printlogo


کد خبر: 149350تاریخ: 1394/9/2 00:00
نگاهی به ابعاد تأثیرگذاری پیاده‌روی عظیم اربعین
رد پای خدا در تاریخ

محمدرضا  کردلو:در میان همه پدیده‌های محیرالعقول در عالم کمتر رخدادی است که چون پیاده‌روی اربعین، گستره‌ای فراملیتی داشته باشد. تجمعی که صرفا یک پیاده‌روی نیست بلکه یک جهان متفاوت و یک نظام همزیستی است. نظام همزیستی در این پیاده‌روی، در سراسر جهان و اصلا در تاریخ بی‌نظیر است.  رخداد اربعین اتفاق بزرگی است ولی آنچنان که باید به لحاظ مفهومی به گستره آن پی برده نشده است. پس از منابع تئولوژیک که زیارت اربعین و پدیده پیاده‌روی را مورد تاکید قرار داده‌اند، شرایط جغرافیایی و سیاسی در طول تاریخ اثرگذاری آن را شدت و ضعف بخشیده است. از نظر مبانی اعتقادی و منابع تئولوژیک که درباره زیارت اربعین تاکیداتی داشته‌اند به احادیث متواتر از ائمه اطهار پیرامون پیاده‌روی اربعین و زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین می‌توان اشاره کرد. به‌عنوان مثال در حدیثی از امام حسن عسکری(ع) 5 نشانه برای مؤمن شمرده شده است که یکی از این 5 نشانه زیارت اربعین است.
از نظر تاریخی نیز درباره این زیارت بی‌نظیر باید گفت راهپیمایی روز اربعین از زمان ائمه اطهار(ع) بین شیعیان رایج بوده است و شیعیان حتی در زمان بنی‌امیه و بنی‌عباس نیز به این حرکت مقید بوده‌اند. این حرکت گویا سیره مستمر شیعه در طول تاریخ بوده است. نویسنده ادب‌الطف که سال ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۷م منتشر شده در گزارش خود از اربعین حسینی در کربلا، اجتماع در این مراسم را به اجتماع مسلمانان در مکه مکرمه تشبیه و به حضور هیأت‌های عزاداری اشاره کرده که به ترکی، عربی، فارسی و اردو مرثیه می‌خوانده‌اند. او جمعیت عزادار را بیش از یک‌میلیون نفر تخمین زده است. گزارش‌های فراوانی از حضور مراجع و علمای بنام حوزه نجف و شخصیت‌های تاثیرگذار شیعه در این راهپیمایی در طول تاریخ وجود دارد. علاقه و اشتیاق به این مراسم معنوی در میان مراجع تقلید، استادان، طلاب و روحانیون حوزه علمیه نجف، از شور و حال بیشتری برخوردار است و اکثر استادان و حتی مراجع تقلید، از گذشته تاکنون در مراسم پیاده‌روی و زیارت اربعین شرکت می‌کنند. مرحوم محدث نوری (1320-1254ق) مؤلف کتاب «مستدرک الوسایل»، مرحوم سیدمحسن امین عاملی (م 1331ق) مؤلف کتاب «اعیان‌الشیعه»، شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (م 1321ق) و میرزای نائینی (م 1315ق) از عالمانی هستند که در این مراسم شرکت کرده‌اند.
مراسم پیاده‌روی در عصر مرجعیت شیخ مرتضی انصاری نیز با شکوه تمام رواج داشت و پس از وی، کم‌کم به فراموشی سپرده شد و عملی کم‌ارزش تلقی شد به طوری که به طبقه فقرا و نیازمندان اختصاص یافت اما بعدها محدث نامدار، میرزاحسین نوری این مراسم را در میان مردم رونق بخشید. در دوران پیش از روی کار آمدن حزب بعث پیاده‌روی اربعین هیچگاه از رونق نیفتاد اگرچه گاه به دلایل مختلف از جمعیت و حجم آن کاسته می‌شد.
 با تسلط بعثی‌ها در زمان احمد حسن البکر بر کشور عراق، رژیم سیاسی این کشور از همان ابتدا سیاست سرکوب شیعیان را در دستور کار قرار داد. از جمله اقدامات خونبار بعثی‌ها منع خشونت‌آمیز مراسم مذهبی عزاداری شیعیان بود. سال ۱۳۹۷ق زائرانی که از نجف عازم کربلا بودند در مسیر کربلا از آسمان و زمین به گلوله بسته شدند. این حادثه به صورت پیاپی در سال‌های ۱۳۹۰، ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ق نیز تکرار شد.
صدام در دوران حاکمیت 30 ساله خود، هرگونه مراسم‌ عزاداری اهل بیت(ع) را تعطیل کرد. پس از فروپاشی نظام صدام، مردم استقبال فراوانی از زیارت اربعین کردند ولی از ۱۳۸۸ش با حملات خشونت‌آمیز تکفیری‌ها روبه‌رو شدند.
بعد از سقوط نظام بعثی در عراق که مانع عزاداری بود، نخستین بار در سال ۲۰۰۳ شیعیان به سوی کربلا حرکت کردند. در آغاز این حرکت تنها 3 تا 4 میلیون نفر حضور داشتند ولی در سال‌های بعد تعداد زائران شرکت‌کننده در این راهپیمایی عظیم به بیش از 10 میلیون نفر رسید.
در سال ۱۳۹۲ش (۱۴۳۵ق) برخی گزارش‌ها از حضور ۱۵ میلیون زائر شیعه در کربلا خبر دادند و این تعداد در سال گذشته [۱۳۹۳] حدود ۲۰ میلیون گزارش شده است.
حالا پیاده‌روی اربعین به سوژه اول مطالعات مردم‌نگارانه و جامعه‌شناسانه نیز تبدیل شده است. اساتید فراوانی درباره حجم و میزان اثرگذاری پیاده‌روی اربعین در همزیستی نظام‌مند و فداکارانه سخن رانده‌اند. برای تعدادی از پژوهشگران غربی و حتی آکادمی‌های شرق جنس همکاری افراد در این راهپیمایی سوال‌برانگیز است! پژوهشگران سوال می‌کنند چگونه چنین نظمی شکل گرفته است.
دکتر کچویان، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این باره می‌گوید: جنس همکاری افراد در ایام اربعین از جنسی فراتر از اخلاق است که نمونه آن کمتر دیده شده، نمونه این فضا در سال‌های ابتدایی انقلاب اسلامی ایران بین مردم دیده می‌شد. این رخداد به لحاظ جامعه‌شناسی دینی یکی از مناسک دینی است و الان مناسک جزء جدایی‌ناپذیر زندگی است. در عصر حاضر که قلمروهای دینی به هم خورده، وجود یک منبع قدسی‌کننده برای مواجهه افراد خیلی مهم است.‌ به‌رغم این همه برنامه‌ریزی که در راستای سکولاریزه کردن جهان اتفاق می‌افتد (به نحوی که من حس می‌کنم تکلیف انقلاب تمام شده است بویژه که منابع قدسی‌کننده هم کم شده است) اما تجربیات اربعین یکی از آن فتح باب‌های خداوند است که اتفاق افتاده و انسان‌ها تجربه متعالی پیدا می‌کنند.  این درست در تقدیر تاریخی ما قرار گرفته و از جنس به وجود آمدن ردپای خدا بعد از مدت‌ها در تاریخ است.
این بی‌نظیر بودن جمعیت و «ماند»گاری این حرکت پویا در جهان اسلام، تا آنجا پیش رفته است که «ایندیپندنت» در گزارشی که از این واقعه دارد، گستره و حجم این پدیده را برجسته می‌کند و می‌نویسد: این حرکت با عنوان «اربعین» مشهور بوده و پرجمعیت‌ترین اجتماع جهان است و احتمالا هیچ وقت چیزی درباره‌‌اش نشنیده‌اید. نه‌تنها تعداد این افراد از زائران مکه بیشتر است (در واقع 5 برابر آن است)، بلکه از «کومبه ‌میلا»ی هندوها نیز مهم‌تر است زیرا کومبه‌ میلا تنها هر 3 سال یک‌بار برگزار می‌شود. انسجام و نظام همزیستی فداکارانه و ایثارگرانه نیز یکی از مواردی است که در مطالعات جامعه‌شناختی درباره آن بحث می‌شود. در یک گزارش با مثال جالبی از «تعاون» گسترده پیاده‌روان اربعین سخن به میان آمده است: «یکی از بخش‌های این حرکت زائرانه که هر بیننده‌ای را به شگفتی وامی‌دارد مشاهده‌ هزاران موکبی است که همراه با آشپزخانه‌ سیار هستند و توسط روستاییانی ساخته شده است که در محدوده‌ مسیر پیاده‌روی زائران زندگی می‌کنند. موکب‌ها جاهایی هستند که تمام مایحتاج زائران در آنجا تأمین می‌شود. از غذای تازه گرفته تا جای استراحت، از تلفن بین‌المللی گرفته تا گهواره‌های کودکان، همه چیز رایگان است. در واقع لازم نیست در این مسیر 400 مایلی، زائران چیزی غیر از لباس‌هایشان را حمل کنند. برای آنکه شمه‌ای از ماجرا را درک کنید، به این نکته توجه کنید. پس از زلزله‌ هائیتی و با حمایت و همدلی جهانی، برنامه‌ غذای جهانی سازمان ملل اعلام کرد با تلاش‌های زیادش، نیم‌ میلیون وعده‌ غذایی تحویل داده است. ارتش ایالات متحده منابع عظیمی از آژانس‌های فدرال را فراهم و اعلام کرد در مدت 5 ماه بعد از این فاجعه‌ انسانی، 9/4 میلیون وعده‌ غذا به اهالی هائیتی تحویل شده است. حالا این را مقایسه کنید با تعداد بیش از 50 میلیون وعده‌ غذا در روز در طول مراسم اربعین که برابر است با حدود 700 میلیون وعده‌ غذا برای تمام مدت این مراسم. تمام این غذاها نه از سوی سازمان ملل متحد یا هر خیریه‌ بین‌المللی دیگری بلکه توسط کارگران و کشاورزان فقیری تأمین شده است که عاشق این‌ هستند که به زائران خدمت کنند و برای این خدمت، تمام سال پس‌انداز می‌کنند».
در این میان از آثار تربیتی این پیاده‌روی عظیم نیز نباید غافل شد. یکی از اساتید روانشناسی معتقد است: «باید تلاش کنیم از هر خانواده کسی در راهپیمایی اربعین شرکت کند». دکتر محسن اصغری‌نکاح، استاد روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در این رابطه معتقد است حضور مردم در پیاده‌روی اربعین، امنیت‌آور است، در پیاده‌روی اربعین، نه‌تنها اهل سنت حضور دارند بلکه دیده شده مسیحیان به زوار خدمت می‌کنند گویا جهان اسلام با حادثه ویژه‌ای روبه‌رو است و این حادثه ابعاد بسیار زیادی دارد. این پدیده، زمینه رشد معنوی را فراهم می‌کند، حساسیت ویژه‌ای دارد و هر شخص که حساسیت نسبت به این ایام پیدا کند، به اندازه حساسیت خود، رشد می‌کند. در پیاده‌روی اربعین، فرهنگ‌های مختلف حضور دارند و  پیر و جوان شرکت می‌کنند. گرما، سرما و خستگی در این فضا معنا ندارد، چرا که وقتی افراد در این فضا قرار می‌گیرند، ارزش‌ها، باورها و رفتارهایی می‌بینند که این مسائل در بین آنها گم می‌شود. این پدیده یک فرصت تربیتی برای ما، خانواده ما و جامعه ماست، همچنین پیاده‌روی اربعین، یک تجربه معنوی است. ما در تربیت دینی یکسری شناخت‌ها و آگاهی‌هایی داریم که بسیار لازم است اما آیا این شناخت‌ها در عمل ما نقش تعیین‌کننده دارند؟ ما به بسیاری از مسائل آگاه هستیم اما به آنها عمل نمی‌کنیم، چرا که نیاز به انگیزه و هیجان خاص داریم. افرادی صدقه می‌دهند که آثار صدقه دادن را تجربه کرده باشند، همچنین افراد ملزم به دادن قرض‌الحسنه نیستند بلکه زمانی قرض‌الحسنه می‌دهند که آثار آن را در زندگی و رشد خود دیده باشند. فردی به زیارت می‌رود که در حالت‌های معنوی زیارت، از زیارت بهره گرفته است؛ از این رو نوعدوستی، ولایت‌پذیری و محبت اهل بیت را زمانی در خود و جامعه می‌توانیم گسترش دهیم که افزون بر داشتن علم و آگاهی این امور تجربه و لمس شوند.
موضوع دیگری که در راهپیمایی اربعین در سال‌های گذشته مشهود بوده و البته رسانه‌های غربی به هیچ‌وجه به این موضوع نپرداختند؛ مساله شکل‌گیری این اجتماع عظیم در کوران حملات تروریستی و تشکیل حکومت داعش در شمال عراق است. در حالی که این روزها حملات تروریستی تا قلب اروپا پیش رفته است، امنیت پیاده‌روی اربعین در چند ده کیلومتری نیروهای داعش برای بسیاری موجب حیرت شده است؛ امنیتی که از حضور گسترده مردم حاصل شده است. دکتر احمد نادری، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در بخشی از یادداشت خود پیرامون این پدیده می‌نویسد: در علوم اجتماعی گفته می‌شود خطر هجوم خارجی، همبستگی (Integration) داخلی به وجود می‌آورد. اکنون منطقه با خطری غرب‌ساخته به نام داعش روبه‌رو است که از یک تفکر سیاه و سفید تکفیری بهره‌مند است. در ابتدا، تکفیر القاعده شامل دشمن دور یعنی آمریکا و صلیبیون بود اما اکنون در فاز جدید، یعنی در داعش، تهدید متوجه دشمن نزدیک، یعنی روافض است و معتقدند باید آنها را کشت. آنها روافض و شیعیان را بدعت‌گذاران در دین می‌دانند که باید برای پاک شدن دین، آنها را کشت لذا جان، مال و ناموس شیعه از نظر آنان حلال است. حضور بیش از پیش مردم در اربعین امسال، به‌خاطر همان خطر خارجی است که همبستگی را بیشتر می‌کند. شعار امسال عراقی‌ها در فضای مجازی این بود: «لو تمطر دواعش، هم نزور حسین»، یعنی «اگر داعش، مثل باران ببارد، ما به زیارت حسین خواهیم رفت!» سال‌های قبل‌تر، شعار «لبیک یا حسین» بود و پارسال برای قضیه سوریه و مدافعان حرم، شعار «لبیک یا زینب» و «کلّنا عبّاسک یا زینب» هم اضافه شد. در همین بعد، بحث پیدایش یک پرستیژ جدید در روابط بین‌الملل هم مطرح می‌شود. متفکران رئالیست و نئورئالیست روابط بین‌الملل، پرستیژ را نشان دادن قدرت واحدها، مردم و کشورها به قدرت مقابل برای ایجاد بازدارندگی می‌دانند. پیاده‌روی اربعین، پرستیژ جدیدی در روابط بین‌الملل به وجود آورده است. پارسال این جمعیت حدود 20 ‌میلیون بود که بسیار زیاد و بی‌نظیر است. از سال 2006 تا الان، 9 اجتماع به‌عنوان بزرگ‌ترین اجتماعات صلح‌آمیز بشری به ثبت رسیده که هر 9‌تای آن اجتماعات شیعیان در عاشورا و اربعین در کربلاست.
پدیده اربعین با این همه وسعت و درگیرکنندگی، با جمعیتی فراگیر و حجمی گسترده و با همه ویژگی‌های خارق‌العاده‌اش برای مطالعه جامعه‌شناختی اما در داخل توسط برخی اساتید منتسب به جریان روشنفکری بایکوت شده است. رسانه‌های این جریان نیز به سانسور آن پرداخته‌اند. چنانکه سال گذشته اگرچه برخی رسانه‌های خصوصی به وسعت این پدیده اشاره کردند و «وطن امروز» با تیتر «ارتش بیست میلیونی» به آن پرداخت اما از سوی رسانه‌های داخلیِ همنوا با رسانه‌های غربی بایکوت شد. البته جز رسانه ملی که آن هم با پرداختی غیرتخصصی، غیرسوژه‌محور، غیرمردم‌نگارانه و رویکردی پوپولیستی همچون نظاره‌گری هلی‌کوپتری راهپیمایی‌های 22 بهمن و روز قدس به این مساله پرداخت.
اما چرا پیاده‌روی اربعین از سوی برخی رسانه‌ها سانسور شد؟ علیرضا شجاعی‌زند، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در اولین همایش ملی «ظرفیت‌های فرهنگی و تمدنی اربعین» در این باره گفت: وقتی به برخی پدیده‌های جهان اسلام نگاه می‌کنیم، می‌بینیم اجماعی برای دیده نشدن برخی پدیده‌ها و اصراری برای دیده شدن پدیده‌های دیگر وجود دارد. متاسفانه این جریان درون جامعه علمی هم راه افتاده است و برخی جامعه‌شناسان عمدا یا سهوا برخی مسائل را از زیر چشم می‌گذرانند بنابراین مساله من دیدن یا ندیدن می‌شود. وبر در همین رابطه دوگانه‌ای دارد که در آن تلاش کرده برخی از سوءتفاهم‌های جانبداری علم را حل و فصل کند. ربط ارزشی و داوری ارزشی دوگانه وبر است. در ربط ارزشی، انتخاب ارزشی موضوع پژوهش مطرح می‌شود به این معنا که محقق حق دارد موضوع مورد مطالعه‌اش را انتخاب کند اما در بخش داوری ارزشی، ارزش‌ها کنترل می‌شود. امروز بخش اول نظریه وبر بیشتر اهمیت پیدا کرده است چون عنصر اساسی در بومی‌سازی علم، موضوع‌شناسی و مساله‌یابی است. جالب این است که ما درباره بومی‌سازی که اتفاقا ریشه آن غربی است، آنقدر با احتیاط حرف می‌زنیم که خود غربی‌ها اینگونه نیستند و برای آنها جزو بدیهیات است. به عبارت دیگر حساسیت ما نسبت به این موضوع بیشتر از غربی‌هاست. اینکه جامعه‌شناسی، علم مطالعه پدیده‌های اجتماعی است. جامعه‌شناسی با مساله آغاز می‌شود، منتها مشکل اصلی این است که ما عمدتا مساله را به تبعیض و مشکل تعبیر می‌کنیم. نتیجه اینکه روحیه حل مشکل و تبعیض، تسری پیدا می‌کند و در همه جای جامعه از تاکسی گرفته تا مراکز علمی نگاه مساله‌ای و آسیبی حاکم می‌شود. این نگاه اگر به قصد حل مساله باشد قطعا لوازمی دارد که یکی از آنها شناخت داده‌های جامعه است. به عبارت دیگر، ما همانطور که می‌خواهیم ضعف‌ها و مشکلات را حل کنیم، باید روحیه ایجابی هم در جامعه ایجاد کنیم و از نقاط قوت هم بگوییم. به خاطر اینکه در بسیاری مواقع بخش ظرفیت‌های دینی منفی ارزیابی می‌شود. ملاک و معیار جامعه‌شناسان ایرانی برای دیده شدن و دیده نشدن پدیده‌ها چیست و چه می‌شود که به برخی پدیده‌ها توجه و به برخی دیگر بی‌توجهی می‌شود؟ به عقیده من هر چه پدیده‌های جامعه گسترده‌تر باشد، مغفول‌تر می‌شود و در عوض هر چه کوچک‌تر باشد، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. جامعه‌شناسان، پدیده‌های عظیمی چون اربعین و جمکران را نمی‌بینند، در عوض به موضوعات کوچک ادیان دیگر می‌پردازند. علاوه بر این، به نظر می‌رسد هر چه پدیده‌های ایران آسیبی‌تر باشد، بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد، هر چه اپوزیسیون‌تر باشد، مطلوب‌تر می‌شود و هر چه چالش‌ها و تعارضات را بیشتر نشان دهد، به آن بیشتر توجه می‌شود. خلاصه! وقتی مساله‌مندی با این ویژگی‌ها تعریف شود، پدیده‌هایی مثل اربعین دیده نمی‌شود.
در کنار عدم پرداخت رسانه‌ها مردم اما همواره فعال‌تر از پیش در این تجمع عظیم شرکت می‌کنند، در این میان نگرانی از  دولتی شدن این راهپیمایی از سوی برخی جامعه‌شناسان مطرح شده است. دکتر احمد نادری، استاد دانشگاه تهران در این باره نوشته است: یکی از خطراتی که در این زمینه می‌توان به آن اشاره کرد، دولتی شدن پیاده‌روی اربعین است. از پارسال، اشتیاق به حکومتی کردن مبحث اربعین شروع شده و امسال بیشتر شده است. این پدیده، از گذشته به صورت مردمی و خیلی منظم تداوم یافته است و اگر توسط دولت جمهوری اسلامی و عراق، بخواهد تصدی‌گری صورت پذیرد، از حالت مردمی آن کاسته می‌شود و در نتیجه از این اجتماع عظیم پرمغز، یک ظاهر می‌ماند و از هسته تهی می‌شود. پدیده مشابه آن را می‌توان در اعیاد شعبانیه در ایران مشاهده کرد. در طول تاریخ، اعیاد شعبانیه به صورت مردمی گرامی داشته شده و تدارکات آن با پول مردم انجام پذیرفته است. در سال‌های اخیر و عمدتا دهه اخیر، شاهد آن بوده‌ایم که این پدیده حالت دولتی به خود گرفته است لذا شور و اشتیاق مردمی در تدارکات در حال کاهش است. پس مسؤولان محترم این نکته را درک کنند که در این پدیده منحصر به ‌فرد،  باید کمتر دخالت کرد.


Page Generated in 0/0075 sec