printlogo


کد خبر: 150740تاریخ: 1394/10/1 00:00
بررسی سریال «برکینگ بد» از نگاهی روانکاوانه
انسانی در غبار

یکی از قوام یافته‌ترین و مهم‌ترین سریال‌های پخش‌شده در سال‌های اخیر بدون شک «برکینگ بد» بوده که بتازگی به شکل دوبله شده به همراه سریال ایرانی «شهرزاد» توزیع شده است. سریالی که به لحاظ شخصیت‌پردازی، زوال و مرگ یک کاراکتر را به بهترین فرم نمایان می‌کند و از جنبه‌های مختلفی می‌تواند مورد تامل قرار گیرد که در این یادداشت براساس نگاهی روانکاوانه تحلیل می‌شود. سریالی پرمخاطب در جهان که اولین قسمت آن در ۲۰ ژانویه ۲۰۰۸ و آخرین قسمت از مجموعه آن در ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۳ از طریق شبکه کابلی ای‌ام‌سی پخش شد.  سریال «برکینگ بد»  براساس داستانی است راجع به یک خانواده‌ طبقه متوسط در معرض ‌فشارهای روانی و مصائبی باورپذیر. با این وجود، نکته‌ جالب توجه واقعی در دگرگونی‌های شخصیتی قرار دارد که زمانی رخ می‌دهد که شخصیت اصلی، یک معلم مدرسه آرام و مسؤولیت‌پذیر، به این ‌فشارهای روانی با زدن به سیم آخر و قدعلم کردن بر ضد قانون واکنش نشان می‌دهد. تغییر و دگرگونی در سرشت و خلق‌وخو، ارزش‌ها و فردیت از لحاظ روانی مسائلی جذاب و آشکارا در به وجود آوردن آمار بینندگان تلویزیونی بالا هم موثر هستند. علاوه بر فراهم کردن بستری برای بینندگان تا بازتاب خودشان را در شخصیت‌ها بیابند و به این فکر کنند که خودشان تحت شرایطی مشابه تا کجا پیش می‌رفتند، سریال توانسته شماری از درون‌مایه‌ها و ایده‌آل‌هایش را بدون تن دادن به موضع سیاسی و اخلاقی‌ قاطع و شفافی در هم ادغام کند. در نتیجه بینندگان قادرند به سادگی از سریال هم در مقام یک سرگرمی سراسر لذت ناب و هم یک تفسیر اجتماعی چالش‌برانگیز بدون هیچ فشار یا قضاوتی لذت ببرند. «برکینگ بد» جاذبه‌ یک سیت‌کام/ درامادی (Dramadey کمدی درام) خانوادگی قراردادی را با مسائل فلسفی و روان‌شناختی در هم می‌آمیزد. به گزارش سایت هنری 7 فاز، طرح روان‌شناختی این سریال در نحوه‌ ترسیم دگرگونی بنیادی والتر وایت از شهروندی سربه‌زیر و مطیع قانون به یک جامعه‌ستیز/ خودشیفته‌ تولیدکننده‌ شیشه و متامفتامین قرار دارد و این سوال را تداعی می‌سازد که چه شرایطی یک شخص را وادار به این می‌کند که چنین تغییر 180 درجه‌ای در زندگی‌اش بدهد و آیا این چیزی است که همه‌ ما مستعدش هستیم؟ والت شجاع بود یا دیوانه؟ آیا او به خاطر کمبود قدرت مردانگی و جاه‌طلبی‌اش در زیر خطر مرگ توسط سرطان داشت تاوان پس می‌داد یا اینکه وحشت سرطان بود که منجر شد به آشکار شدن «والت حقیقی» که به آن معروف شد؟ همزادی چون هایزنبرگ شاید از لحاظ روانی برای تمایز قائل شدن یا سازگاری والت با کسی که به آن تبدیل می‌شود، ضروری باشد. سرطان نه فقط تبدیل به نیروی محرکی برای روند دگرگونی والت می‌شود، بلکه شاید استعاره‌ای هم باشد برای چیزی که والت به آن تبدیل می‌شود، همانطور که با ولع هر چیزی را که بر سر راه رشد و نفوذ و قدرتش می‌ایستد از میان بر می‌دارد و نابود می‌کند. مرض والتر به اطرافیانش هم سرایت می‌کند.  این نکات می‌توانند در روان‌درمانی موضوعات مهمی باشند، همان‌طور که افراد می‌آیند تا در پرتو شرایط زندگی‌شان به همان اندازه‌ انتخاب‌ها و مسؤولیت‌های شخصی‌شان به درکی از خود برسند. والت تلاش دارد بدون دردسر با ارزش‌هایی چون درستکاری، سختکوشی، مسؤول بودن، فروتنی و... زندگی کند ولی خودش را در آستانه‌ مرگ توسط سرطان می‌یابد، عاجز از فراهم کردن شرایطی مناسب برای خانواده‌اش به هنگام مرگ. او همچنین در شغلی کم‌ارج و قرب نسبت به توانایی‌هایش مشغول به کار است، در حالی که بهترین دوستش و معشوق سابقش با هم ازدواج کرده‌اند و پول زیادی را از شرکتی که والت هم در تاسیسش نقش داشته به دست آورده‌اند. یک چنین شرایط زندگی‌ای موجب می‌شود به نگرش‌مان نسبت به زندگی شکلی دوباره بخشیم، چیزی که بدون شک برای والت هم اتفاق افتاد. مواجهه‌ والت با فناپذیری‌اش، همه‌ این مسائل را مورد سوال قرار می‌دهد. در طی زمانی که او «والت خوب قبل» را در ظاهر حفظ می‌کند، غده‌ هایزنبرگ به آرامی در حال رشد است و باطنا زمام امور را در دست می‌گیرد. هویت سابق والت، عامل بازدارنده‌ای در برانگیختن سوء‌ظن دیگران نسبت به وی است. از سویی می‌توان گفت همگی ما مستعد خیر و شر هستیم، بیشترمان تفاوت قائل می‌شویم و خوبی را ارج می‌نهیم. سرگذشت والت قصه‌ عبرت‌انگیز طریق نیات خوب و گزندگی غرور و نخوت را به نمایش می‌گذارد. او جنایت و درست کردن مواد را با این گفته توجیه می‌کند که اگر او این کار را انجام نمی‌داد، کس دیگری انجام می‌داد، بحث کشتن یا کشته شدن است و اگر پولی برای به دست آوردن وجود داشته باشد چرا او آن کسی نباشد که آن را به دست می‌آورد؟ افراد زیادی در زندگی‌مان هستند که معمولا در مقیاسی کمتر دراماتیک از این نوع توجیه و دلیل‌تراشی استفاده می‌کنند. به این منظور که امیال‌مان را با ایده‌آل‌ها و ارزش‌های‌مان همسو کنیم. این مساله نوعا، روی شکلی از عادی جلوه دادن یا کم‌اهمیت قلمداد کردن رفتار تکیه دارد. بی‌هیچ تعجبی این مساله منجر به سراشیبی خطرناکی می‌شود و دلیل‌تراشی با نیات خوب ما را از قاعده‌ای مطلق محافظت می‌کند و آن را بیشتر به این سمت سوق می‌دهد که در سراشیبی در راستای انتخاب‌های اخلاقی سؤال‌برانگیز بیشتری سقوط می‌کنیم. گفتن اینکه چه کسی در «برکینگ بد» خوب است و چه کسی بد و شرور کار دشواری است؛ نابغه‌ علاج‌ناپذیر که دست‌کم گرفته شده و خوار شده‌، به قصد تامین مالی خانواده‌اش تبدیل به سلطان موادمخدر می‌شود. در واقع هنگامی که والت متوجه می‌شود به طرز علاج‌ناپذیری بیمار است بر این مساله پافشاری می‌کند که یگانه مسؤولیتش این است که اطمینان حاصل کند خانواده‌اش پس از مرگ وی از لحاظ اقتصادی تامین باشند. ذهن او درگیر چیزهایی می‌شود که در شرکت Gray Matter  از چنگش درآورده شده است. هنگامی که کشف می‌کند می‌تواند شیشه‌ای با خلوص
99 درصد درست کند، بالاترین کیفیت در سطح بازار، شخصیتش طغیان می‌کند و به نظر می‌رسد که نسبت به وجهه و قدرتی که عاقبت موفق به کسبش می‌شود اعتیاد پیدا می‌کند. سعادت و رفاه خانواده همچنان چیزی است که والت به عنوان انگیزه‌اش مدعی آن می‌شود، هر چند که برای همه واضح است که همه‌ این کارها تماما به خاطر خودش بوده است. والت شخصیت خود را در دوران جدید از تفکر لجام‌گسیخته می‌یابد. برای او تدریس در دبیرستان فاقد اعتبار و معنا می‌شود! و در دوران جدید احترام خود و همسرش، امنیت و آبروی خانواده‌اش، درستی و اخلاقیات را از دست می‌دهد. در مقابل زنان در سریال به عنوان شخصیت‌هایی عصبی و سلطه‌جو تصویر شده‌اند. شخصیت اسکایلر، تا وقتی که سر از ماجراهای والت در می‌آورد شخصیتی تخت و ملال‌آور است. نویسندگان سریال، هر از چندی خط داستانی جالب توجهی برای اسکایلر مطرح می‌کنند و زنان سریال مدام نسبت به کارهایی که شوهرانشان در حال انجامش هستند بی‌اطلاع‌اند و این‌طور به نظر می‌رسد که فقط به طرزی مأیوسانه این سو و آن سو در حال تقلا هستند. با این حال سریال «برکینگ بد» به لحاظ فرآیند داستانی، فضای روایی و تصویربرداری انجام شده و ترکیب و ادغام رنگ‌ها از جهان زیبایی‌شناسانه‌ای برخوردار است و می‌توان گفت یکی از بهترین سریال‌های ساخته شده در سال‌های اخیر به شمار می‌رود.


Page Generated in 0/0061 sec