مرتضی اسماعیلدوست: «نفس گرم»، عنوان سریالی در حال پخش از شبکه یک سیما بوده که براساس فیلمنامه مشترکی از محمدمهدی عسگرپور و طلا معتضدی و با تهیهکنندگی محمود رضوی تولید شد که پیش از این، سریال موفق و دینی «پردهنشین» را در همین شبکه ساخته بود. سریال «نفس گرم» براساس ملودرامی اجتماعی شکل گرفته و روایتگر زندگی زنی به نام ملیحه است که در مسیر زندگی با همسرش، حاج مرتضی و با مرگ او اتفاقاتی برایش رخ میدهد. سریال
«نفس گرم» از زاویه دینی به مسائل زندگی پرداخته و سعی دارد راهحلی منطقی برای مخاطب در چهارراه حوادث مطرح کند. نگاه معناگرایانه موجود در سریال
«نفس گرم» براساس برداشت مکتبی و روحی انسانی استوار است و این مساله در میان انواع فیلمها و سریالهایی ناهموار با نگاه مردمان معتقد ایرانی جای تقدیر دارد. در واقع وقتی شاکله سینما را آثاری با شبهات رفتاری تشکیل میدهند، تابش نگاهی همراستا با دیدگاهی اخلاقی در صفحه تماشا برای مخاطبان علاقهمند همچون اتفاقی شگرف جلوه میکند. بساط این شبهای ما هم چنین است که از سیمای ملی خود نظارهگر سریالی هستیم که با همه ضعفها و قوتهایش، شاکلهای اصیل دارد و حرمت همین نگاه در این دوران پلشت تظاهر به تمدنگرایی صد درود دارد و هزاران تقدیر. چراکه وقتی سینمای هالیوود سالهاست با فیلم و سریالهای خود به جنگ با عقاید مسلمانان و ایرانیان شیعه درآمده است و برای تاثیر گذاشتن بر مردم هزینههای چند صد میلیاردی هم میکند مطمئناً صداوسیمای ما هم با عنایت به همین موضوع باید در راستای تقابل با آن تلاش کند و یکی از راههای جنگ در میدان فرهنگ، تولید آثار دینی جذاب و ارزشمند است. سریال «نفس گرم» ساخته محمدمهدی عسگرپور، کارگردان آشنا برای اهالی سینما و تلویزیون، اثری است که دریچه جدیدی از مراودات خانوادگی و شیوه رفتاری را از دریچه دینمداری و در قالب فضایی دراماتیزه به تصویر درمیآورد. عسگرپور که پیش از این کارگردانی سریالهای «گلهای گرمسیری»، «جراحت» و «شیدایی» را برعهده داشته است، در «نفس گرم» به دنبال ترسیم جهانی ساده به مقیاس حوض خوشرنگ زندگی و به عمق حقیقت رازمندی است. داستان روایت شده در سریال «نفس گرم» آشناست؛ مردی که در طلب رسیدن است و دل در جهان فانی دارد و زنی که دلبسته پاکدامنی و حفظ حریم خانواده است و در این میان رابطهای عمیق در چارچوب اسلام با سفرهای پهن شده از فرهنگ زیبای ایرانی شکل میگیرد که در دوران غفلت از اصالت و حقیقت، گمشدهای ناب است و قابل بازیابی برای برخی فراموشزدهها!
مفهوم سبک زندگی از زمره مفاهیمی است که پژوهشگران حوزه جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی برای بیان پارهای از واقعیتهای فرهنگی جامعه آن را مطرح کرده و به کار میبرند و دامنه به کارگیری آن در ادبیات علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی رواج زیادی یافته است تا حدی که بعضی معتقدند این مفهوم قابلیت جانشینی بسیاری از واژگان موجود از جمله مفهوم طبقه را داراست و میتواند به نحو دقیقتری، گویای واقعیت پیچیده در رفتارها و حتی نگرشهای فرهنگی و اجتماعی در جامعه امروز ما باشد. به لحاظ روانشناختی و جامعهشناختی، میتوان یک فرد یا جامعه را از جوامع دیگر تشخیص و تمییز داد که برای این منظور قاعدتاً باید دارای مؤلفهها و خصوصیاتی باشد و نمودها و نمادهایی داشته باشد که به وسیله آنها بتوان این شخصیت را از هر شخصیت و هر سبک زندگی دیگری تشخیص داد. بنابراین از آنجا که سبک زندگی عاملی انسجام بخش است، اگر فرد سبک واحدی نداشته باشد در واقع زندگی خود را دچار تعارضات میسازد. مسالهای که امروز به شکلی عمیق برای کشورهای غربی به دلیل فضای ناهنجار اخلاقی روی داده و هر چند وقت شاهد درج رسواییهای اخلاقی افراد شناخته شده سینمای هالیوود هستیم. از طرفی غربیها در خیالی پرداخت شده برای واقعیت به دنبال آن هستند تا سم افسونگر بیاخلاقی را در جوامع دیگر پخش کنند و این مساله را از طریق ساخت و پرتاب موشکهایی با فرم فیلم به جهان ارسال میدارند، چراکه خوب میدانند یکی از مهمترین ابزارهای دستیابی به سبک زندگی ایدهآل از طریق نظام تعلیم و تربیت صورت میپذیرد و پرواضح است که عرصه فرهنگ و هنر بهترین مسیر در راه دستیابی به مولفههای آموزشمندی است و این همان حلقه مفقود مانده برای ما در عرصه تصویری است که مسؤولان فرهنگی نتوانستهاند براساس ریشههای عمیق دینی و فرهنگی این دیار جریانسازی کنند و متاسفانه بارها عرصه را به مهاجمان سوداگر غربی باختهاند! از اینرو تولید و پخش آثاری همراستا با سبک اصیل اسلامی و ایرانی میتواند مسیری روشن و مقابلهگر با انواع محصولات وارداتی غرب در عرصه هنر باشد.
اما برای تحلیل مجموعه سریال
«نفس گرم» که سنگ سنت به سینه میزند و دغدغه اصالت دارد و حریم خانواده میشناسد، باید سری به اجزای متشکله از عوامل ساخت آن زد تا به تهیهکنندهای چون سیدمحمود رضوی رسید که پیش از این هم با تولید سریالی پرسشگر از منشأ اصالت در حل معادلات زندگی به «پردهنشین»ی رسید که محوریت خود را به جایگاه رفیع روحانیت داده بود و با چنین تصویر آشنایی برای مخاطب جویای حق، به سریالی پرمخاطب بدل شد.
در ابتدای داستان «نفس گرم» شاهد خانوادهای هستیم که معیاری در راستای اخلاق اسلامی است و گاه بر محوریت مرتضی هدایت میشود و گاه ملیحه را نقطه ثقل روایت برمیگزیند و برخلاف نظر خامدستانه عدهای که موضوع پرداختی را در جعبه خیانت مییابند، در واقع جانمایه اثر در پیرایگی و حقیقت قلبی آسمانی است. در این میان، زندگی ملیحه و مرتضی در مسیری از اتفاقات گذرا و دردهای پیدا و پنهان روزگار در ترازوی اعتبار قرار میگیرد و اینجاست که اطمینان در زندگی زوجین به عنوان نسخه پیشنهادی نویسنده و کارگردان ارائه میشود. در این مسیر سفری از درون به برون پیمایش آدمی رخ میدهد و پرسوناژها در برداشتی دوباره از فهم زیستن، خود را و نگاه سفرکردهشان را بازمینمایند تا رجعتی دراماتیک در مسیر اعلا داشته باشند. اما راز؛ عنصر نقشبسته در سریال «نفس گرم» بوده که شکلی معمایی و رویهای تعلیقزا به چارچوب روایی اثر بخشیده است. رازی که حاج مرتضای مومنپیشه در سینه دارد و ملیحه دست به دعا از حقیقت رازگشایی است. در سریال «نفس گرم» به دنباله نگاهی حقیقتپیشه میتوان راهکار برونرفت از معضلات را جست، وقتی نگاههای زوجین صیقل یافته از عشق است و دستها رو به آسمان نماز، نیاز میخواند و در این راه نویسنده با خلق درامی پیشرو و انتخاب زاویه دیدی همراستا با صداقت در روایت، موجبات همراهی مخاطب را فراهم میسازد. البته روایتهایی اینچنینی به دلیل تکراری بودن در ذهن بیننده باید از دریچههایی متمایز ورود یابد و اینجاست که هسته اصلی درام در مسیری از انشعابات مختلف از رویه نقش و اجرا میتواند تعیینکننده برای موفقیت یا عدم موفقیت باشد. مسالهای که در سریال ساخته شده توسط عسگرپور بتدریج خود را نمایان خواهد ساخت و باید نشست و دنباله این مسیر روایی را تماشا کرد.