محسن تاجیک*: مساله اخلاق 2 بعد دارد؛ اول فردی و دوم اجتماعی. منظور از اخلاق اجتماعی همان مناسبات انسانها با یکدیگر است. مثل غبطه خوردن و حسد ورزیدن، تواضع و تکبر،... بهعنوان مثال فردی که به همکلاسی خود که دست بر قضا شاگرد اول کلاس است حسودی میکند، این حسادت، یک رذیله اخلاقی است. این یک مثال کوچک در جامعه کوچکی چون کلاس درس است. وقتی فلان کارگردان مشهور کشور در قبال انتقاداتی که به آثارش وارد میشود، میگوید: «منتقدان من خر هستند» یعنی این فرد اگر در بالاترین سطح محبوبیت هم قرار داشته باشد؛ دچار رذیلتهای اخلاقی است یعنی اینکه اخلاق اجتماعی ندارد که چگونه با منتقدان خود رفتار کند. این سنخ از رفتارهای زننده همه ناشی از نبود اخلاق اجتماعی در این افراد است. معالاسف روزگاری است که انتقاد از مردمان اعتدال به شیوه اعتدال پاسخ داده میشود. کافی است فلان بازیگر بگوید: «ایکاش من جامعهشناسی میخواندم تا وقتی توافق هستهای شد، اینقدر ذوقزده نشوم» که خطاب میآید دلقکها، شومنها، سلمانیها و بقالها حق اظهارنظر ندارند. از آنجا که قرار است به هر قیمتی که شده توافق کنند، تاریخ را زیر و رو میکنند و صلح حدیبیه و صلح امام حسن(ع) را با امروز تطبیق میدهند و از کربلا درس مذاکره میگیرند و وقتی کسی در جوابشان میگوید این تحلیلهای تاریخی را از کجا آوردید؟ تاریخ اینگونه که شما تفسیر میکنید نیست، بلافاصله گارد میگیرند که شما پیام انتخابات 24 خرداد را نفهمیدهاید!
وقتی چند دلسوز کشور در گوشهای از مملکت از عملکردشان اظهار نگرانی میکنند در جواب میگویند به جهنم که نگرانید!
حتی کار به جایی رسید که رئیس مجموعه گفت: «ما از رکود عبور کردیم» و چند وقت بعد که 4 عضو مجموعه نامه زدند که «نه آقا! نهتنها از رکود عبور نکردیم که اگر فکری به حال آن نکنیم به بحران تبدیل میشود»، دست به کار شدند و اعضای مجموعه را توبیخ و تنبیه کردند که اصلا چرا نامه زدید؟! بعد هم سخنگویشان وساطتکنان گفت: «ایکاش این چند نفر این مسائل را محرمانه به خودمان میگفتند و مردم را در جریان نمیگذاشتند». شعارهای داغ انتخاباتی را که یادتان هست: «خداوندا! به تو پناه میبرم از استبداد رای، عجله در تصمیم، تقدم نفع شخصی و گروهی به مصالح عمومی و بستن دهان رقیبان و منتقدان». این شعارها امروز آنقدر خندهدار شده که سازنده فیلم تبلیغاتی روحانی در انتخابات هم خطاب به منتقدان دولت میگوید: «با اینکه در مسائل مختلف اختلافهای زیادی با شما دارم ولی دست مریزاد که این همه توهین و افترا را تحمل کردید و بر سر حرف خود ایستادید». این شعارها آنقدر نخنما شده که وقتی به زمان برگزاری نمایشگاه مطبوعات که شعار آن «نقد منصفانه، پاسخهای مسؤولانه» است، رسیدیم، رسانههای منتقد، عطای نمایشگاه را به لقایش بخشیدند و گفتند نه آقا! برای خودتان، ما پاسخهای مسؤولانه را شنیدیم. بیسواد، بیشناسنامه، عصر قجری، بیکار، به جهنم، افراطی، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، بزدل سیاسی و.... همه پاسخهای مسؤولانه بود. و همه اینها بازمیگردد به اخلاق اجتماعی. تحمل صدای مخالف را نداشتن بد است اما بدتر از آن، سر دادن شعار آزادی بیان و در پس آن توهین به منتقدان است. این یعنی بیاخلاقی اندر بیاخلاقی.
*دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان