printlogo


کد خبر: 149830تاریخ: 1394/9/10 00:00
سیب‌زمینی معتدل نوش جان کرم‌های خاکی!

علی  بخشایش: هنوز دولت اصلاحات کارش به پایان نرسیده بود که یکی از اصلاح‌طلبان مطرح، کسانی را که از مراجع تقلید تبعیت می‌کنند، به خاطر اصل تقلید - که دارای مبنای علمی و عقلی است - مورد هجمه‌ای شدید قرار داد و داستانی امنیتی برای کشور تولید کرد. حالا دولتی که خود را به اصلاح‌طلبان چسبانده، چنان کورکورانه، غیرعلمی و غیرعقلی در حال تقلید از مدل اقتصاد سرمایه‌داری است که انسان خودبه‌خود فکر می‌کند آن عبارتی که آن فعال اصلاح‌طلب برای هجمه به مقلدان از مراجع تقلید به ناحق به‌کار برد، واقعا برای برخی اقتصادیون فعلی برازنده است!
معروف است که در آمریکا، بعضا برای تنظیم بازار و به هم نخوردن نظم عرضه و تقاضا، مقادیر زیادی گندم به دریا ریخته می‌شود. دوستانی که در هر عرصه واشنگتن را الگو می‌دانند، این‌بار برای تنظیم بازار، بلایی مشابه را بر سر ۱۷۰۰ تن سیب‌زمینی آورده‌اند: «سیب‌زمینی‌ها، نوش جان خاک». برای توجیه این فقره تنها کاری که نکرده‌اند استفاده از نی‌نامه مولاناست که «هرکسی کو دور ماند از اصل خویش/ بازجوید روزگار وصل خویش»! سیب‌زمینی از خاک بود و به خاک بازگشت!
برخی مراجع عظام تقلید، این اقدام دولتی‌ها را مصداق اسراف و حرام دانسته‌اند و جدا از آن، اقدام مزبور را باید اقدامی غیراخلاقی توصیف کرد. چه بسیار افراد در این مملکت که سر گرسنه بر بالین می‌گذارند و شاید ارزان شدن سیب‌زمینی برای مدتی کوتاه، شکم‌شان را سیر می‌کرد. اما از تمام اینها گذشته، سوال اصلی اینجاست: «آیا ما انقلاب کردیم که از مدل اقتصادی سرمایه‌داری تبعیت کنیم؟»   آنهایی که بهار انقلاب اسلامی را به خاطر می‌آورند، طبعا یادشان هست که اساس نظریات اقتصادی انقلابیون، از هر گروه و تفکری، تقابل با «سرمایه‌داری» و «امپریالیسم» بود. وابستگی به آمریکا بشدت تقبیح می‌شد و حتی کسانی که بعدا در مقابل انقلاب اسلامی قرار گرفتند، در نظریات اقتصادی خود بشدت به سرمایه‌داری حمله می‌کردند.
امام راحل نیز مدام بر حمایت از مستضعفان تاکید می‌فرمودند و حتی اصرار داشتند در این مسیر حتی اگر کسی به کمونیست بودن متهم شد، نهراسد.
قرار بود اقتصاد ایران در خدمت محرومان باشد؛ قرار نبود برای اینکه تجار سیب‌زمینی ضرر نکنند، محصول کشاورزان این سرزمین زیر خاک بپوسد. ما خوب می‌دانیم که از قیمت محصولات کشاورزی، آنقدرها هم چیزی به جیب دهقانان نمی‌رود بلکه بخش عمده این پول، به جیب شبکه دلالی سرازیر می‌شود. یقینا همین شبکه ذی‌نفوذ دلالان است که حامی طرح نابودی محصولات کشاورزی برای حفظ منافع خویش است. حالا سیب‌زمینی‌ها که دفن شدند نوش جان کرم‌های خاکی! اما مشکل اساسی‌تر همچنان باقی است. این نگاه به غرب در همه چیز ناشی از نوعی خودباختگی، بلکه از خودبیگانگی است. اینکه ما سی و چند سال پس از انقلاب اسلامی هنوز نتوانسته‌ایم به مدل‌های اقتصادی
ایرانی- اسلامی دست یابیم و هنوز در حال تقلید کورکورانه از مدل سفاک سرمایه‌داری هستیم، واقعا جای تاسف دارد و یقینا مسؤولیت اصلی آن بر عهده همان تکنوکرات‌هایی است که حاضر نیستند اقتصاد این سرزمین از اتکا به نفت فارغ شود.
رئیس اتحادیه سیب‌زمینی‌کاران درباره وقایع اخیر گفته است: «سیب‌زمینی در مواقعی گران می‌شود که باعث فشار به مصرف‌کننده می‌شود و گاهی آنقدر ارزان می‌شود که تولیدکننده زیان می‌بیند و با توجه به اینکه دولت نظارتی بر کشت سیب‌زمینی ندارد، عملا آنچه برای کشت سیب‌زمینی از سوی دولت ابلاغ می‌شود کنترل نمی‌شود و در این میان فقط واسطه‌ها هستند که برد می‌کنند». این همان تقلید کورکورانه از مدل سرمایه‌داری است. دولت خود را کنار کشیده تا دلالان بازار را تنظیم کنند. همین باعث می‌شود دلالان به یک شبکه نفوذ مافیایی تبدیل شوند و آنها خط بدهند که بر سر ۱۷۰۰ تن سیب‌زمینی چه بیاید. آنچه قرار است رزق مردم شود، صرف مطامع سرمایه‌دارانی می‌شود که عموما هیچ نقشی در تولید ندارند بلکه به قول مشهور، «کمپرادور» هستند، صرفا واسطه‌گری می‌کنند و حاصل دسترنج دیگران را به جیب می‌زنند. آنچه بر سر این ۱۷۰۰ تن سیب‌زمینی آمد، نشان می‌دهد این شبکه‌های مافیایی در دولت یازدهم نفوذ گسترده‌ای دارند و رهایی از نفوذ آنان، نیازمند عزمی جدی در کابینه است. روزی که کابینه برآمد دولت به اصطلاح سازندگی می‌شد، خیلی‌ها از چنین نفوذی نگران بودند!
نام‌هایی چون «اصلاحات» و «سازندگی» که می‌آید اصولا باید کرم‌های خاکی نفع ببرند. مگر می‌شود غیر از این باشد؟


Page Generated in 0/0066 sec