از شناخت واقعیات لایهبندی طبقات حاکمه نظام سلطه جهانی هستیم. تاکنون شکلبندی (فرماسیون) فراملی لایه نخست حاکمه جهانی که تعداد معینی از ثروتمندترین خانوادههای سرمایهداری جهانی یهودی و غیریهودی غربی هستند تقریباً مورد پذیرش غالب تحلیلگران اوضاع سیاسی قرار گرفته است که ما این لایه را «لایه سیاه» مینامیم. لایه سیاه برای پیشبرد برنامهها و امیال خود نیازمند یک گروه اجرایی بسیار کاردان و مدبر است که ما آن را «لایه خاکستری تیره» مینامیم که مانند وکلای قدرتمند، منافع لایه سیاه را با برنامهریزیهای کلان و درازمدت پاسبانی میکند. هر دو لایههای سیاه و خاکستری تیره از دید مردم جهان و حتی بسیاری سیاستمداران و رؤسای جمهور غربی پنهان هستند. این سیاستمداران و رؤسای جمهور که در واقع نوکران با جیره و مواجب و مباشران اجرایی نظام سلطه هستند، لایه «خاکستری روشن» خوانده میشوند که به طور آشکار تمام رفتار و حرکاتشان در معرض دید افکار عمومی جهانی گذارده میشود. نقاط اتصال و ارتباط هر دو لایه خاکستری، همچون سیناپسهای سلولهای عصبی مغز دارای سازوکار پیچیده و مرموزی است که میتواند مانند رمزهای یکبار مصرف بانکی کاملاً مؤثر ولی بدون جاگذاری ردی از آنچه گذشت، باشد! سرانجام آخرین لایه قدرت قهار نظام سلطه که ما آن را «لایه سرخ» مینامیم همان نیروی قهریه پلیس و ارتش و سازمانهای اطلاعاتی و کماندوهای ویژه آنهاست که باز هم با فرآیندهای خاص خود، عوامل اصلی و فرماندهان ردهبالای این لایه سرخ از 2 طریق خاص با هر یک از لایههای خاکستری روشن و خاکستری تیره در اتصال و ارتباط قرار میگیرند. با پذیرش این لایهبندی، همه چیز در مداقه و چند و چون اعمالی چون خودزنی یا انحای حفاظت از حلقههای لایههای سیاه و خاکستری و کردار پلشت حریصانه و طمعکارانه نظام سلطه در غارت هرچه بیشتر ثروتهای مردم خود و مردم سایر ملل آشکار و مبرهن میشود لکن بیآنکه عناصر این دو لایه را بشناسیم! در فاجعه اخیر فرانسه، دستور اقدام از لایههای سیاه و خاکستری تیره به لایه سرخ داده شده است بیآنکه خدمتکاری همچون اولاند از لایه خاکستری روشن قبلاً از برنامه مطلع شده باشد. ما این لایهها را به رنگهای بیشتر مورد تنفر انسانی یعنی سیاهی و خون تشبیه کردیم برای اینکه آنها در اعماق رود جا گرفتهاند؛ رودی که در آغاز هبوط بشر چون رودهای بهشتی پاک و زلال بود و کمکم عفریتهای شیطانی مثل هر رودخانه کنونی در زمین، لایههای متعفن در اعماق آن انباشتند؛ شاید مردم دنیا در نهایت با اتحاد و روشنگری بتوانند این رود جهانی را لایروبی کرده و زمینه زمین را برای حضور آخرین فرستاده الهی مهیا کنند.
* ایثارگر و کارشناس ارشد پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی