مهدی طاهرخانی: آنچه امروز بر سر تراکتورسازی آمده و موجب شده این تیم طی چند ماه رکورد 14 سال شکستناپذیریاش در تبریز مقابل پرسپولیس را شکسته شده ببیند و در کمتر از 10 روز در دو مصاف متوالی با استقلال یک بار مساوی کند و بار دیگر با یک شکست، جام حذفی را از دست شده ببیند همه و همه دلایلی دارد که ریشهاش را میشود در پادگانی شدن این تیم دید. شاید اگر باندی که کارش تهیه کارتهای جعلی معاف از خدمت بود، هرگز افشا نمیشد امروز تراکتورسازی همان تیم مقتدر فصول قبل بود. آنچه بر سر تبریزیها آمده اتفاقی بود که میشد آن را حدس زد. بازیکنانی که همه آنها «عامدانه» یک بار قانون را دور زده و «کارت معافی دروغین» با پرداخت «وجه» تهیه کرده بودند با حقوق ماهی 150 هزار تومان به تبریز آمدند و هیچکس در تراکتورسازی حواسش نبود این سربازان با چه انگیرهای باید همان ستارههای سابق باشند؟ قیمتشان مفت بود،سرباز بودند و تونی اولیویرا که پس از پایان لیگ به پرتغال رفته بود قبل از آغاز لیگ پانزدهم در تبریز نبود تا بیجهت در تیمش را به روی هر سربازی باز نکند. این تیم مشکل جدی و اساسی در پیکره دفاعی دارد اما به صورت توامان 2 هافبک به اسم رحمانی و رفیعی را جذب کردند که فوتبالشان مثل هم است. تراکتورسازی امروز چوب سادهانگاری و رفتار غیرمسؤولانه تونی اولیویرا و مدیرعامل تیمش را میخورد. آنهایی که پیش خود فکر نکردند آیا جذب هر سربازی به واسطه مفت بودنش لازم است؟ سروش رفیعی، بختیار رحمانی، علی حمودی، سینا عشوری و شجاع خلیلزاده باید روی چه حسابی جانشان را برای تیمشان بگذارند؟ به خاطر قرارداد چند صد میلیونی؟ به خاطر دعوت شدن به تیم ملی؟ به خاطر دقیقا چه چیزی باید ساق خود را در معرض خطر بگذارند؟ داستان سربازهایی مثل اخباری که با قرارداد حرفهای به تراکتورسازی آمدند و خودشان برای سرباز شدنشان اقدام کردند با سربازانی که قانون را یک بار دور زدند، متفاوت است. این تفاوت هم در عملکرد آنها عیان است و هم عکسالعملشان هنگام باخت. گلر جوان و آیندهدار تراکتورسازی به خاطر باخت مقابل استقلال درون زمین مانده بود و گریه میکرد اما بختیار رحمانی خودش را زود به پرویز مظلومی میرساند تا درباره حضورش در استقلال در نیمفصل با او حرف بزند. کسی وصله «خیانت» به سربازانی که کارت پایان خدمتشان یک بار باطل شده نمیزند اما به خاطر وضعیتی که «قانون» برای آنها به پدید آورده، یک نفر بگوید چرا آنها باید سلامتیشان را بهخاطر تیمشان به خطر بیندازند؟ بازیکنی که میداند پولی دریافت نمیکند، امکان حضوش در تیم ملی هم فعلا وجود ندارد، تنها یک هدف دارد؛ تا روزی که سربازیاش تمام شود، تنش را سالم نگه دارد. عملکرد سروش رفیعی و بختیار رحمانی در روز بازی با استقلال به خودی خود بیانکننده همه واقعیت بود. درگیریهای میانه میدان را نگاه کنید تا متوجه شوید این دو چگونه مهندسی شده در برخوردها شرکت میکردند مخصوصا رحمانی که خودش عنوان کرده 2 سال است یک ریال از فوتبال درآمد نداشته از این رو به هر قیمتی شده میخواهد سالم بماند تا نیمفصل دستکم با یک قرارداد 400 میلیون تومانی تا پایان فصل روانه استقلال، فولاد یا هر تیم دیگری شود. اینها همه بدیهیاتی بود که به راحتی میشد درباره بازیکنان سرباز حدس زد اما هیچیک از مدیران تراکتورسازی و همچنین مربی سابق این تیم متوجه آن نشدند تا قلعهنویی حالا همه آبرویش را اینگونه به معرض حراج بگذارد. بدترین تیمهای او در بدترین روزهایشان هرگز آنگونه بازی نمیکردند که تراکتورسازی مقابل استقلال در تبریز بازی کرد. کار برای امیر دشوار است و او در همان ابتدا متوجه ضعف اصلی تیمش شد و به درستی نوک انگشتش را به سمت سربازها برد. حالا این تجربه گرانقیمت به مدد دیگر تیمهای نظامی میآید تا اینگونه چشمبسته آغوش خود را برای هر خرید مفتی باز نکنند. امثال رحمانی،رفیعی و حتی حمودی پیش از این کیفیت عالی خود را نشان دادهاند و حالا اگر اینچنین بیمسؤولانه و بد بازی میکنند دلیلش همان مسائلی است که ذکرش رفت. شاید بهتر باشد قلعهنویی برای اصلاح تیمش سراغ بازیکنانی برود که انگیزه و بهانه کافی برای خوب بودن داشته باشند. اگر آبی از سربازان متخلف(نه مثال اخباری) گرم میشد تونی اولیویرای مسن (که میداند غیر از تراکتور هیچ تیمی در جهان دیگر سراغش نمیآید) اینگونه هوشمندانه فرار نمیکرد.