محمدرضا کردلو: وقتی 27 اسفند 87 با انتشار بیانیهای عدم حضور خود به عنوان کاندیدا برای انتخابات دهم ریاستجمهوری را اعلام کرد، کمتر کسی فکر میکرد یکی از پررنگترین نقشها را در حین و پس از انتخابات 22 خرداد ایفا کند. رئیس دولت اصلاحات که حمایت بیچون و چرایش از کاندیدای مدعی تقلب را علنی کرده بود در نامه انصراف خود، از وی به عنوان شخصیتی اخلاقی، آزاداندیش، متعهد به اسلام و انقلاب و مردم یاد میکند که در موقعیتهای خطیر و حساس، صداقت و شایستگی خود را در خدمت به کشور و ملت نشان داده است!
محمد خاتمی به عنوان اصلیترین حامی میرحسین موسوی در انتخابات سال88 که قبل از برگزاری انتخابات از ضرورت تشکیل «کمیته صیانت از آرا» میگفت،
22 خرداد هنگام انداختن رأی خود به صندوق گفت: «همه شواهد امر حاکی است موسوی انتخابات را برده است». خاتمی 25 خرداد به بهانه تظاهرات حامیان موسوی در تهران طی بیانیهای نوشت: «آنچه در جریان انتخابات اخیر ریاستجمهوری اتفاق افتاد، باعث خدشهدار شدن اعتماد عمومی و منجر به واکنشهای طبیعی و پراحساس مردم عزیز ما در سراسر کشور(!) شده است. خواستههای موسوی روشن است و مطالبات وی، خواست همه ماست».
نمایندگان کاندیداها و کمیسیونهای اجرایی انتخابات، 26 خرداد به دیدار رهبر انقلاب میروند؛ رهبری قاطعانه مقابل اتهام تقلب در انتخابات میایستند: «اگر امروز تمام دنیا نیز روبهرویم جمع شوند و بایستند و بگویند انتخابات باید ابطال شود، بنده هرگز زیر بار نخواهم رفت. ابطال انتخابات تودهنی به مردم است و بنده به هیچ عنوان از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد». خاتمی طی بیانیهای به مناسبت تظاهرات حامیان موسوی در شنبه
30 خرداد، پس از نماز جمعهای که همه امروز از آن به فصلالخطاب یاد میکنند، «انتساب حرکت سالم مردم به بیگانگان» را «جلوهای از سیاستهای نادرست» میداند که «سبب دورتر شدن مردم از حکومت» میشود: «در ایران انتخاباتی برگزار شده است و انبوهی از مردمان بزرگوار که آن حماسه حضور را آفریدند نتیجه اعلام شده را باور ندارند و به آن معترضند.
اعتماد عمومی در این زمینه لطمه دیده است و بستن راه اعتراض مدنی به روی مردم به معنی گشودن راههای خطرناکی است که خدا میداند به کدام سرانجام برسد».
در ادامه مواضع حمایتی از بیانیههای داماد لرستان، رئیس دولت اصلاحات، 8 تیر 88 میگوید: «به هر حال حادثهای رخ داده و مردم به آن اعتراض دارند؛ باید اشکالات را رفع و مردم را قانع کرد. حل این مساله میتواند با تشکیل یک «هیأت بیطرف» صورت پذیرد». این نظریه بعدها به شکل کاملتری در قالب طرح «رفراندوم» از سوی خاتمی ارائه شد و نشان داد وی هنوز نقشه ابطال انتخابات را در سر دارد. مطرح کردن «همهپرسی» به عنوان راه برونرفت از شرایط موجود (28تیر88)، از دیگر اقدامات فتنهجویانهای است که در راستای ابطال انتخابات و نپذیرفتن جمهوریت از سوی وی صورت میگیرد. خاتمی با ربع پهلوی هم مرزبندی نکرد. زمانی که پسر شاه مخلوع، اواخر مرداد 88 از خاتمی و هاشمی خواست به مسیر اعتراضی خود ادامه دهند، واکنشی از سوی او دیده نشد. خاتمی حتی اعترافات صریح ابطحی، رئیس دفتر خود درباره نقشش در انتخابات را نمایشی خواند و آنها را فاقد اعتبار عنوان کرد.
حضور خاتمی در راهپیمایی روزهخواران جنبش موسوم به سبز در روز قدس و همنوایی با شعار آنان و عدم مرزبندی با شعارهای ساختارشکنانهای چون«استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» و «نه غزه، نه لبنان» و... رفتارهای دیگری است که خاتمی را در مسیر تکمیل پازل فتنه پیش برد.
کف و سوت در حسینیه جماران در شب عاشورا، هنگام سخنرانی خاتمی شاید بخشی از اتفاقات زنندهای بود که در روز بعد در خیابانهای تهران از سوی حامیان کاندیدای مدعی تقلب تکمیل شد. هتاکان به حرمت امام حسین(ع) در 6 دیماه 88
- روز عاشورا - با رقص و پایکوبی در خیابانهای تهران حرمت آلالله را شکستند. 2 کاندیدای مدعی تقلب که پس از 8 ماه اغتشاش در خیابانهای تهران، بیهیچ سندی بر این ادعای دروغ اصرار میورزیدند، دشمنان امام حسین(ع) در روز عاشورا را امت خداجوی و فرزندان زهرا(س) خطاب میکنند. 9 دی فرا میرسد. خاتمی که حالا دیگر باید مرزبندی خود را با فتنهگران مشخص کند، این کار را صورت نمیدهد و در ادبیات سیاسی مردم به سران مدعی تقلب میپیوندد و سران فتنه لقب میگیرد. شاید اگر تذکر چند روز قبل از حادثه عاشورا که توسط رهبری مطرح شد، مورد توجه این فرد قرار میگرفت به حضیض فتنه فرو نمیافتاد. رهبری در 22 آذر 88 در بیانی خطاب به گردانندگان صحنه اغتشاشات میگویند: بفهمید که دشمن چه جوری دارد برنامهریزی میکند، چه
میخواهد، دنبال چیست؛ این را باید این آقایان بفهمند. من تعجب میکنم! کسانی که اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند - بعضی از این آقایان یک سیلی برای انقلاب نخوردند در دوران اختناق و
طاغوت - و به برکت انقلاب اسم و رسمی پیدا کردند و همه چیزشان از انقلاب است،
میبینید که دشمنان انقلاب چطور براق شدند، آماده شدند، صف کشیدند، خوشحالند، میخندند؛ اینها را که میبینید؟ به خود بیایید، متوجه بشوید.
6 سال گذشته است، خاتمی با اینکه در محافل شخصی به دروغ بودن تقلب در فتنه سال 88 اعتراف کرده است اما در این باره صریح سخن نمیگوید. فتنهگران زمینهساز تحریم که با لگد به جمهوریت، چهره بینالمللی انقلاب را خدشهدار کردند، رأی مردم را درجهبندی کرده و از کیفیت رأی گفتند، پدر علیرضا و آرمیتا را شهید و قانون را بیاعتبار کردند، هنوز پس از
6 سال بر بغی خود باقیاند.