علی بخشایش: پیش از ظهر دیروز [سهشنبه۲۴ نوامبر/ ۳ آذر]، ناگهان خبری روی خروجی رسانههای بینالمللی قرار گرفت که بیش از هر چیز تعجببرانگیز بود. ترکیه، یک فروند جنگنده سوخو ۲۴ روسیه را در نقطه مرزی بین ترکیه و سوریه هدف قرار داد. عکسها و فیلمهای کاملا واضحی، هم از سقوط این جنگنده منتشر شد و هم از فرار خلبانان آن با چتر نجات.
از حدود ۲ ماه پیش که روسها رسما حملات هوایی خود را در سوریه آغاز کردند، تنشهایی بین ترکیه و روسیه به وجود آمده بود. ترکها یکبار دیگر نیز ادعا کرده بودند حریم هوایی آنها توسط جنگندههای روسی نقض شده است. پرواز جنگندهها بر فراز منطقه مرزی بین ترکیه و روسیه، بهعنوان یکی از مناطقی که داعش در گذشته فعالیتهایی در آن داشته و امروز نیز کم و بیش دارد، امر غریبی نبود. حضور جنگندههای روسی در این فضا برای ترکیه که مدعی است با جنگنده F16 هواپیمای روسیه را هدف قرار داده، کاملا قابل پیشبینی بود.
روسها ضمن تایید سرنگونی جنگنده خود و همچنین با خطرناک خواندن اقدام آنکارا ضمن اعلام لغو سفر وزیر خارجهشان به ترکیه، تاکید کردهاند سرنگونی این هواپیما ناشی از شلیک زمینی بوده است. هرچند اطلاعات دقیق میدانی تا لحظه نگارش این وجیزه حاصل نشده اما بهنظر میرسد اظهارات روسها در این خصوص به واقعیت نزدیکتر باشد. اگر F16 هواپیمای روسی را زده بود، خلبانهای آن درجا کشته شده و نمیتوانستند اجکت کنند.
به هر حال، هر اتفاقی که افتاده باشد و واکنش روسها هرچه باشد ـ که به نظر میرسد همراه با دوراندیشی و ممانعت از یک درگیری تمامعیار نظامی با ترکیه خواهد بود ـ باید این سوال را مطرح کرد که چرا این زمان برای سرنگونی جنگنده سوخو ۲۴ روسی انتخاب شده است، جنگندهای که قدیمی است و ساقط کردن آن نشان از برتری نظامی ندارد. اصولا روسها برای این از سوخو ۲۴ استفاده کردند که قرار نبود با شلیک سنگین و قابل توجه پدافند مواجه شوند. برای پاسخ به این سوال، نگارنده معتقد است باید یک روز به عقب بازگشت. برگزاری اجلاس گازی در تهران یک حاشیه مهمتر از متن داشت. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه به تهران میآید، از فرودگاه مستقیما عازم دیدار با رهبر حکیم انقلاب میشود، دیداری که ۲ ساعت به طول انجامید و بیسابقه بود؛ هم از جهت زمان و هم از جهت تجلیلهای بیان شده از زبان مقام معظم رهبری خطاب به رئیسجمهوری روسیه. رهبری صراحتا مواضع پوتین طی یک و نیم سال گذشته را مورد تقدیر قرار دادند و تاکید کردند وی توانسته است سیاستهای آمریکا را خنثی کند. شاید رهبر انقلاب اسلامی تاکنون درباره هیچیک از سران کشورها چنین سخن نگفته بودند.
پوتین هم در این دیدار سنگ تمام گذاشت؛ آوردن یک هدیه بزرگ برای رهبر انقلاب که ارزش آن کاملا معنوی و غیرمادی بود، نشان میداد پوتین شناخته و دانسته که به کجا آمده است. «ولادیمیر روسها» که عموما در تمام جلسات چهرهای فوقالعاده مغرور دارد، در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی چهرهای کاملا صمیمانه داشت و از سوی دیگر جملهای بر زبان آورد که شاید خیلیها دوست نداشتند بشنوند: «به دوستانمان از پشت خنجر نمیزنیم».
جلسه روز دوشنبه کاملا نشان از آغاز یک اتحاد راهبردی داشت که در صورت تداوم میتواند بسیاری از معادلات را بهنفع تهران و مسکو تغییر دهد. این پیام اصلی این نشست بود. این پیام را بسیاری در ایران و خارج از ایران دریافت کردند، هم آنهایی که سال ۸۸ در پاسخ به شعار مرگ بر آمریکا، شعار مرگ بر روسیه سر دادند و هم آنهایی که در خارج از مرزهای ایران ۵ سال است بهدنبال کنار زدن متحد ایران و روسیه در سوریه هستند. پیام این سرآغاز، قطعا برای هر دو طیف خطرناک است.
درست یک روز پس از این دیدار، جنگنده روسها بر فراز سوریه سرنگون میشود. این قطعا پیامی برای روسها دارد؛ «باید هزینه ائتلاف راهبردی با ایران را بپردازید». ترکیه از نظر مجموع تواناییها، بسیار ضعیفتر از آن است که اقدامی چنین تحریکآمیز علیه قدرت نظامی دوم جهان صورت دهد. بدون شک آتشافروزی ترکیه بدون هماهنگی با پایتختهای غربی و عربی نبوده است. این پیام، نه پیام آنکارا که پیام واشنگتن، ناتو، ریاض و تلآویو برای مسکو بود تا بداند به کدام وادی پا نهاده است. اکنون باید منتظر پاسخ روسها ماند. اگر روسها در پاسخ به این اقدام، حملات خود را در سوریه محکمتر از قبل دنبال کنند، بهنظر میرسد پاسخ نیکویی به پیام خصمانه غرب و ارتجاع منطقهای دادهاند. سلطان نوعثمانی نیز که اکنون احتمالا به خیال آن است که با زدن یک سوخوی ۲۴ انتقام شکستهای سلاطین عثمانی از تزارهای روس را گرفته، اندکی باید صبر کند. یقینا روزی خواهد رسید که در برابر این ضربت، ضربتی نوش کند اما کی و چگونه، هنوز نمیتوان اظهارنظر دقیقی کرد. پرستیژ پوتین ایجاب میکند روزی پاسخ دهد اما در عالم سیاست همیشه صبر لازم است.