امیرعلی جهاندار: ابتدای دولت یازدهم درباره «رحم اجارهای» اصلاحطلبان در دل دولت یازدهم نوشتیم که طی 3 مرحله از میزبان خود جدا خواهد شد و در مقابل آن قرار خواهد گرفت. آن زمان همه میدانستند که حضور در انتخابات 24 خرداد باعث شد حسن روحانی در یک جابهجایی وسیع از «راست سنتی» به سمت «چپ مدرن» حرکت کند تا بتواند آرای این جریان را به دست آورد و از سویی اصلاحطلبان برای ادامه بقای سیاسی خود به ناچار با وی همراه شدند و این تنها یک اقدام تاکتیکی است نه یک پیوند استراتژیک!
در آن تحلیل 3 مرحله را برای روحانی و اصلاحطلبان متصور شده بودیم که مرحله اول قرار گرفتن در جایگاه منتقد روحانی است. مرحله دوم لیست جداگانه برای انتخابات مجلس دهم و مرحله سوم معرفی کاندیدایی مجزا برای انتخابات ریاستجمهوری 96.
اصلاحطلبان قرار گرفتن در جایگاه منتقد را از همان سال اول با رفتارهای یکی به نعل و یکی به میخ شروع کردند اما این روزها «عبور از روحانی» گزارهای جدی در بین اصلاحطلبان است. مهمترین نماد این عبور از روحانی را میتوان در برنامه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران-مهمترین شاخه دانشجویی جریان اصلاحطلبی- دانست، برنامهای با عنوان «تردید و امید» که پیامش برای همه «تردید در ادامه با روحانی» است، چرا که روحانی برای جریان اصلاحطلبی حکم یک جنس بدلی آن هم ناکارآمد در برآوردن مطالبات حداقلی- نه حداکثری- اصلاحطلبان را دارد و ترجیح آنها عدم همراهی با روحانی و رسیدن به مدل مطلوب و جنس اصلی خود است.
امروز شکافها بین احزاب و گروههای حامی دولت و اصلاحطلب بیش از پیش شده است. اولین اختلاف اصلاحطلبان با اعتدال و توسعهای است که «لاریجانی نقد را به عارف نسیه ترجیح میدهد» و هاشمی آن را در روزهایی تاسیس کرد که زیر فشار اصلاحطلبان در انتهای دهه 70 به «عالیجناب سرخپوش» بدل شده بود. سیدحسین موسویان از شرایط تاسیس اعتدال میگوید: «در جناح اصلاحطلب یک جریان افراطی در همان اول کار آقای خاتمی وجود داشت و عجیب هم بود وقتی من با آقای خاتمی تنهایی صحبت میکردم از رفتارهای افراطی تیم اصلاحطلب خودش بشدت دلخور بود. نه همه اما از افراطیهای تیمش واقعاً دلخور بود. این امر باعث شد ما به فکر یک جریان اعتدال بیفتیم. در میان این افراد من بودم، آقایان علی جنتی، محمود واعظی، نوبخت، بانک، شیخعطار و... هم حضور داشتند. این بچههایی بودند که ما با هم تأسیس حزب را پیگیری میکردیم».
اعتدال و توسعه هیچگاه نتوانست به صورت متغیری مستقل در فضای احزاب و گروههای سیاسی فعالیت کند؛ چنانکه همواره سایه کارگزاران را بر سرخود میدید اما انتخابات 92 سکوی پرشی برای اعتدال و توسعه شد تا جایگاهی مستقل پیدا کند. روحانی که از دید امثال دهقان پدر معنوی اعتدال و توسعه است پس از پیروزی در انتخابات با حضور افرادی چون نوبخت، ترکان، واعظی، نعمتزاده و بانک در پستهای کلیدی دولت یازدهم وزن سیاسی این حزب را ارتقا داد.
بعد از مدتها کش و قوس در بین اصلاحطلبان و حامیان دولت بالاخره جلسات هماهنگی اصلاحطلبان با پیامک برگزار شد و محمدرضا عارف با وجود مخالفتهای حزب کارگزاران سازندگی بدون رأیگیری به مسند ریاست شورایعالی سیاستگذاری اصلاحات رسید. محمدرضا عارف پذیرش این مأموریت را با یار کمکی آغاز کرد و سیدحسن رسولی، جعفر توفیقی، صادق بناب، الهه کولایی، سیدمهدی نادمی و محسن مهرعلیزاده برای افزایش وزن یاران عارف به شورا اضافه شدند تا دوباره اصلاحطلبان برای کارگزاران و تکنوکراتها قربانی نشوند و خاطره تلخ 92 برای عارف تکرار نشود.
شکلگیری این شورا به معنای عدم وزندهی به پاستورنشینان بود و اعتدال و توسعه اولین نقطه اعتراض به این شورا شد. بهنحوی که غلامعلی دهقان، سخنگوی این حزب در گفتوگو با روزنامه آرمان درباره احتمال ائتلاف میان اعتدالیون و اصلاحطلبان با اشاره به اظهارات اخیر موسویلاری درباره رقابت با گروههای مختلف گفت: «آقای لاری اخیراً اعلام کردهاند با طیف لاریجانی رقابت میکنم نه شراکت. این در حالی است که ما اعتدالیون معتقدیم باید با طیف آقای لاریجانی بهجای رقابت، شراکت کنیم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم که ضمن ستایش حسنظن دوستان شورای هماهنگی و شورای راهبردی اصلاحطلبان رسماً در ستاد انتخاباتی دوستان اصلاحطلب حضور نداشته باشیم».
این البته به نحوی حرف روحانی نیز هست چرا که روحانی، لاریجانی را بهعنوان شریک سیاسی هستهای خود انتخاب کرده است و امروز باید پایبند این شراکت باشد، شراکتی که اصلاحطلبان به هیچوجه حاضر نیستند طرف سوم آن باشند.
اگرچه جواد اطاعت، از اعضای سابق اعتماد ملی در اظهارنظری اعلام کرد: «حامیان دولت، تجربه رایحه خوش خدمت را تکرار نکنند» و منتجبنیا گفت: «تصمیم حزب اعتدال و توسعه برای دادن لیست جدا از اصلاحطلبان را به صلاح دولت نمیدانم ولی بالاخره آنها به این جمعبندی رسیدهاند و نظر آنها مهم است... اگر اصلاحطلبها از دولت فاصله بگیرند برای دولت مشکل به وجود خواهد آمد». این فاصلهها برای اصلاحطلبان خوشیمن است و آنها را در استراتژی کلانشان که جدایی از دولت است کمک میکند.
محمدرضا عارف، رئیس شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان، درباره تعامل جریان اعتدال با اصلاحطلبان در انتخابات مجلس گفت: «توصیه ما به دوستانمان در جریان اعتدال این است که همانگونه که در انتخابات 92 با وحدت و همگرایی موجب پیروزی آقای روحانی شدیم در انتخابات مجلس هم بهتر است با ارائه یک لیست واحد زمینهساز پیروزی تفکر اصلاحطلبی و اعتدالگرایی شویم و تدبیر حکم میکند دوستان جریان اعتدال راه خود را از اصلاحطلبان جدا نکنند تا انشاءالله در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 هم با مشکلاتی روبهرو نشویم». این سطح از تهدید که انتخابات ریاستجمهوری 96 را مدنظر قرار داده است نمایانگر عمق و دامنه شدید ضریب واگرایی میان حامیان دولت و اصلاحطلبان است؛ اصلاحطلبان عبور حامیان دولت از ایده همگرایی رئیس دولت اصلاحات را به منزله «جدایی همیشگی» دانستند و با هشدار نسبت به مشکلات انتخابات ریاستجمهوری از هماکنون یک دوره بودن پاستورنشینی حسن روحانی را کلید زدند.
حال روحانی و حامیانش در دوگانه ائتلاف و پذیرش اصلاحطلبان به عنوان محور یا شکاف قطعی و از دست دادن پایگاه اجتماعی اصلاحطلبی قرار دارند. یا روحانی و حامیانش در ائتلاف زیر سایه شورای سیاستگذاری اصلاحات قرار میگیرند که در این شرایط قطعا مجلس را از دست خواهند داد و در صورت پیروزی اصلاحات در مجلس زمینه برای عبور از روحانی بهتر فراهم میشود یا حامیان روحانی مستقل از اصلاحات وارد بازی انتخابات مجلس میشوند که در این صورت نیز شکاف عمیق شده و روحانی باید منتظر یک رقیب اصلاحطلب در انتخابات 96 باشد که در هر دو صورت روحانی بازنده این بازی خواهد بود و عبور از روحانی کلید خواهد خورد.