مهدی طاهرخانی: 1- گمانهزنیها برای انتخابات فدراسیون فوتبال کماکان ادامه دارد و مدعیان اصلی برای تصاحب این «صندلی فاخر» تاحدودی مشخص هستند. محمد دادگان تنها در صورتی پا به این آوردگاه میگذارد که حتما آوردهای برایش داشته باشد. او نمیخواهد همانند قریب قربانی دقیقه نودی لقب بگیرد. وزارت ورزش هم مثل همیشه نامزدهای خاص خودش را دارد که گفته میشود علیرضا اسدی تا این لحظه دانهدرشتترین آنهاست اما مساله اصلی این است که با توجه به اختلاف عمیق و پرنشدنی دبیرکل فدراسیون و کیروش، انتخاب او به معنای وداع با سرمربی پرتغالی تیمملی است از این رو شاید اعضای مجمع نظری روی اسدی نداشته باشند. امثال فتحاللهزاده، عزیز محمدی، عابدینی و حتی تاج هم به نظر میرسد علاقهمند به نامزدی در پستهایی مثل نایبرئیسی باشند چرا که برنده شدنشان در پست ریاست با توجه به آرایش افراد مجمع چندان زیاد نیست. اما آنکه از همین حالا میشود روی پیروزیاش با «اطمینان خاطر بیشتری» حرف زد علی کفاشیان است. مردی که خیلی بیصدا 8 سال پیش با چراغ سبز رئیس وقت سازمان ورزش وارد این انتخابات شد و با پیروزی در انتخابات گذشته نشان داد بیجهت به او لقب شعبدهباز مجمع را ندادهاند. علی کفاشیان منتقدان بسیار زیادی در فوتبال ایران دارد اما مهم افرادی هستند که آرایشان در روز انتخابات سرنوشتساز است. اینها دقیقا همانهایی هستند که رئیس فدراسیون «هنر» ارتباط حسنه با آنان را بلد است. مردی که 8 سال بر مسند کار نشسته اگر به پیروزیاش ایمان نداشت هرگز اینچنین در فاصله چند ماه مانده به انتخابات از آمدنش حرف نمیزد. او از بین جمعیت
80 میلیونی ایران، تنها فردی است که تا این لحظه به صورت رسمی از حضورش حرف زده است.
2- اینکه یکسری از افراد امنیتی به دفتر کفاشیان رفتند و اسناد او را با خود بردند موضوعی است که منتقدان با 2 عینک به آن مینگرند؛ امثال دادگان آن را بازی خود فدراسیون میدانند برای نشان دادن خود در موضع مظلوم. دقیقا همان حربهای که
4 سال قبل باعث شکست عجیب دکتر قریب شد. اما عده دیگر میگویند این بازرسی ناگهانی، علامتی است برای کفاشیان که وی را مجاب کند وارد انتخابات نشود. در اینجا فارغ از اینکه کدام گزاره درست و چه نقشهای در کار بوده باید به ائتلافی اشاره کنیم که جزئیات ناگفتهاش را بهتازگی یکی از خبرگزاریهای معتبر منتشر کرد. تسنیم مدعی شد اواسط آذرماه کفاشیان جلسه مهمی را با یکی از افراد نزدیک به وزارت ورزش برگزار کرد که در این جلسه، شرط حمایت وزیر از رئیس فدراسیون فوتبال در انتخابات پیشرو، برداشتن کیروش اعلام شد. مطابق انتظار، کفاشیان موضوع را قویا تکذیب کرد و حسنیخو هم به عنوان نماینده وزیر و رئیس حراست وزارت ورزش، آن را نفی کرد اما تسنیمیها بقدری روی صحت خبر خود ایمان دارند که اعلام کردند به وقتش حاضرند اسناد خود را دال بر حقیقی بودن موضوع اعلام کنند.
3- آنطور که از شواهد پیداست موضوع ائتلاف «حقیقت» دارد و پیشینه نشان داده علی کفاشیان برای حفظ صندلیاش براحتی از روی افراد میگذرد. کیروش که هرگز دوست و همپیمان نزدیک رئیس فدراسیون نبوده است اما امثال نبی، آیتاللهی و فریده شجاعی بودند و کفاشیان برای به دست آوردن دل وزیر، حاضر شد براحتی دوستان قدیمیاش را از ساختمان فدراسیون فوتبال بیرون کند تا « شاید» دل وزیر را نرم کند.
درباره اعتقاد و پایبندی کفاشیان به کیروش هم لازم به مقدمهچینی و توضیح واضحات نیست. این 2 در آخرین روز سال 1393 در محل کمپ تیمهای ملی یک بار بر سر فسخ قرارداد دوستانه به توافق رسیدند و در همان برهه کفاشیان نشان داد ماندن و رفتن کیروش برایش ذرهای اهمیت ندارد از این رو وقتی موضوع حمایت وزیر در انتخابات پیش باشد به راحتی آب خوردن او راضی به فسخ قرارداد با کیروش خواهد شد. بهانه هم لازم نیست. پول نداریم، امکاناتمان محدود است و نمیتوانیم ایدهآلهای سرمربی تیمملی را تامین کنیم. از اینرو کیروش باید «برود» به قیمت «ماندن» کفاشیان و در آن سو یکی مثل فرکی را سرمربی تیمملی میکنند تا در راه صعود ایران به جامجهانی 2018 روسیه هدایت ملیپوشان را به عهده بگیرد. حالا اینکه کیروش یک برنامه را برای «پوستاندازی» تیمملی آغاز کرده و تکلیف این پروسه حساس چه میشود هیچ ارزشی ندارد چرا که اصولا در ورزش و فوتبال ما آنچه بر هر برنامهای «ارجحیت» دارد حفظ و تصاحب صندلیهاست؛ که اگر غیر از این بود با این پتانسیل و استعداد باید خیلی وقت پیش مرزهای آسیا را در مینوردیدیم، مثل ژاپن.
4- اما رسانهای شدن این نشست و قول و قرارهایی که بین طرفین رد و بدل شده میتواند ورق را برگرداند. بعضی از اخبار تنها زمانی «شدنی» است که هنوز «فاش» نشده باشد اما حالا که سناریوی حمایت وزیر از کفاشیان و موضوع قربانی کردن کیروش مطرح شده شاید طرفین برای نشان دادن عکس موضوع، کلا راه دیگری را پیش بگیرند اما حقیقت موضوع اتفاق افتاده و نشان دادن مواضع قلبی مدیران بالادستی، میتواند زنگ خطری برای فوتبال و تیمملی باشد؛ انتخاباتی که رقبای آن حاضرند برای پیروزی بهراحتی روی آینده فوتبال راه بروند و قید یک مربی درجه یک همانند کیروش را بزنند. با این افشاگری شاید دیگر کفاشیان، مرد مورد حمایت وزارتخانه نباشد اما تردید نکنید هر نامزدی که بخواهد از سوی آنها بیاید قطعا گزینه برداشتن کیروش را در جیبش دارد؛ اتفاقی که با مخالفت 80 درصدی مردم مواجه خواهد شد اما برای رئیس فدراسیون نظر وزیر به 80 درصد ملت اولویت دارد. همین پیچیدگیهای خاص، همین موضعگیریها، همین ائتلافهای پنهانی و شروط عجیب باعث شده تا با غیر قابل پیشبینیترین انتخابات چند دهه اخیر مواجه باشیم.
5- شاید پیشتر از اینها خیلی از دوستداران کیروش و تیمملی آرزو میکردند با حفظ کفاشیان، به صورت خودکار کیروش هم ماندگار شود اما وقتی خبر ائتلاف کفاشیان،افراد نزدیک وزارت ورزش و قربانی کردن کیروش افشا شد آن وقت حامیان رئیس فدراسیون فعلی متوجه شدند با چه معادله عجیب و بیسر و تهی مواجه هستند. در چنین وضعیتی به طور قطع میشود مدعی شد آنچه موجب شده کیروش مبدل به باثباتترین مربی تیمملی فوتبال کشورمان پس از انقلاب شود، محبوبیت او بین توده مردم است نه حمایت فدراسیون و نه وعده وعیدهای وزارت ورزش. نکته آزار دهنده موضوع به آنجا مربوط است که به هنگامه پیروزی، رؤسا این افتخار آفرینی را منتسب به خود میدانند؛ همانهایی که شرط دوستی مجددشان قربانی کردن تیمملی فوتبال ایران در راه صعود به جامجهانی است. اتفاقی که اگر رخ دهد برای نخستین بار در طول تاریخ فوتبال ایران است؛ حضور توامان و پشت سر هم در 2 جام جهانی.