فرزاد اعتمادی: بیستویکمین دوره نمایشگاه مطبوعات با شعار «نقد منصفانه، پاسخگویی مسؤولانه» 16 آبان آغاز به کار کرد و
22 آبان به کار خود پایان داد. نمایشگاه مطبوعات در این دوره از یک منظر متفاوت بود. بسیاری از رسانههای جبهه اصولگرا در انتقاد به عملکرد معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، حاضر به شرکت در این دوره از نمایشگاه نشدند؛ مسالهای که بازتاب بسیار وسیعی در کشور داشت.
عدم حضور بخشی از نشریات کشور در این نمایشگاه باعث شد گفتوگوی ویژه خبری شبکه 2 سیما در 17 آبانماه، متاثر از این فضای متفاوت باشد.
در این برنامه حسین انتظامی، معاون مطبوعاتی ارشاد که تنها میهمان حاضر در استودیو بود - و به طور طبیعی زمان بیشتری برای صحبت در اختیار داشت - به انتقاد از نشریاتی پرداخت که حاضر به شرکت در نمایشگاه نشدند: «نمایشگاه یک گردهمایی و جشن سالانه برای خانواده مطبوعات است. بنابراین کسی که اعلام کند من در این جشن نمیآیم، عملا حضور خود در خانوادهاش را منتفی میکند. سیاستگذاری برگزاری نمایشگاه با شورای سیاستگذاری است. ما فقط مجری هستیم. مانند یک سرایدار هستیم. دولت خود را در نقش سرایدار، امین و مجری میداند نه مالک. مثلا فرض کنید اگر به عملکرد «سرایدار» خانه انتقاد داریم، شب به خانه نمیرویم؟ میرویم بیرون میخوابیم؟»
در بخشی از این برنامه، مجری درباره ارتباط بین بیعدالتی در توزیع یارانه مطبوعات و تحریم نمایشگاه از سوی برخی نشریات پرسید که با واکنش تند انتظامی مواجه شد: «لطفا اصطلاح تحریم را به کار نبرید... برجام نشان داد دوره تحریم گذشته و زمان تحریمهای ظالمانه به پایان رسیده است». اگرچه بیان این نکات توسط انتظامی با پوزش مجری ختم به خیر شد اما نکات مهمی را به ذهن بیننده این برنامه متبادر کرد که یادداشت حاضر در تلاش است با اشارههایی کوتاه به آن بپردازد.
یک- اینکه تلاش شود با تقلیل نقش دولت به یک «سرایدار»، مسؤولیت تصمیمگیریهای ناعادلانه و تبعیضآمیز درباره نشریات را از این نهاد دور کنیم، به جایی نمیرسیم. اگر به واقع معاونت مطبوعاتی سرایدار مطبوعات کشور است، باید اعتراف کرد قدرتمندترین سرایدار تاریخ است!
بنابراین استفاده از واژگان و ادبیات پوپولیستی برای بیگناه جلوه دادن دولت موثر نیست. جالب آنکه سالها پیش، دولتمردان امروز به استفاده از چنین واژگانی توسط دولتمردان پیشین نقد داشتند اما امروز، خود با استفاده و بهرهگیری از این مفاهیم فضا را روی منتقدان خود میبندند.
دو- ملت ما حتی پیش از تصویب برجام نیز میدانست «زمان تحریمهای ظالمانه به پایان رسیده است» اما کو گوش شنوا؟! غربیها به زمان نیاز داشتند که به این درک نائل آیند. اما مساله مهم در دیالوگ مجری برنامه و حسین انتظامی، جا به جا شدن نقش تحریمکننده و تحریمشونده بود! آیا نشریاتی که در نمایشگاه حاضر نشدند، نقش تحریمکننده را داشتند یا دولت به تحریم نشریات مخالف و اپوزیسیون خود پرداخته است؟ به نظر میرسد برخلاف نظر مجری و حسین انتظامی، این دولت است که نقش تحریمکننده را در رابطه میان معاونت مطبوعاتی و نشریات جریان اصولگرا برعهده گرفته است.
تحریم چیست و چه شاخصههایی دارد؟ آیا آنچه بر سر روزنامههای اصولگرا آمده است را نمیتوان مصداق تحریم دانست؟ به نظر میرسد دولت در مواجهه با جریان «اپوزیسیون» خود، از 2 شکل تحریم بهرهبرداری میکند. یکی تحریمهایی که جنبه مالی و اقتصادی دارد و دیگر تحریمهایی که از جنس سیاسی است. تذکرهای پیاپی که به دفتر نشریات میرسد، نشان میدهد دولت نه تنها به دنبال «پاسخ مسؤولانه» به نشریات کشور نیست بلکه حتی نقد اپوزیسیون خود را مصداق «نقد منصفانه» نمیداند. بنابراین اگر معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد به واقع قائل به این است که دوره تحریم گذشته است، باید بهجای تقابل با مخالفان به تعامل با آنها بپردازد. در همین راستا عدم حضور نشریات منتقد در نمایشگاه مطبوعات، اقدامی اعتراضی بود برای آنکه صدایشان شنیده شود و تبعیضی که علیهشان در جریان است، مورد توجه قرار گیرد. عدم حضور یا «مشارکت سلبی» اقدامی قانونی و حقی مدنی برای نشریاتی است که دولت به آنها به چشم سیاهیلشکر مینگرد.
سه- برخورد دولت با روزنامههای منتقد به واقع تبعیضآمیز است. به طور طبیعی یارانه باید به روزنامههایی تعلق گیرد که در آگاهیبخشی به مردم در زمینه موضوعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نقش مهمی را ایفا میکنند. شعار «زندهباد مخالف من» تنها تزئینی انتخاباتی نیست بلکه باید به مرحله اجرا نیز درآید. دولت در شرایطی یارانه نشریات منتقد را قطع کرده که برای یک روزنامه ورزشی که درآمد قابل ملاحظهای نیز دارد و در آگاهیبخشی سیاسی - اجتماعی به مردم کارکردی به مراتب کمتر دارد، نیم میلیارد یارانه اختصاص داده است.
چهار- دولت مدعی است یارانه را به نهادهای خصوصی و غیرحاکمیتی اختصاص خواهد داد. در نقد این سیاست باید گفت حاکمیت اگرچه مفهومی یکپارچه است اما از بخشهای متفاوتی (رکن رهبری، اجرایی، قضایی، مقننه و...) تشکیل میشود. به زبان دیگر دولت به مفهوم انتزاعی آن یکپارچه است، در حالی که در هیچ جای دنیا میان پارلمان، قوه قضائیه، کابینه و بخشهای دیگر یکرنگی و هماهنگی کامل وجود ندارد. «خودانتقادی» در حاکمیت میتواند به بهبود حرکت دولت کمک کند بویژه آنکه حاکمیت از منظر سیاسی از جناحهای مختلف و متنوعی تشکیل شده باشد. اینکه قوه مجریه که بخش عمده درآمدهای مملکت از کانال آن میگذرد، به بخشهای دیگر حاکمیتی کمک مالی کند، چیز عجیبی نیست. به اضافه آنکه بسیاری از کسانی که امروز با نام صاحبامتیاز یک نشریه، مهر بخش خصوصی را به خود زدهاند، در بخشهای مختلف دولت کنونی دارای نفوذ هستند. بنابراین ممهور بودن به نام بخش خصوصی فیلتر خوبی برای اختصاص یا عدم اختصاص یارانه نیست.
با این اوصاف به نظر میرسد لازم باشد دولت رویه خود درباره منتقدان را تغییر دهد. اگر دولت بگذارد منتقدان حرف خود را به زبان آورند، خواهد دید مردم به انصاف میان طرفین به قضاوت مینشینند.