روحالله چوبلی*: در حال حاضر روزانه 3 تا 4 میلیون سفر درونشهری با استفاده از خطوط مترو و 4 تا 5 میلیون سفر از طریق ناوگان اتوبوسرانی شهر تهران انجام میشود. این آمار بخوبی گویای نیازها و انتظارات شهروندان در حوزه حملونقل شهری است.
ازدحام جمعیت در ساعتهای مشخصی از روز در ایستگاههای مترو و اتوبوس گلایههای شهروندان را به همراه دارد و آنها مجبور به تحمل فشار ناشی از فشردگی جمعیت در قطارهای مترو و اتوبوسهای شهری هستند. این در حالی است که شبکه متروی تهران که با منابع مالی شهرداری توسعه یافته است یکی از پیشرفتهترین، زیباترین و جوانترین شبکههای قطار شهری در مقایسه با کشورهای توسعه یافته است و اگر مساعدتهای مالی و بودجههای دولتی به این شبکه تزریق شود، مشکل و معضل ازدحام جمعیت (که خود، مشکلات ثانویه همچون درگیریهای لفظی و خدشهدار شدن حقوق و کرامت شهروندی را به همراه دارد) از میان برداشته خواهد شد.
انتظار مدیریت شهری تهران و شهروندان از دولتمردان این بوده و هست که به تعهدات مالی خود که مصوب مجلس شورای اسلامی است عمل کنند و بخشی از مشقتهای فراوان و سنگین ناشی از تحریمهای غرب را از دوش شهر و شهروندان بردارند اما در دولتهای نهم و دهم گویا مصوبات مجلس برای تامین منابع مالی متروی تهران چیزی بیش از «کاغذپاره» نبود! چراکه آن دولتها در طول 8 سال هرگز به تعهدات خود برای اجرایی شدن دغدغههای نمایندگان دلسوز مردم پایبند نبودند؛ از جمله بارزترین تخلفات دولت دهم میتوان به پرداخت نشدن بودجه مصوب 2 میلیارد دلاری برای توسعه مترو اشاره کرد که مطابق قانون بودجه باید در سال 1389 به شهرداری تهران پرداخت میشد اما نه تنها محقق نشد بلکه مدیران دولت وقت، مدیریت شهری تهران را به خاطر تلاش و تحمل رنج برای تامین هزینههای مترو متهم به «فروش زمین و هوا» کردند!
شهرداری تهران در شرایط تحریمهای ظالمانه غرب، حتی بار کمکاری و بیتوجهی دولت را نیز به دوش کشید و با توسل به مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی تمام توان خود را برای تامین مالی مترو از طریق منابع نقدی و غیرنقدی به کار گرفت و هر آنچه ظرفیت و توانایی بالقوه را که درون مجموعه شهرداری وجود داشت مطابق قوانین شهری و ملی برای ساخت و توسعه شبکه مترو به کار گرفت. امروز نیز هرچند زمزمههای رفع تحریمهای غرب علیه ایران به گوش میرسد اما شهر تهران همچنان در تحریم «پاستور» قرار دارد و گویا قانون نانوشتهای برای «تمدید تحریمهای دولتی علیه حملونقل شهری تهران» وجود دارد که حتی با تغییر دولتها نیز امیدی به تدبیر برای اصلاح آن نیست!
سال 1394 رو به پایان است اما مطابق آخرین آمار، دولت یازدهم با پرداخت 47 میلیارد تومان فقط به 20 درصد تعهدات امسال خود در زمینه بودجه متروی تهران عمل کرده است؛ حال اگر این آورده دولت را با هزینهکرد 2300 میلیارد تومانی شهرداری تهران در مسیر توسعه مترو مقایسه کنیم به این نتیجه میرسیم که کمک دولت فقط 2/0 درصد هزینهکرد مدیریت شهری است؛ این در حالی است که دولت و شهرداری هر یک موظف به تامین 50 درصد بودجه مترو هستند.
امید شهروندان تهرانی این بود که با روی کار آمدن دولتی که شعار تدبیر، امید و پایبندی به قانون میدهد و مدعی انتصاب افراد حقوقدان و قانونشناس در بدنه دولت است، روز به روز شاهد برداشته شدن باری از دوش خسته شهر باشند و متروی شهر آنها چابکتر و سریعتر به مسیر توسعه خود ادامه دهد اما آنچه حوزه حملونقل شهری تهران از دولت یازدهم تحویل گرفته فقط «لبخند» بوده است و از دولت قبل نیز جز «تلخند و نیش و کنایه» نصیب این شهر نشد؛ آنچه تغییر کرده، حرکت لبها است و آنهایی که ریش و قیچی دستشان است همچنان ابرو بالا میاندازند و به نیاز اصلی شهر (که تسهیل در 4 میلیون سفر شهری با مترو است) پاسخ «نه» میدهند.
آری! تحریم دشمنان را میتوان به نوعی توجیه کرد اما از تحریم دوستان به کجا باید گلایه برد؟!
*مشاور رئیس سازمان حملونقل و ترافیک شهرداری تهران