printlogo


کد خبر: 149261تاریخ: 1394/9/1 00:00
بررسی کتاب‌هایی غریب! در جایزه امسال جلال آل‌احمد
آمدیم خانه نبودید!

جایزه جلال آل‌احمد یکی از مهم‌ترین جوایز سالانه ادبی در کشور است که به دلیل بعد رسانه‌ای و نیز جوایز بسیار آن همیشه پر حرف و حدیث بوده است. به گزارش فارس، چندی پیش نامزدهای امسال این جایزه در 4 بخش معرفی شدند که در بخش داستان کوتاه کتاب‌های «آیا بچه‌های خزانه رستگار می‌شوند» اثر مهدی اسدزاده، «بزهایی از بلور» اثر علی چنگیزی، «پل‌ها» اثر احمد ابوالفتحی، «سمفونی سه‌شنبه‌ها» اثر افسانه احمدی و «نگهبان تاریکی» اثر مجید قیصری معرفی شدند. در بخش رمان نیز «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی، «دختر لوتی» اثر شهریار عباسی، «در خواب دویدن» از مریم حاجیلو،‌ «عاشقی به سبک ون‌گوگ» تالیف محمدرضا شرفی‌خبوشان و «یاشماق» به قلم نادر ساعی‌ور جزو نامزدها شدند. در بخش مستندنگاری، «آب هرگز نمی‌میرد» حمید حسام، «آمدیم خانه نبودید» نسرین ظهیری، «تو در قاهره خواهی مرد» حمیدرضا صدر، «سفرنگاره» بهمن نامورمطلق و «هدایت سوم» سیدحمید سجادی‌منش برگزیده شدند. همچنین کتاب‌های «ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس»، «بومی‌گرایی در ادبیات منثور»، «روایت‌شناسی کاربردی»، «کلک خیال‌انگیز» و «نقد، تحلیل و تفسیر چند داستان معتبر جهان» در بخش نقد ادبی معرفی شدند. حضور برخی آثار با مضامین غریبه با هویت ایرانی در میان کاندیداها جای سوال باقی خواهد گذاشت که در ادامه گزارش به آنها پرداخته می‌شود.
 «سمفونی سه‌شنبه‌ها» نوشته افسانه احمدی
داستان‌های کوتاه افسانه احمدی، اغلب با یک شخصیت اصلی زن و سبکی مدرن، طرح تعریف شده‌ای به معنای کلاسیک ندارند. بیشتر داستان‌ها فقط شرح یک موقعیت یا خرده پی‌رنگ است که همراه با تعلیقی ضعیف، آلبومی بدون جذابیت شکل داده است؛ بیشترین میزان تعلیق و -مثلا– کشش‌ها هم، به صحنه مربوط به ارتباط جنسی (احتمال یا قطعیت آن) تعلق می‌گیرد! داستان‌های دیگر هم، با راوی‌های مختلف از اشیا (کفش) گرفته تا انسان (اول شخص، دوم و سوم شخص) به شرح حال یک زن می‌پردازند: زن و فشار تمام کاستی‌های زندگی بر او. بار واژه‌های منفی(سیاه، سرد، دیوار، عزا، سکوت و...) و تکرار آنها و حتی برخی مفاهیم تکراری منفی (تنهایی، بیماری، افسردگی، بن‌بست فکری و ذهنی، دروغ و فریب و...) آزاردهنده است و نیش دلسردی و دلمردگی مغز را رها نمی‌کند. گفتمان زن در «سمفونی سه‌شنبه‌ها» پهلو به پهلو با کلیشه‌های فمینیسم، دیواری سیاه و بلند می‌سازد که خشت‌های آن، قلب‌های یخ‌زده، روان‌های پریشان و اعتماد و آرامش برباد رفته زنان است، از دست مردان! اگر اینها مورد تاییدند، فقط متصدیان امر و اربابان فرهنگ در وزارت ارشاد مفاهیم ایرانی بودن را بازنگری کنند و البته بازنویسی: «ارتقای زبان و ادبیات ملی- دینی»!
 «پل‌ها» نوشته احمد ابوالفتحی
«پل‌ها» مجموعه داستانی از «احمد ابوالفتحی» است که توسط نشر چرخ (چشمه) در پاییز 93 به چاپ رسیده است. 7 داستان این مجموعه با مضامینی همچون عشق‌های ناکام و مثلثی، خیانت، مهاجرت و تنهایی، با استفاده از بینامتنیت با بوف‌کور و دیگر آثار صادق هدایت، ماجرای میرعماد خوشنویس، تاریخ همدان و شیرسنگی و ماجرای عاشقانه‌ ولادیمیر لنین خلق شده‌اند. سبک نویسندگی احمد ابوالفتحی به گلشیری و هدایت شباهت دارد. تک‌گویی، اختلاط خیال، وهم و واقعیت و بهره‌گیری از تداعی معانی برای پیشبرد داستان. درهم تنیدگی حسی در طول روایت فضا را برای توجه به تاریخ و زمان باز می‌کند اما دقت او در چینش فضاهای گفته شده کم است و گاهی پرش‌های ناگهانی متن را سخت‌خوان و مخاطب را خسته می‌کند. داستان‌های این مجموعه در حالتی از غریبگی با احوال مردمان ایران سیر می‌کنند!
«بزهایی از بلور» نوشته‌ علی چنگیزی
مجموعه داستان «بزهایی از بلور» نوشته‌ «علی چنگیزی» را نشر چشمه در تابستان 1393 به چاپ رسانده است. این مجموعه از 3 داستان «خرس»، «صلات ظهر» و «بزهایی از بلور» تشکیل شده که هر
3 داستان در فضایی یأس‌آلود و مرگ‌افزا روایت می‌شوند. برف و سرما، بزهکاری، قاچاق مواد، جنازه، زلزله و تنهایی عناصری هستند که نویسنده در این 3 داستان آنها را دستمایه‌ انتقال مفاهیمی از قبیل پوچی و بی‌هدفی زندگی، خیانت و صرفاً جسمانی بودن انسان می‌کند. علاوه بر تصاویر خلق شده، زبان و لحن بزهکارانه‌ اشخاص، به انتقال این ترس، یأس و درماندگی کمک می‌کند. قلم نویسنده در این مجموعه علاوه بر الفاظ سخیف که در دیالوگ‌ها به کار می‌برد، گاهی بی‌پروا و رکیک می‌شود.
مجموعه داستان «آیا بچه‌های خزانه رستگار می‌شوند؟» نوشته مهدی اسدزاده
مجموعه داستان «آیا بچه‌های خزانه رستگار می‌شوند؟» از جمله آثاری‌ است که در دوره هشتم جایزه جلال جزو
5 کاندیدای نهایی دریافت این جایزه دولتی است. این مجموعه داستان از 8 داستان کوتاه با نام‌های: «طلوع کن لعنتی بجنب...»، «آیا بچه‌های خزانه رستگار می‌شوند؟»،«غغیژژژژززخختت»، «یعنی همه زن‌ها یه دکمه تو مخشون دارن که»، «شب باشکوه شاپور درفشی»، «آرزو به میزان لازم»، «جزر و مرگ و حکایت سوختن سرو به فارمد» تشکیل شده است. داستان‌های اسدزاده در این کتاب اکثرا در بستری کارگری با درون‌مایه‌ای اعتراضی نسبت به وضع اقتصادی و فرهنگی جامعه بسط یافته و با تکرارهای ملال‌آور، عدم تغییر و جبر تاریخی- اجتماعی را به ذهن مخاطب القا می‌کند.
 


Page Generated in 0/0140 sec