در اوایل سالهای دهه 1970 در دربار و بازار زمزمههایی رواج یافت حاکی از اینکه شاه عاشق شده است. آن هم نه عاشق یک دختر اروپایی بلکه یک دختر 19 ساله ایرانی با موهایی که به رنگ طلا رنگ کرده بود. میگفتند نامش «گیلدا» است. شاه نه تنها درباره او پردهپوشی نمیکرد بلکه میگفتند آنقدر به سرش زده که با او ازدواج کرده و دختر را در کلبهای در کاخ جای داده است.
«فرح» که ظاهراً کاسه صبرش لبریز شده بود در اواخر سال 1972 ناگهان تهران را ترک کرد. همانطور که سازمان سیا گزارش داد، این امر موجب شد شایعاتی درباره طلاق شاه و فرح بر سر زبانها بیفتد. اگرچه میگفتند ممکن است اشرف در این کار دستی داشته باشد ولی بیشتر محتمل مینماید که علت واقعی آن وقتگذرانی شاه با یک زن دیگر بوده است. پس از چندی فرح بازگشت ولی میگفتند اصرار ورزیده شاه خودش را از شر گیلدا خلاص کند. ارتشبد «خاتمی» شوهرخواهر شاه، بند و بستچی ثروتمند، شوهر شاهدخت «فاطمه» به کمک شاه شتافت. خاتمی، گیلدا را معشوقه خودش کرد. به گفته «اسدالله علم» وزیر دربار، شاه در آن هنگام از خاتمی بسیار ممنون شد. درباره این داستان، نظیر بسیاری از توطئههای سطح بالای دربار ایران، مدرک موثقی وجود ندارد ولی چنین شایعاتی بیاساس هم نبود. از بسیاری جهات دربار منشأ داستانهایی بود که دربارهاش میسرودند. همه دربارهای جهان همین وضع را دارند. در اواخر سال 1973 «اوریانافالاچی» روزنامهنگار ایتالیایی ضمن مصاحبهای از شاه سوال کرد: آیا حقیقت دارد که زن دیگری اختیار کردهاید؟
شاه: این یک افترای احمقانه و پست و نفرتانگیز است.
- ولی اعلیحضرتا شما مسلمان هستید و مذهبتان اجازه میدهد بدون طلاق دادن شهبانو فرح زن دیگری نیز اختیار کنید.
شاه: البته من طبق مذهبم میتوانم در صورتی که همسرم رضایت بدهد زن دیگری بگیرم و برای اینکه صداقت داشته باشیم باید قبول کنیم که در برخی موارد، مثلاً وقتی همسر بیمار میشود یا از انجام وظایف زناشویی سر باز میزند و در نتیجه موجبات نارضایتی شوهرش را فراهم میکند، شخص باید ریاکار باشد که باور کند شوهر چنین وضعی را تحمل خواهد کرد. مگر در جامعه شما وقتی چنین واقعهای روی میدهد، مرد برای خودش یک معشوقه یا حتی بیشتر انتخاب نمیکند؟ در جامعه ما به جای این کار مرد میتواند همسر دیگری بگیرد.
سند زیر که از جمله اسناد محرمانه ساواک است، به سرگذشت گیلدا میپردازد:
در تاریخ 18/6/53 که جلسه حوزه 44 حزب ایران نوین خاتمه مییابد، چند نفر از خانمهای عضو حوزه مزبور، خانم...و ... و حاج آقا محمد سروش دور هم جمع میشوند و بین آنان صحبتهای خصوصی انجام میشود. خانم «سروش» میگوید شنیدهام معاونان حزبی وزارت کشور عوض شدهاند از جمله خانم «صوفی». «توران کاوسی» میگوید: عوض شدن خانم صوفی بدین سبب که دختر برادرش گیلدا با شاهنشاه ارتباط داشته و چون این موضوع بین مردم بروز کرد و بالاخره بعد از 2 سال گیلدا حامله شد و پس از مدتی به طوری که پشت مجله عکس گیلدا را مشاهده کردید، وی را به مردی دادند که قیافه دیوانهای داشت و از آن تاریخ به بعد کلیه فامیل صوفی را که دارای مشاغلی بودند از کار بر کنار کردند. سپس «فروغ فرساد» گفت در حال حاضر برنامه دیگری برای شاهنشاه ترتیب دادهاند بدین صورت که چشم دختران زیبا را میبندند و به مکان معینی میبرند و شاهنشاه به آنجا تشریف میآورند سپس خانم حاج آقا «محمد» گفت برنامههایی آنجا اجرا میشود و مجدداً چشم دختران را میبندند و از آن محل خارج مینمایند.
نظریه یکشنبه: مفاد خبر قابل بررسی بوده و اصلح است به نحو مقتضی هر چه زودتر جلوی این قبیل شایعهسازیها گرفته شود. شفیع
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه تأیید میشود. سنان
نظریه چهارشنبه: نظرات فوق صحیح است. انجمن
نظریه 20 21 ـ تذکر به دبیرکل حزب ایران نوین ضروری است. نامه محرمانه برای نخستوزیر و آقای کلالی نوشته شود که در حوزه 44 حزب ایران نوین این شایعهپراکنیها را علیه مقامات انجام میدهند.
منبع: زنان دربار به روایت اسناد ساواک