printlogo


کد خبر: 149964تاریخ: 1394/9/16 00:00
تاریخ؛ درمانگاه بیماری خوش‌خیالی در عرصه سیاست خارجی

دکتر جواد حق‌گو*: تاریخ همچون آینه‌ای است که زوایای رخدادهای پیش از این و فراز و فرودهای پیش رو را می‌نمایاند با این تفاوت که گذشت زمان همچون زنگار بر چهره آینه می‌نشیند اما در تاریخ هر چه زمان بگذرد ابعاد و واقعیت‌های بیشتری از تحولات به چشم می‌آید. از این رو یکی از مهم‌ترین رهیافت‌هایی که در بررسی و ارزیابی مسائل و رخدادها می‌توان به کار برد، رهیافت تاریخی است.
اهمیت این رهیافت تا بدانجاست که رهبر حکیم انقلاب بارها و بارها خواهان نگرش و مطالعه در تاریخ و عبرت گرفتن از درس‌های آن شده‌اند. در بیانات حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در مواردی چون ضرورت‌های غور در تاریخ معاصر علمی بویژه دوران قاجار و پهلوی1، یادآوری خطاهای راهبردی دولت ملی‌گرای مصدق در سیاست خارجی2، الزامات تقویت حافظه تاریخی ملت3 و... می‌توان تصریح ایشان را بر لزوم بهره‌جویی بیشینه از این رهیافت دریافت.
یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که باید در بوته تاریخ به نقد و بررسی گذاشت مساله نگاه غیرواقعگرایانه به دنیای خارج بویژه روابط با قدرت‌های بین‌المللی است که گاه با مفهومی چون «وابستگی» درمی‌آمیزد؛ مفهومی که در سال‌های دهه 50 میلادی به عنوان عمود خیمه نظریات وابستگی در برابر نظریات نوسازی مطرح شد.4 در این چارچوب با توجه به تجربیات تاریخی به ولع قدرت‌های بزرگ برای بلعیدن انواع ثروت و سرمایه‌های ملل از طریق ایجاد روابط وابستگی پرداخته شده است.
در تاریخ معاصر ایران می‌توان سیر شکل‌گیری این مفهوم و تجربه‌های خوش‌باوری درباره نیات و اهداف قدرت‌های خارجی را به تعدد و روشنی دریافت. نقطه آغاز این فرآیند به ابتدای دوره قاجار بازمی‌گردد. در این سال‌ها ایران به قدرتی درجه چندم و حتی به قلمروی وجه‌المصالحه قدرت‌های خارجی تنزل یافت. نمود آشکار شروع این فرآیند به طور مشخص به پادشاهی «فتحعلی‌شاه قاجار» و جنگ‌های ایران و روسیه بازمی‌گردد. در این جنگ‌ها فرمان روحانیون برای بسیج عمومی ملت و رهبری نظامی «عباس‌میرزا» منجر به آزادسازی بسیاری از نواحی اشغالی ایران شد اما رویگردانی شاه قاجار از اهتمام به نبرد، بی‌اعتمادی به توان ملت و توسل به بیگانه سبب شکست‌های پیاپی ایرانیان شد. در این سال‌ها، شاه قاجار برای مقابله با روس‌ها دست به دامان فرانسوی‌ها شد تا ارتشی منظم را فراهم آورد و با هماهنگی و حمایت نظامی «ناپلئون بناپارت» بر ارتش تزار بتازد اما پیمان صلح «تیلسیت»5 بین تزار و ناپلئون در حکم خنجری در پشت ایران بود. عبرت‌ساز نبودن این تجربه سبب شد پادشاه قاجار به جای فرانسوی‌ها به انگلیسی‌ها روی آورد که این بار نیز جز ناکامی و تحمیل قراردادهای ننگین «ترکمانچای» و «گلستان» نصیب کشور نشد.
در ادامه نیز ایران به قلمروی نفوذ روس و انگلیس تبدیل شد. نکته قابل تامل اینکه نزد سردمداران ایرانی تا دوره پهلوی نخست، تنها راهکارهایی نظیر یافتن قدرت سوم برای برون‌رفت از این وضعیت مطرح می‌شد و خودیاری و اتکا به توان و سرمایه‌های ملی به دورانی کوتاه نظیر صدارت «قائم‌مقام فراهانی» یا «میرزاتقی‌خان امیرکبیر» محدود شد.
در دوره پهلوی نخست وابستگی به قدرت خارجی چون بریتانیا سبب شد تلاش رضاخان برای تغییر قبله سیاسی به سقوط و تبعید وی بینجامد. در 37 سال سلطنت پهلوی دوم نیز ایران به صحنه پیروی بیمارگونه از مدل وابستگی و عرصه مهره‌چینی یکه‌تازانه آمریکا به عنوان قدرت نوظهور بین‌المللی تبدیل شد.
نکته قابل تامل این دوره هم مربوط به
تجربه خوش‌باوری و اعتماد تام به این قدرت جهانی بود که چیزی جز سقوط و تباهی را به همراه نداشت؛ از جمله تجربه مصدق و اعتماد وی به آمریکایی‌ها برای هماوردی با انگلیسی‌ها بود که با کودتای آمریکایی- انگلیسی 28 مرداد 32 پاسخ یافت.
متاسفانه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب نیز خوش‌باوری درباره نیات و اهداف قدرت‌های خارجی بویژه دولت‌های غربی پابرجا ماند و در قالب‌هایی دیگر بروز یافت که از جمله می‌توان به رویکردهای دولت موقت در ارتباط با آمریکایی‌ها اشاره کرد. پس از پایان جنگ تحمیلی به‌رغم فراموش نشدن تقابل آشکار و بی‌پرده غرب با ایران در خاطره عمومی ملت، در سال‌های دهه‌های 70 و 80 این خوش‌باوری تاریخی در قالب‌هایی با عناوین «گفت‌وگوهای انتقادی» و «گفت‌وگوهای سازنده» بروز یافت و اکنون نیز در روندهایی چون ضرورت اعتماد به آمریکا همچنان نمود دارد.
تمام اینها در حالی است که حتی تنها فقط یک مورد موفق و عاقبت به خیر از اعتماد به قدرت‌های خارجی بویژه غربی‌ها در تاریخ معاصر ایران به چشم نمی‌خورد.
* دکترای روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه
پی‌نوشت
1- بیانات رهبر حکیم انقلاب در دیدار رؤسای دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها، مراکز رشد و پارک‌های علم و فناوری / بیستم آبان‌ماه
2- بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان / دوازدهم آبان‌ماه
3- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم/  هجدهم شهریورماه
4- بسیاری نقطه آغاز نظریات وابستگی و برساخت مفهوم‌محوری آن را به انگاره‌های نظری «رائول پربیش» اقتصاددان آرژانتینی مربوط می‌دانند که بعدها توسط «آندره گوندر فرانک» متفکر آلمانی به مسائل اجتماعی و اقتصادی در دهه‌های 60 و 70 توسعه یافت.
5- در جریان کشورگشایى‏های ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه شکست سختی در ناحیه فریدلند به روس‏ها وارد آورد. از این رو تزار روسیه از ناپلئون تقاضای متارکه جنگ کرد و با امضای معاهده دوستی در شهر تیلسیت بین 2 طرف در 8 جولای 1807، روابط دوستانه بین فرانسه و روسیه ایجاد شد. بر اساس این پیمان که به پیمان اتحاد 2 امپراتور معروف شد، روسیه و فرانسه متعهد شدند در صورت حمله کشور ثالث به خاک آنها، یکدیگر را یاری کنند. همچنین ناپلئون برای جلب رضایت و دلجویى از تزار روسیه، ایالات مولداوی و والاشی در شرق روسیه را به روسیه واگذار کرد و متعهد شد اگر سلطان عثمانی با این امر مخالفت کند با آن مقابله خواهد کرد. در این میان دولت ایران که بر اساس قرارداد دوستی با فرانسه، خود را برای مقابله با دشمنانی که برای نابودی ناپلئون تحریک شده بودند آماده می‏کرد، ناگهان در سخت‏ترین زمان، تنها شد. ناپلئون در این عهدنامه نامی از ایران به عنوان متحد خود در منطقه نبرد و دولت فتحعلی شاه را در برابر روسیه رها کرد. پس از امضای این عهدنامه، ارتش روسیه از جبهه اروپا رهایى یافت و تمام توانش را متوجه ایران و عثمانی کرد.


Page Generated in 0/0066 sec