علیاکبر عباسی: کمتر از 100 روز تا انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده و همین نزدیکی به زمان انتخابات، موجب شده جریانها و گروههای سیاسی نیز فعالیتهای خود را در انتخابات آغاز کنند. حامیان دولت یازدهم که پس از روی کار آمدن حسن روحانی و در شرایطی که حدود 2 سال تا زمان انتخابات مجلس باقی مانده بود، فعالیتهایشان را برای انتخابات آینده آغاز کرده بودند، این روزها بیش از پیش برای اشغال کرسیهای سبز بهارستان تلاش میکنند.
نگاهی به رویکرد دولت و شخصیتها و رسانههای اصلاحطلب و حامی دولت یازدهم نشان میدهد آنها طراحی ویژهای برای انتخابات مدنظر دارند که مهمترین آن، چیدمان زمین بازی انتخابات براساس معیارها و مولفههای مدنظر خودشان است. در واقع دولتیها تلاش میکنند رقابتهای انتخابات دهم مجلس را حول محور مباحثی قرار دهند که به واسطه آن بتوانند رقیب خود را از میدان به در کنند. دستاندرکاران و حامیان دولت به خوبی میدانند اگر محور رقابتهای انتخاباتی 3ماه آینده، بر مبنای عملکردها و میزان کارآمدی دولت یازدهم قرار بگیرد، چیزی عاید دولت و جریان متبوع آن نخواهد شد و عملکرد قوه مجریه در 2 سال اخیر بهگونهای نبوده که بتواند برای مردم جذابیت خاصی داشته باشد و آنها بتوانند با تکیه بر عملکرد خود بار دیگر از مردم رای بگیرند.
دولت یازدهم بویژه در عرصه اقتصادی حرف قابلتوجهی برای گفتن و دفاع از عملکرد خود ندارد تا جایی که حتی کارشناسان اقتصادی حامی دولت هم نتوانستهاند نسبت به انتقادهای فراوانی که به دولت در حوزه اقتصادی وارد است، سکوت کنند و نسبت به عملکرد دولت در این حوزه انتقادهای مهمی را ابراز داشتهاند. این در حالی است که حتی بین خود اعضای کابینه هم درباره عملکرد غیرقابل قبول اقتصادی دولت بحث وجود دارد و برخی از اعضا نیز به عملکرد دولت در این حوزه انتقادهایی را طرح کردهاند. همین امر موجب شده تئوریسینهای دولت یازدهم تلاش کنند محور و معیار انتخابات دهم مجلس را به هر میزان که میتوانند از کارآمدی و عملکرد دولت دور کنند.
به همین جهت است که برجام، موضوعی است که دولتیها تلاش میکنند آن را بهعنوان دستاورد بزرگ دولت عنوان کنند و مبارزات انتخاباتی را نیز حول محور آن شکل دهند.
در واقع تلاش تئوریسینها و فرماندهان عملیات روانی و رسانههای پرتعداد همراه با دولت، این است تا شخصیت و هویت سیاسی فعالان عرصه انتخابات آتی را حول محور برجام و میزان موافقت و مخالفت آنها با برجام شکل دهند و بر این اساس مخالفان خود را از عرصه بیرون کنند. اما نکته قابل توجه در این زمینه آن است که چیدمان زمین انتخابات بدینشکل توسط جریان یاد شده و تلاش برای معیار قرار دادن برجام و ارزیابی فاصله هر گروه و فرد با برجام، در شرایطی صورت میگیرد که جریان یاد شده تلاش میکند کلیت برجام و در واقع تصویری که توسط رسانههای دولت از برجام، به جامعه ارائه شده است، بهعنوان محور قرار بگیرد و آنها بشدت مراقب هستند که معیار شدن برجام موجب این نشود که متن برجام و واقعیتهای آن مورد توجه قرار گیرد. در واقع شبکه رسانهای دولت بهخوبی میداند که برجام در عرصه واقعی دستاورد قابلتوجهی برای مردم و کشور نداشته یا حداقل اینکه میزان ستاندهها با میزان دادههای برجام بههیچعنوان قابل قیاس نیست و اگر بنا بر این باشد متن و واقعیت برجام مورد توجه قرار بگیرد، باز هم در چنین وضعیتی، چیزی عاید دولتیها نخواهد شد. لذا آنها تلاش میکنند از یک طرف، معیار رقابت در انتخابات را به جای عملکرد و کارنامه دولت بویژه در حوزه اقتصادی، موضوع برجام قرار دهند و گروههای سیاسی را براساس فاصلهای که با برجام دارند مورد بررسی قرار دهند، از سوی دیگر به این مهم هم توجه لازم را دارند که مبادا متن و واقعیت برجام مورد توجه و بررسی قرار گیرد بلکه تصویری که آنها از برجام ارائه دادهاند باید محور باشد. با این وجود، نکته قابل توجه این است که این استراتژی صرفا مبتنی بر برجام نیست و هر مساله دیگری هم که بتواند عاملی باشد جهت اینکه افکار و اذهان عمومی را از عملکرد دولت دور بدارد، در راستای اهداف رسانهها و حامیان دولت یازدهم است و برای انتخابات آینده به کمک آنها خواهد آمد. در همین راستاست که حواشی که بعضا در جریان سخنرانی برخی چهرههای منتسب به اصلاحطلبان و حامیان دولت در دانشگاهها یا شهرهای مختلف به وجود میآید، بیش از هرچیز در راستای اهداف انتخاباتی این جریان قابل تحلیل است.