printlogo


کد خبر: 150339تاریخ: 1394/9/24 00:00
465 شهید منا حقیقت زنده‌اند

سیدمهرداد سیدبرزگر: 2 مهر 94 به قدری دردناک و حزن‌انگیز بود که نه‌تنها جهان اسلام را عزادار کرد بلکه تمام دنیا را به عکس‌العمل نسبت به سوءمدیریت و بی‌تدبیری فاحش رژیم آل‌سعود واداشت. بیش از 2 ماه از زمان حادثه گذشت تا بالاخره پیکر مطهر شهید بزرگوار رکن‌آبادی سفیر سابق ایران در لبنان شناسایی شد و به میهن بازگشت ولی هنوز داغ بیش از 7 هزار حاجی جهان اسلام تازه است و هنوز هم علت وقوع حادثه منا برای جهان اسلام مجهول باقی است و آل‌سعود نیز کاملاً سکوتی همراه با بی‌تفاوتی اتخاذ کرده به طوری که انگار اتفاقی با این ابعاد وسیع رخ نداده است. واقعاً بنا به چه جرمی خون این انسان‌های بی‌گناه ریخته شد؟ و مهم‌تر چرا خون مطهر این عزیزان، دولتمردان جهان اسلام را بیدار نمی‌کند؟ که حداقل مانع پایمال شدن خون شهدای منا شوند! این حادثه نباید فراموش شود اگرچه سکوت و تعلل دو ماهه دولت‌های جهان اسلام چیزی جز فراموشی در پی نخواهد داشت. آنها که پیوسته دم از بازگرداندن حیثیت و آبروی ملی می‌زدند چه می‌کنند، چرا سکوت کرده‌اند؟ این بهترین فرصت بود تا ادعای خود را اثبات کنند و حداقل خود را یک ملی‌گرای واقعی نشان دهند. آیا جان 465 ایرانی ارزش و اعتبار ندارد، برخی کشورها تنها به خاطر یک کشته و زخمی خود، جهان را به هم می‌ریزند و تا حق خود را نگیرند دست از تلاش برنمی‌دارند، روسیه تنها به خاطر ساقط شدن یک جنگنده خود و کشته شدن خلبان آن ترکیه را کاملاً تحت فشار قرار داده است و به حدی در موضع خود محکم و سخت است که ترکیه دچار سردرگمی و دستپاچگی شده است ولی متأسفانه برای برخی دولت‌های جهان اسلام جان چند هزار حاجی به اندازه یک خلبان روس هم ارزش ندارد که به خاطر آن، آل‌سعود را با «عکس‌العملی سخت و خشن» تنبیه و محکوم کنند؛‌ ای‌کاش دولتمردان جهان اسلام حداقل ملی‌گرایی را از روسیه آموخته بودند. احساس ملی‌گرایی حداقل خواسته‌ای است که جهان اسلام از سیاستمداران و مسؤولان خود دارد، چرا که بزرگی و عمق فاجعه منا به حدی است که تمام جهانیان را مبهوت کرده و این انتظار از دولتمردان جهان اسلام در مقابل این حادثه اسفناک خواسته اندکی است که از آن هم مضایقه شده است. بزرگی و شدت حادثه منا به حدی است که نه تنها مسؤولان و عوامل اجرایی حج آل‌سعود بلکه تمام حاکمیت آل‌سعود از ملک سلمان گرفته تا وزیر کشور و ولیعهد آل‌سعود محمد بن نایف و وزیر دفاع و فرزند پادشاه محمد بن سلمان باید پاسخگوی این حادثه بوده و مسؤولیت آن را بپذیرند و از کشورهای اسلامی و خانواده‌های شهدای منا به طور رسمی عذرخواهی و طلب بخشش کنند. پذیرش مسؤولیت کمترین کاری است که آل‌سعود چه بخواهد و چه نخواهد باید آن را بپذیرد و پاسخگوی اصلی آن باشد. اما آل‌سعود با بی‌حرمتی و گستاخی تمام نه مسؤولیت این حادثه را پذیرفته و نه حاضر به پاسخگویی در این زمینه است. در طرف دیگر نیز متأسفانه با گذشت بیش از 2 ماه از حادثه هیچ یک از کشورهایی که در منا قربانی دادند اقدامی علیه آل‌سعود انجام نداده و به نوعی سکوت مطلق را بهترین سیاست در قبال این مصیبت دانسته‌اند و گاه در سیاست اعلانی خود بر پیگیری آن تأکید می‌کنند. دولت و دستگاه‌های اجرایی کشور ما نیز اقدام مناسب و عملیاتی در این باره صورت نداده‌اند و تنها مقام معظم رهبری بودند که مانند همیشه موضع سخت و محکمی را اتخاذ کردند و بعد از سخنان ایشان بود که مقامات سعودی همکاری خود را با مسؤولان ایرانی افزایش دادند. سخنان تأثیرگذار و قاطع رهبر معظم انقلاب درباره حادثه منا هم طرف خارجی را لرزاند و هم باعث شد مقامات دولت یازدهم نیز به خود بیایند و در سیاست و مواضع اعلانی خود محکم‌تر از قبل سخن بگویند ولی متأسفانه دولت و وزارت امور خارجه نتوانستند از این فضا که توسط رهبر حکیم انقلاب اسلامی ایجاد شد بهره کافی برده و فشار را بر آل‌سعود افزایش دهند تا پاسخگویی و مسؤولیت‌پذیری حادثه منا را صراحتاً به رژیم آل‌سعود دیکته کنند. متأسفانه اوضاع درباره پیگیری حقوق مسلم و حقه ملت شریف ایران و شهدای منا به حدی نامطلوب است که تنها اقدام عملی در این باره را خود مردم پیگیری می‌کنند که آن نیز تشکیل پویش یا کمپین مردمی است که از اقشار مختلف مردم برای عضویت در آن دعوت به عمل آمده است تا از این طریق پیگیری و محکومیت رژیم آل‌سعود را از سازمان ملل درخواست کنند. این حرکت اگرچه نشان از بصیرت و خواست و مطالبه عمومی جامعه دارد و بسیار بااهمیت محسوب می‌شود ولی ابعاد تأمل‌برانگیزی نیز دارد که متوجه دولت و وزارت امور خارجه می‌شود. چرا دولت و وزارت امور خارجه با گذشت بیش از 2 ماه از حادثه منا سکوت کرده و اقدام عملی مثبتی صورت نداده‌اند؟ چرا دولت و وزارت امور خارجه بسان مقام معظم رهبری موضع‌گیری نکردند و فرمایشات معظم‌له را در این باره پیگیری نکردند؟ و چرا دولت و وزارت امور خارجه همانند حکومت آل‌سعود سکوت اختیار کرده‌اند؟ به نظر می‌آید دولت و وزارت امور خارجه بیشتر در خوشحالی پس از تصویب طرح مجلس به جای برجام! به سر می‌برند و سرگرم روابط و دیدارهای دوجانبه با رؤسای جمهور و وزرای خارجه کشورهای اروپایی و غربی هستند و فرصت و مجالی برای 465 شهید منا ندارند. فرار از چالش و تنش و حرکت یکجانبه به سمت ثبات و صلح، سیاست و راهبردی است که دولت و وزارت امور خارجه در این 2 سال بویژه در فضای پس از تصویب برجام! بشدت پیگیر آن هستند تا اعتمادسازی و شفاف‌سازی در اقدامات خود را به نحو احسن به رخ طرف غربی و آمریکایی بکشانند و حتی روزنه تعمیق روابط با غرب را گسترش دهند. در این فضا به نظر می‌آید حادثه منا و شهدای بزرگوار این مصیبت مغفول مانده‌اند تا مبادا فضای حاکم بر روابط ایران با غرب و متحدان غرب تیره شود و تأثیر آن متوجه اجرای برجام و تحریم‌ها شود. آیا تلاش همه‌جانبه و یکسویه برای جلب اعتماد و نشان دادن حسن‌نیت به طرف آمریکایی از سوی دولت یازدهم امری است که بتوان عزت ملت و شهدای منا را قربانی آن کرد؟ و آیا خون قربانیان منا برای این هدف به فراموشی سپرده شده است؟ بعد از وقوع حادثه منا دولت ایران تحت تأثیر برجام و رابطه با غرب و همچنین سایر کشورهای جهان اسلام که در منا قربانی دادند، به واسطه نفوذ، قدرت و وابستگی به آل‌سعود، موضوع منا را به فراموشی سپرده‌اند و با این شرایط عملاً موضوع حادثه منا نیز تنها در تاریخ ثبت خواهد شد و هیچ اقدامی علیه آل‌سعود صورت نخواهد گرفت. از طرف دیگر خیلی بعید به نظر می‌رسد آل‌سعود مسؤولیت این مصیبت را بپذیرد چرا که پذیرش این مسؤولیت به معنی بی‌کفایتی و سوءمدیریت آل‌سعود در اداره امور حج است و اقرار به این مساله یعنی آل‌سعود متولی شایسته و قابل اعتمادی برای مناسک حج نیست، لذا فشارها بر رژیم سعودی افزایش خواهد یافت و عملاً آل‌سعود جایگاه خود را از دست خواهد داد؛ و این شرایط برای آل‌سعود تهدید جدی محسوب می‌شود که در نهایت پایه‌های مشروعیت آل‌سعود را نابود خواهد کرد. خصیصه رژیم دیکتاتوری سلطنتی آن هم از نوع قبیله‌ای و بدوی آن که تنها آل‌سعود نمونه باقی آن در جهان حاضر است؛ خودرأیی، تکبر، افراط‌گرایی، بنیادگرایی، توسعه‌طلبی، تمامیت‌خواهی، منفعت‌طلبی، خشونت، سرکوب، عدم مسؤولیت‌پذیری، عدم پاسخگویی، جنگ و کشتار است که ذات این حکومت است و تنها علاج آن سرنگونی و تغییر این رژیم است؛ تنها با نابودی این رژیم، جهان اسلام به آرامش و ثبات خواهد رسید و ریشه تمام تفرقه‌ها و انشقاق‌ها خشک خواهد شد و فرزند نامشروع آل‌سعود، یعنی تروریست‌های تکفیری نیز از بین می‌روند. لازمه رسیدن به این هدف نیز انقلابی بودن است و نه دیپلمات بودن، نباید ارزش‌ها و اصول خود را با دشمن به معامله بگذاریم و بر سر همه چیز مذاکره کنیم. مذاکره و در نتیجه آن مصالحه یعنی حق و باطل امری نسبی است و می‌شود خون شهدای منا را نیز فراموش و معامله کرد ولی اسلام، حقیقت‌گرا و ارزش‌محور است و مخالف هرگونه مذاکره و معامله بر سر ارزش‌ها و اصول است و به هیج‌وجه نمی‌گذارد خون شهید بی‌اثر بماند.
 به امید اینکه شهادت مظلومانه شهدای منا نابودی آل‌سعود و اذناب آنها را رقم بزند و با آزادی مسجدالحرام و مسجدالنبی، مسجدالاقصی نیز آزاد شود.
 


Page Generated in 0/0051 sec