printlogo


کد خبر: 150418تاریخ: 1394/9/25 00:00
قهرمانی چه کسانی را به امام رضا واگذار کرد؟

محسن قهرمانی با پیامی از دنیای داوری خداحافظی کرد که هرچند در ظاهر مظلوم‌نمایانه به نظر می‌رسید اما پرمفهوم بود. به گزارش شفقنا، 2 فصل پیش بود که علی دایی پس از باخت تیمش (پرسپولیس) به سپاهان با چهره‌ای برافروخته و آشفته در نشست خبری حاضر شد. دیدن عصبانیت دایی پس از باخت چیز جدیدی نبود اما دایی آن روز با دایی همیشه فرق داشت و صحبت‌هایی بر زبان آورد که پرونده جنجالی‌ترین فساد فوتبال را باز کرد تا پس از مدت‌ها که همیشه بحث فساد بدون شاکی و متشکی فقط بر زبان جاری می‌شد این بار مصداق واقعی داشته باشد. سرمربی پرسپولیس که به مسائل حقوقی نیز اشراف داشت به خوبی می‌دانست حرف‌هایی که می‌زند بار قضایی بسیار سنگینی دارد اما ظاهرا آن اندازه‌ به حرف‌هایش اطمینان داشت و مدرک جمع‌آوری کرده بود که بی‌پروا بگوید: داور به سمت سپاهان غش کرده بود. غش از طریق کارت به کارت! پرونده باز شد، حرف و حدیث‌های بسیار زیادی مطرح شد و در پایان با میان آمدن شواهد و قرائن بسیار کمیته اخلاق محسن قهرمانی را خاطی تشخیص و حکم به محرومیت او داد. حکمی که از همان ابتدا نشان می‌داد مشکلاتی وجود دارد، چرا که در موارد دیگری از این دست (رشوه)، داور مادام‌العمر محروم می‌شد. حکم صادرشده به وضوح حکم خوبی نبود. اصلا مشخص نشد آیا به این مساله فکر شده که محسن قهرمانی با چه رویی باید به داوری بازگردد و اگر سوت اشتباهی زد و از بازیکنی شنید که باز پول گرفته‌ای؟ چه جوابی باید بدهد. این حکم در شرایطی صادر شد که متهم پرونده هیچگاه اتهامش را نپذیرفت و همیشه پرونده کسانی که به زعم خودش به او اتهام زده بودند را به قیامت موکول می‌کرد. محسن قهرمانی این هفته اعلام کرد برای آخرین بار سوت خواهد زد. او در روز خداحافظی‌اش در دیدار استقلال و تراکتورسازی حرکتی انجام داد که بسیار معنادار بود. پوشیدن تی‌شرتی با عنوان: «یا امام رضا، آنان را به خدا سپردم و می‌روم». پیامی که جا دارد از زوایای گوناگون به آن نگریسته شود. اول از همه اینکه «آنان» دقیقا به چه کسانی باز می‌گردد؟ دایی، پرسپولیسی‌ها و کسانی که او را محروم کردند؟ یا مسؤولان و قاضیانی که حکم به محرومیت او دادند؟ یا کسانی که همانند او مجرم بودند اما مثل او بی‌آبرو نشدند؟ مساله بعدی اینجاست که قهرمانی چرا اصرار دارد ماجرا به آن دنیا موکول شود؟ مگر نه اینکه در جامعه اسلامی زندگی می‌کنیم که عدالت اسلامی در آن پابرجاست؟ اگر قهرمانی واقعا اصرار دارد بی‌گناه است چرا نتوانسته در برابر مدارکی که او را متهم نشان داده خودش را تبرئه کند؟ اصلا اگر مدرکی دال بر مجرم بودن او وجود نداشته چگونه رأی به محرومیتش داده شده و اگر مدرکی بوده قهرمانی چه و که را مقصر می‌داند؟ سوم اینکه اگر بپذیریم قهرمانی قصد مظلوم‌نمایی نداشته و واقعا بی‌گناه است، سکوت او چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ آیا او معتقد است قربانی شده است؟ قربانی شده تا پای نام‌های بزرگ‌تر به میان نیاید؟ در این صورت این سکوت او و به میان نیامدن پای اصلی‌ها چیزی جز خیانت است؟ اگر بوده‌اند کسانی که قهرمانی از ترس، مصلحت یا هر چیز دیگر اسم آنها را به زبان نیاورده، در همان قیامتی که او منتظر حسابرسی است، پای خودش هم گیر خواهد بود، چرا که سکوت او عملا شراکت در کار ناصواب آنهاست. در جایگاه قضاوت نیستیم و مستندات و مدارک نیز در اختیار ما نیست تا حکم به مجرم بودن یکی و پاک بودن دیگری بدهیم اما قهرمانی باید حداقل با خودش روراست باشد. اگر گناهی کرده که این حرکت در سکانس پایانی فیلم پر فراز و نشیب داوری‌اش، جز مظلوم‌نمایی معنایی ندارد و اگر گناهی نکرده و قربانی دیگران می‌شود، با این سکوتش خاطیان را در رسیدن به هدف شوم‌شان یاری کرده است.
 


Page Generated in 0/0059 sec