printlogo


کد خبر: 150107تاریخ: 1394/9/18 00:00
7 نکته در کاربرد اسناد

از اواخر قرن هجدهم به این طرف علمای تاریخ بر آن شدند در شرح وقایع ایام سلف تا هرجا قدرت داشتند از اجتهاد افکار ابداعی چشم‌پوشی کرده، حقایق را عریان و مستند به اسناد قطعی، تردیدناپذیر کرده، از تزئینات و نقش و نگارها که هر نویسنده چرب‌دستی را اغوا می‌کند پرهیز کنند و به جای بدعت و اجتهاد در اسناد و مدارک قضاوت کرده، طوری کنند که محصل تاریخ از سرگردانی و اغتشاش رهایی یافته در قضاوت نسبت به وقایع گذشته تحت تاثیر مدافعات استادانه نویسندگان زبردست واقع نشود. تدریجاً برف پیری بر سر قرن هجدهم بارید و طلیعه قرن نوزدهم پدیدار شد و اوراق و اسناد و محفظه‌های سیاسی دولت‌ها در دسترس محصلان کنجکاو قرار گرفت. شوق تحصیل اسناد و مدارک قطعیه و معاصر از یاد رفت و متفکران و فلاسفه دنیای متمدن برای نخستین‌بار از تاریخ‌نویسی صرفنظر کرده، تخصص در این فن را به کسانی واگذاشتند که زحمت جست‌وجوی اسناد را تحمل کنند و فن تاریخ مقام و منزلتی مخصوص و متمایز پیدا کرد.  به طور کلی طرز استفاده از اسناد تاریخی اینگونه است که معلوم شود آیا سند و مدرک تاریخی تاب انتقادات هفتگانه ذیل را دارد یا نه؟
اول – باید تاریخ سند، معلوم باشد، زیرا هرگاه اسناد و مدارک معاصر، با وقایع نباشد یا متعلق به دوره دیگری باشد یا سواد و خلاصه سند از بین رفته باشد آن اعتبار و اهمیتی که لازمه سند است از بین می‌رود.
دوم – علت ایجاد سند لازم است به دست‌ آید. بعضی اسناد تاریخی از قبیل عهدنامه‌ها یا عریضه سفرا و نمایندگان ماموران اغلب تحت نفوذ حوادث جاریه واقع می‌شود. بدین معنی که احیاناً اینگونه اسناد میل زمداران وقت و سلاطین معاصر را در نظر داشته و در پرده احترامات و مراسم درباری حقایق را مستور می‌داشته‌اند. بر عکس اسنادی که در تهیه آنها منظور تاریخ‌نویسی یا عرض وقایع به مقامات عالی‌تری در میان نبوده یا نویسنده احتیاج به رعایت آداب و مراسم نداشته است به عنوان سند تاریخی دارای کمال اهمیت است.
سوم - باید معلوم شود نویسنده تا چه درجه مورد اعتماد است. بعضی نویسندگان تاریخ به مناسبت مبالغه و گزافه که در تحریرات خویش به کار می‌برند و اغلب از ماموران لشکری و کشوری قرون ماضیه در تمام نقاط دنیا که مراسلاتشان بیشتر، از نظر پوشیده داشتن حقایق است، طبعاً اعتماد مورخ را از خودشان سلب می‌کنند.
چهارم – لازم است در درجه اول معلوم شود آیا اسناد دیگری وجود دارد که ماخذی را با آن مقابله و مقایسه کرد یا نه، و در درجه دوم قبل از پذیرفتن یک ماخذ لازم است از هرگونه مقابله و مطابقه دقیق اسناد فروگذاری نشود تا اسناد تاریخی مسجل شود. در تواریخ قرون جدید و معاصر که تعداد اسناد پیدا می‌شود لازم است هر سندی را با سایر اسناد مطابقت کرد. مثلاً جای شک نیست که برای نوشتن تاریخ قرن نوزدهم مراجعه به جراید منتشره فوق‌العاده واجب است. پس از آن سایر مآخذ را از قبیل صورت مذاکرات مجلس شورا و پارلمان‌ها و شرح حال‌ها و سایر اسنادی که در ادارات(بایگانی) ثبت اسناد ممالک متمدنه موجود است مطابقت کرد.
پنجم - لازم است محل ضبط اسناد و مدارک به دست‌ آید. اهمیت این قسمت از آن نظر است که بعضی مراکز طبعا برای اسناد و مدارکی که ضبط می‌کنند قواعد و نظاماتی دارند. گاهی خلاصه مدارک محتاج الیه آنهاست و گاهی یک قسمت ویژه از اسناد را ضرور دارند و در هر صورت احیاناً بعضی اسناد را به چشم اهمیت و اعتبار نگریسته و سایر مدارکی که برای مورخ دارای اعتبار مساوی است به طاق نسیان می‌سپارند.
ششم - لازم است در آب و رنگ و موقعیت و سایر مقتضیات محلی اسناد دقت کامل کرد. بعضی شهرها مانند ونیز، میلان، فلورانس، بردو، هامبورگ و لندن که از ادوار سلف، آزادی‌ها و امتیازات ویژه داشته‌اند، طبعاً نسبت به مراکزی که به این آزادی لطمه می‌زده‌اند بدبین بوده‌اند و قطعاً اسنادی که از این نقاط راجع به سایر شهرها و ممالک همجوار به دست آید از شائبه این بدبینی عریان نیست.
هفتم – باید فایده و اهمیت هر ماخذ و سند را درست سنجید و بر فرض گذشتن از آن از هر 6 محک فوق تازه معلوم کرد که یک سند تا کجا می‌تواند در مسائل تاریخی مورد مراجعه واقع شود.
منبع: برگرفته از کتاب «ایران و قدرت‌های بزرگ در جنگ دوم جهانی» دکتر ایرج ذوقی، انتشارات پاژنگ، 1367، بخش پیشگفتار


Page Generated in 0/0059 sec