printlogo


کد خبر: 150214تاریخ: 1394/9/22 00:00
توپ طلا سمی مهلک برای فوتبال مدرن

جاناتان ویلسون: کریس رونالدو چیزهای جذاب و خیره‌کننده زیادی دارد، یکی از آنها فیلمی است که چند وقت پیش اکران شد. او انضباط و انگیزه بالایی دارد، مصمم است بهترین باشد و این همه مصمم بودن او به حدی است که گاهی ترسناک می‌شود. رابطه صمیمی او با ایجنتش، خورخه مندس، جلب توجه می‌کند، به همان اندازه که میزان مشهور بودن برای هر دو جلب توجه می‌کند. این بازیکن پرتغالی بسیار سختکوش است اما شاید مهم‌ترین ویژگی و وسواس فکری کریستیانو رونالدو، علاقه بسیار زیادش به توپ طلا باشد. همین علاقه باعث شد سال گذشته وقتی توپ طلا را به دست آورد آن «سی»  کذایی  (si در اسپانیایی به معنای بله) را به نشان خوشحالی در سالن برگزاری مراسم گالا سر دهد. در واقع، تصویری که از این ستاره پرتغالی در فیلمش ارائه می‌شود حاکی از آن است که او جوایز توپ طلایی را که به دست آورده بیشتر از 2 مدال قهرمانی چمپیونزلیگ دوست دارد. این مساله اندکی غم‌انگیز است اما همه چیز به همین خلاصه نمی‌شود؛ این مساله نشان می‌دهد چرا توپ طلا تنها یک جایزه حاشیه‌ای نیست بلکه جایزه‌ای مهم است و جایی که ترفندها و حواشی زیادی اطراف آن شکل می‌گیرد که در نهایت به ضرر ورزش فوتبال است. جوایز فردی تنها زینت‌های بدون هدف نیستند بلکه این جوایز ایجاد شده‌اند تا فوتبال را بهتر کنند و کیفیتش را بهبود ببخشند. با این حال مسائل به شکل کاملا متفاوتی پیش رفته است. حماقت ادامه دادن به اهدای توپ طلا و همچنین وسواس رونالدو درباره این جایزه، 3 سال پیش به طور کامل عیان شد یعنی زمانی که لیونل مسی برای چهارمین و آخرین بار پیاپی این جایزه را به دست آورد رونالدو گفت: «عادلانه یا غیرعادلانه تصمیمی که قرار بود گرفته شود، گرفته شده است». ژوزه مورینیو، مربی وقت رونالدو در رئال هم نظری مشابه شاگردش داشت و به طور کاملا آشکار از یک توطئه صحبت می‌کرد. مورینیو اظهار کرده بود: «اینکه چه کسی توپ طلا را می‌گیرد از قبل تعیین شده است. وقتی سران و رؤسای دنیای فوتبال تصمیمی بگیرند، کار زیادی نمی‌شود برخلاف آن انجام داد». به نظر می‌رسد آن روزها سانتیاگو برنابئو به جهانی پارانوئید تبدیل شده بود که سرمربی و بازیکنانش به تئوری‌های توطئه خاصی اعتقاد داشتند یا حداقل تلاش می‌کردند این تئوری‌ها را به خورد جهان فوتبال بدهند. توطئه‌ای شکل گرفته بود تا مانع داده شدن توپ طلا به ستاره رئال شوند. سوال اینجاست که چرا باید کسی این مساله برایش مهم باشد و چرا باید توطئه‌ای در این زمینه شکل بگیرد؟ معلوم است که قضاوت توپ طلا ناقص، غیرعقلانی، سوگیرانه به طرف تیپ خاصی از فوتبالیست‌ها و باشگاه‌ها است: رای‌های توپ طلا از قبل مشخص است. این جایزه تنها عقیده مربیان تیم‌های ملی، کاپیتان‌های تیم‌های ملی و ژورنالیست‌ها را بازتاب می‌دهد. این جایزه کاملا غیرعملی و غیرعینی است و نباید زیاد جدی گرفته شود. خوشبختانه، دنیای فوتبال یک ساختار عملی و عینی دارد که تعیین می‌کند چه کسی بهترین است: جدول لیگ یا شاید برای رونالدو بدبختانه. بالاخره هر چه نباشد این بازیکن از سال 2009 که به رئال آمد بیشتر از آنکه در لیگ اسپانیا بتواند قهرمان شود، صاحب عنوان توپ طلا شده است. شاید برای او این نشان موفقیت باشد. شاید زمانی که رونالدو در مادیرا پرورش می‌یافت رویای او نه بالا بردن جام‌های قهرمانی با هم تیمی‌هایش در بزرگ‌ترین ورزشگاه‌های جهان، بلکه سر دادن فریاد شادی در میکروفنی در زوریخ بود. البته به طور قطع نمی‌توان گفت علاقه وسواس‌گونه رونالدو به توپ طلا همبستگی کامل با عدم موفقیت رئال‌مادرید در کسب قهرمانی‌ها دارد (یک قهرمانی در لالیگا، 2 قهرمانی کوپادل‌ری و یک قهرمانی لیگ قهرمانان از زمان حضور رونالدو در این تیم کمتر از حد انتظار بوده است فارغ از اینکه باشگاه‌های دیگر مانند بارسلونا در این دوره چه عملکرد خوبی داشته‌اند). نمونه رونالدو مساله‌ای است که ثابت می‌کند چرا توپ طلا جایزه‌ای خطرناک و غلط است. فوتبال ورزشی انفرادی نیست. توپ طلا یک سم مهلک برای فوتبال است، چرا که واقعیت را منکر می‌شود. یک بازیکن باید همیشه تیم را اولویت قرار دهد و بهترین را برای تیمش بخواهد اما وجود یک جایزه انفرادی مانند توپ طلا به بازیکن انگیزه می‌دهد به چیزهای دیگری فراتر از تیمش فکر کند و زمانی که شاید پاس دادن گزینه بهتری باشد تصمیم بگیرد خودش شوت کند یا زمانی که می‌توان با یک کار ساده تیمی به هدف رسید دست به ارائه هنرهای فردی بزند تا بیش از پیش خود را بشناساند و در چشم‌ها فرو کند تا خود را مستحق کسب توپ طلا نشان دهد. جوایز انفرادی و بویژه توپ طلا، خودخواهی و خودنمایی را تشویق می‌کنند، آنها به عبارت دیگر در واقع فوتبال بد و ناقص را تشویق می‌کنند.


Page Generated in 0/0055 sec