مهدی طاهرخانی: این برای نخستینبار بود که هنگام امضای قرارداد، عدهای مخالف آمدند و عوض تبریک به قلعهنویی و کشتن گوسفند به او گفتند: تو را نمیخواهیم. این یعنی یک وضعیت ویژه در شهری خاص و تیمی خاصتر. جایی که موفقیت خواه ناخواه از کانال هواداران میگذرد. فراز کمالوند یکی از اولین مربیانی بود که این اصل را کشف و اجرا کرد اما یک مقدار بیشتر از حد زیاده رفت تا سازمان لیگ و علیپور ترمزش را به شیوه خاص خود بکشند. قلعهنویی هم در مرتبه اول در تبریز با همین متد تیمداری کرد اما نوع جدا شدنش چنان به ذوق هواداران زد که بعد از آن روز، فقط ناسزا بود که از سکوهای تبریز میشنید. اما اینکه الان آغوش تبریزیها تمام و کمال برای او باز نیست تنها به آن خلف وعده مرتبط نیست، چراکه پای یک مربی دیگر در میان است که در تبریز تیغش بهتر از امیر میبرد. رسول خطیبی لیگ را با سیاهجامگان شروع کرد اما وقتی آغاز بد تراکتورسازی را دید، به بهانه حضور در کلاسهای مربیگری قید مشهد را زد. یک جدا شدن کاملا مشکوک که بدون هیچ ذهن مکاشفهگری هم میشد پای تراکتور را از آن استشمام کرد. از این رو رسول، زودتر از هر مربی دیگری زنبیلش را در صف جانشینی تونی اولیویرا گذاشت. در نخستین اقدام با وساطت رئیس کانون هواداران تراکتورسازی، با مدیرعامل تراکتورسازی آشتی کرد و برای اثبات دوستیاش حاضر شد طلب چند صد میلیونیاش را ببخشد. خطیبی همه این سنگربندیها را انجام داد تا بدون دردسر جانشین تونی شود اما در آخرین لحظه، این کارنامه امیر قلعهنویی بود که باعث شکست رسول شد. پیرو همین سناریو بود که هواداران تراکتورسازی این استقبال سرد را از امیر برپا کردند. سرمربی جدید تراکتورسازی هم هوشمندانه گفت این اقدامات خطدهی عدهای خاص بوده و بلد است چگونه اوضاع را برگرداند. اما او بهتر از هرکس دیگری میداند کنترل سکوها آن هم در تبریز، کار آسانی نیست بویژه اگر سایه سنگین خطیبی در میان باشد. امیر قلعهنویی پیش از این پا به هر تیمی گذاشت بدون مشکل خاصی، با روش خودش، سکوها را رام کرد. نشان به این نشان که استقلال او فصل قبل در میانه جدول بود و صدایی از روی سکوها بلند نشد اما تیم پرویز که نوع فوتبالش تقریبا همان فوتبال کسالتبار فصل قبل آبیهاست و در صدر است، اعتراض میشنود! نه اینکه پشت اعتراضات اخیر استقلال پای قلعهنویی در میان باشد نه، مقصود این است یکی مثل امیر میداند چگونه صداهای دیگر را بلند کند تا صدایهای ریز شنیده نشود. اما امروز در تبریز اوضاع متفاوت است. او میداند باخت و مساوی در یادگار امام این شهر چه عواقبی دارد، میداند که در صورت حذف مقابل استقلال آن هم در تبریز با چنان هجمهای روبهرو میشود که برای مهارش، کار بسیار مشکلی پیشرو دارد. امیر با علم به این مصائب، حاضر به قبول پیشنهاد شده است اما فرق این بار با دفعههای قبل این است او سکوها را «فعلا» در اختیار ندارد. شاید پس از ناکامیهای اخیر در استقلال، محتاج این آزمون بزرگ بود تا بزرگی دوبارهاش را به فوتبال ایران اثبات کند؛ عملیاتی که انجامش با توجه به بودجه و پتانسیل ملوان تقریبا شدنی نبود اما تراکتورسازی داستانش متفاوت است. سری بزرگ و متعاقبا دردسری بزرگتر.
رو در رویی تمامقد
پیش از آنکه قلعهنویی به صورت رسمی به عنوان جانشین تونی معرفی شود، یک جنگ تمام عیار بین مدیریت باشگاه و کانون هواداران شکل گرفته بود. سرانجام پس از یک ماه گمانهزنی، اتفاقی که همه انتظارش را میکشیدند رخ داد. پیش از این در گزارشهای مختلفی، به این مهم اشاره کرده بودیم که تونی اولیویرا برف تبریز را نخواهد دید چراکه نتایج تراکتورسازی بهگونهای بود که تونی هم میدانست در صورت ماندن تنها باید هر هفته کلی انتقاد را به جان بخرد. اگر بحث مطالبات پیشین مطرح نبود اولیویرا چهبسا یک ماه قبل برای همیشه از تبریز میرفت. سرانجام این اتفاق صبح روز سهشنبه رخ داد و این مربی پرتغالی ترجیح داد اینگونه با صلح از تراکتورسازان جدا شود. اما سوال مهم این است چه کسی جانشین او خواهد شد؟ منابع خبری در تبریز عنوان کردند تقریبا همه اعضای هیات مدیره روی نام قلعهنویی به اجماع رسیدند و برادر مدیرعامل تراکتورسازی هم در روز قبل اربعین حسینی به تهران آمد و با این مربی توافق کامل را انجام داد اما مشکل پیشرو کانون هواداران تراکتورسازی و خیل عظیم هواداران این تیم بود. رئیس کانون هواداران چندی پیش پا در میانی کرد و از رسول خطیبی خواست تا طلب چند صد میلیون تومانی خود را به تراکتورسازی ببخشد. رسول که لیگ پانزدهم را با سیاهجامگان آغاز کرده بود از طرف دوستان نزدیکش در باشگاه مطلع شد، تا قبل از نیمفصل تونی با این «شروع بد» در تبریز نمیماند. از این رو این مربی خیلی هوشمندانه به بهانه حضور در کلاسهای مربیگری طلب خود از سیاهجامگان را بخشید و از این تیم کنار رفت. پروژه بعدی او آشتی با مدیرعامل تراکتور بود. آنها فصل قبل پس از اخراج کادر فنی، شدیدترین مصاحبهها را علیه هم انجام داده بودند و خطیبی میدانست باید کاری انجام دهد. از این رو رئیس کانون هواداران را واسطه کرد تا با سعید عباسی آشتی کند. در تبریز سایتهای هواداری پس از جدا شدن تونی به صورت سفت و سخت شروع به مخالفت با حضور قلعهنویی کردند. دامنه این اعتراضات آنقدر وسیع بود که مدیرعامل و هیاتمدیره بر سر انتخاب این مربی دچار تردید شده بودند. اما از آنجایی که قلعهنویی کارنامهای به مراتب سنگینتر از خطیبی دارد، همه مدیران باشگاه رای به حضور مجدد وی دادند. حالا و با انتخاب قلعهنویی به عنوان سرمربی تراکتورسازی، میشود یک بحران اساسی را برای این مربی بر روی سکوها متصور شد. همیشه قلعهنویی کنترل خوبی روی سکوها داشته اما این بار قضیه متفاوت است. کانون هواداران روی خطیبی نظر داشت و با توجه به تبلیغات چند روز اخیر، تقریبا همه هواداران تبریزی خواهان حضور مجدد خطیبی که اصالتا تبریزی است بودند. حالا قلعهنویی از گرد راه نرسیده باید نخستین کارش را به آرام کردن سکوها اختصاص دهد.