عبدالباری عطوان: طی 10 روز گذشته 2 عملیات کشتار انجام شد که میتوانند چه جدا از هم و چه با هم در روند حوادث منطقه خاورمیانه در سال میلادی جدید، نقاط عطف مهمی را تشکیل دهند. اولین عملیات، ترور سمیر قنطار، آزاده مشهور لبنانی توسط رژیم صهیونیستی و دومی کشته شدن زهران علوش یکی از برجستهترین معارضان مسلح نظام سوریه است. درباره ترور قنطار باید گفت اگر حزبالله بخواهد انتقام شهادت او را از اسرائیل بگیرد، چه بسا این امر منجر به آغاز یک جنگ منطقهای شود. کشته شدن زهران علوش نیز میتواند روند سیاسی آغاز شده در وین را که نقشه راهحل سیاسی بحران سوریه در آن ترسیم شد و قطعنامه 2254 شورای امنیت نیز پایههای آن را مستحکم کرد، مختل کند. ارتش سوریه در بیانیهای رسمی ترور زهران علوش را برعهده گرفت و اخبار منتشر شده قبلی درباره اینکه جنگندههای روسیه این عملیات را انجام دادهاند، نقض شد. به عقیده ما، فرقی بین این 2 جبهه در حال حاضر نیست. روسیه و سوریه در یک جبهه هستند. کشته شدن علوش که جرأت حمله به سفارت روسیه در دمشق را به خود داد منافع بسیاری برای مسکو دارد. اگر این حادثه را در راستای تحولات سوریه بدانیم، میتوانیم بگوییم این عملیات به نفع نظام سوریه تمام میشود. مهمترین نکات کشته شدن زهران علوش در ۴ مورد اصلی خلاصه میشود که عبارتند از:
۱- این کشته شدن بیانگر خلأ امنیتی بزرگ معارضان مسلح سوریه و جیشالاسلام است، درست مانند خلأ امنیتی دیگری که به پاکسازی حدود 50 نفر از عناصر «احرار الشام» در عملیاتی مشابه در نزدیکی حلب در سال گذشته منجر شد.
۲- چنین عملیاتی قوی، یک پیام قوی برای معارضان سوری دیگر و رهبران آنها در داخل و خارج دارد که تاکید میکند آنها اهداف آینده عملیات مشابه هستند.
۳- این قتل تلاش برای ضربه زدن به نشست معارضان سوریه در ریاض است که چند روز قبل برگزار شد و یک هیات عالی مذاکرات از آن بر آمد. در واقع این ترور یک ضربه دیگر به مقامات عربستان به شمار میرود زیرا ترور یکی از برجستهترین نیروهای آن در سوریه به شمار میرود.
۴- نظام سوریه از مرحله دفاعی به مرحله هجومی در داخل رو آورده است و هر چند بعید نیست این شیوه هجومی به خارج نیز منتقل شود. آنچه این نکات را تایید میکند اعلام سرکرده جدید جیشالاسلام مبنی بر خروج این گروه از هیات عالی مذاکرات برآمده از کنفرانس ریاض و تهدیدش به واکنش شدید به این قتل است. خروج جیشالاسلام از هیات عالی مذاکرات کنفرانس ریاض به طور کلی یا جزئی به معنای فروپاشی این هیات و کنفرانس ریاض، بر هم خوردن قواعد بازی و چه بسا بازگشت به خانه اول یعنی مرحله ماقبل برگزاری نشست معارضان در عربستان است. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که پیامدهای قتل علوش برای جیشالاسلام و آینده آن چیست؟ آیا این عملیات خطر این گروه را برای دمشق که مدام آن را بمباران کرده و در دل ساکنان آن رعب و وحشت افکنده کم خواهد کرد؟ در این زمینه چند نظریه مطرح است: براساس نظریه اول تاثیر ترور زهران علوش بر جیشالاسلام محدود خواهد بود زیرا ۳ ساعت بعد از این عملیات، سرکرده جدید این گروه انتخاب شد و این بیانگر عدم وجود درگیریهای داخلی در آن است. نظریه دوم بر عکس این است که میگوید جیشالاسلام در زهران علوش و زهران علوش در جیشالاسلام خلاصه میشود. بنابراین وضعیت جیشالاسلام مانند بسیاری از گروهها خواهد بود که بعد از کشته شدن سرکردههای خود تضعیف یا فروپاشیدند لذا احتمال تقسیمبندی و شکاف در صفوف جیشالاسلام و دیگر گروههای معارض مسلح طی هفتهها یا ماههای آینده بعید نیست. هنوز زمان برای پیشبینی نوع واکنش انتقامی جیشالاسلام به کشته شدن سرکرده خود یا بیان اینکه آیا این حادثه دمشق را امنتر خواهد کرد زود است اما آنچه میتوان گفت این است که حملات موشکی و خمپارهای طی روزهای آینده با تحریک مستقیم عربستان برای انتقامگیری از نظام سوریه- که با ترور ستون فقرات جنگ غیرمستقیم عربستان ضربات دیپلماتیک و نظامی شدیدی به آن وارد ساخته- شدت خواهد یافت. بعید نیست عربستان حمایتهای نظامی منحصر به فرد خود از این گروه و گروههای تروریستی دیگر را بیشتر کند. مثلا موشکها و توپهای پیشرفته ضدتانک و چه بسا هواپیما در اختیار آنها قرار دهد اما هرگونه تصمیم در این باره، ریاض را در رویارویی مستقیم با روسیه قرار خواهد داد؟