عبدالباری عطوان*: خبر روزنامه دیلیتلگراف که تنها گزینه موجود برای از بین بردن داعش را همکاری با رئیسجمهور سوریه دانسته و حملات هوایی روسیه علیه داعش را موفقتر از حملات نیروهای ائتلاف توصیف کرده، مقدمه نوشیدن داروی تلخی دانست که سران کشورهای غربی و عربی چارهای جز آن ندارند.
دیدگاه این روزنامه انگلیسی که همزمان با اظهارات بیسابقه جان کری، وزیر خارجه آمریکا درباره امکان همکاری با ارتش سوریه بدون رفتن اسد ایراد شده، تصادفی نیست. با وجود خصومت آشکار در بسیاری از مسائل و بحرانهای جهان، بین نیروهای ائتلاف غرب به رهبری آمریکا و بین فدراسیون روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین، نشانههایی از توافق بین 2 طرف درباره چگونگی مقابله با تهدیدات داعش در سوریه و عراق روز به روز در حال افزایش است و مقالات جسورانه زیادی درباره اینکه روسها حق داشتند در بحران سوریه حضور داشته باشند، به چشم میخورد. این روزها در رسانههای غربی عبارات آشنایی را از زبان سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه میخوانیم، از جمله اینکه «آیا پس از کشته شدن قذافی اوضاع لیبی بهتر شده است»؟ و این عبارت که «تحمل وجود بشار اسد در سوریه برای دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس و رهبران غرب مانند بلعیدن یک داروی تلخ است که گریزی از آن نیست». وزیر خارجه آمریکا کمکم خود را برای بلعیدن این داروی تلخ و خوراندن آن به دیگر سران غربی و عربی آماده میکند و این امر به وضوح در اظهارات اخیر وی در حاشیه سفر به یونان دیده میشود، آنجا که کری اعتراف کرد برای مقابله با داعش استقرار نیروهای زمینی سوری و عربی در سوریه ضروری است و نه نیروهای غربی، زیرا نابود کردن داعش تنها با بمباران هوایی امکانپذیر نیست.
کری همچنین تاکید کرد اگر به مرحله انتقال سیاسی در سوریه برسیم میتوان ارتش سوریه را با نیروهای مخالفان و نیروهای آمریکایی و روسی بر ضد داعش بسیج کرد و در این صورت پیروزی سریعتر به دست میآید. جالب است که کری به طور واضح به موضوع خروج بشار اسد از قدرت بهعنوان شرط همکاری با ارتش سوریه اشارهای نکرده و این خود یک پیشرفت مهم و یک پیام روشن مبنی بر این است که حداقل در حال حاضر کنارهگیری بشار اسد ضرورتی ندارد. این تغییر بزرگ در موضع آمریکا بیگمان پس از مداخله نظامی روسیه در سوریه و بحران سقوط هواپیمای روسی که ترکیه و رجب طیب اردوغان رئیسجمهور آن را در حالت انزوا قرار داد و رویای وی برای تشکیل منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه را نقش بر آب کرد، روی داده است که باعث شد آنکارا سطح روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل را به حد کاردار بالا ببرد و قراردادهایی برای واردات گاز از قطر به جای روسیه امضا کند. با نگاهی به نقشه جنگ در سوریه در 5 سال گذشته میبینیم که همه کشورهای عربی، به اضافه ترکیه حتی یک سرباز هم برای مبارزه با داعش اعزام نکردهاند و تنها به مشارکت نمادین با اعزام چند جنگنده بسنده کردهاند و بدتر از آن حمایت مالی برخی کشورهای حوزه خلیجفارس از داعش و خرید نفت آنها توسط ترکیه است. همکاری با ارتش سوریه بستگی به پیشرفت در 2 موضوع اساسی دارد؛ نخست، جلسات مخالفان دولت سوریه در ریاض در روز سهشنبه آینده و دوم، توافق وزیران خارجه کشورهای حاضر در نشست وین در جلسه بعدی در نیویورک بر سر تصویب یک نقشه راه برای مذاکرات بین مخالفان و دولت سوریه و سرعت بخشیدن به یک راهحل سیاسی مطابق با جدول زمان توافق شده. باید دید آیا پیشگویی جان کری درباره مبارزه ارتش سوریه و مخالفان مسلح در یک سنگر علیه داعش در سال جدید میلادی تحقق خواهد یافت یا خیر؟ از نظر تئوری این امر بعید به نظر نمیرسد اما در عمل به دلیل وجود موانع بزرگ دشوار است. اما اکنون راهی جز انتظار و پیشبینی شگفتیهای زیاد پیش روی ما نیست، زیرا خطر حضور عربستان در این موضوع مهم و دشوار از خطر درگیر شدن این کشور در جنگ علیه یمن کمتر نیست، موضوع اول آزمونی جدی برای سنجش نفوذ سیاسی عربستان و جنگ یمن آزمونی جدی برای سنجش قدرت نظامی عربستان بود.
*تحلیلگر برجسته جهان عرب