نفوذ، واژهای است که این روزها پس از فرمایشات مقام معظم رهبری در ایران وارد ابعادی تحلیلی شده است؛ واژهای که بعد از کلیدواژه «فتنه» در سالهای اخیر، حالا بهعنوان یکی از مهمترین دغدغههای رهبری مورد تاکید قرار گرفته است. چنانکه با نزدیک به 70 مورد اعلام این واژه توسط حضرت آقا باید این مساله بهعنوان موضوعی مهم و قابل توجه نزد اندیشمندان و تحلیلگران سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و مسؤولان مرتبط مورد توجه قرار گیرد. اگر چه نفوذ در اشکال داخلی و خارجی خود حالا ابعادی پیچیده و مدرن به خود گرفته اما رهیافت به نفوذ را میتوان در قلب تاریخ این سرزمین در بعد از انقلاب جست و سالهاست به نحوی پیدا و پنهان با شیطنتهای برنامهریزی شده از سوی دشمنان این سرزمین مواجه بودهایم، چرا که با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران و خارج شدن این کشور از حوزه قدرتخواهی غربیها، تمام کشورهای استکباری در تکاپوی ضربه زدن به آرمانهای مقدس این سرزمین بودهاند. آنها خوب میدانند تاثیر انقلاب اسلامی به ملتهای جهان، آغاز راهی است جهت خروج ملتهای آزادیخواه جهان از بند استبداد و استعمار غربی و از این رو طی روندی چند ساله همه کشورهای سلطهپذیر، از چرخه استقلالطلبی درخواهند آمد. بر این اساس غربیها به سردمداری آمریکا درصدد طراحی توطئههایی به اشکال مختلف و به صورت شبکهای علیه باورهای دینی و فرهنگی این سرزمین هستند که یکی از آنها از طریق عرصه فرهنگ و هنر روی داده و همچنان به حرکت رونده و شیطانی خود ادامه خواهد داد. این رویکرد با روشهایی از استحاله نظام باورها و منحرف کردن تفکر فرهنگ اسلامی و ایرانی از چارچوبهای فکری و ساختاری صورت خواهد گرفت و این مساله چه از سوی هنرمندان این کشور و چه مسؤولان دستاندرکار نیاز به توجه و مراقبتهای لازم دارد.
مساله مهم در تحلیل چرایی و چگونگی نفوذ دشمنان به این کشور، توجه به خیزش دشمنان در بخش فرهنگی این سرزمین خواهد بود و باید این مساله را مورد توجه قرار دهیم که این بخش از نفوذ ابعاد بیشتری نسبت به بخشهای دیگر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت. نفوذ دشمنان در بخش فرهنگی از طریق تغییر در باورهای مردم و تخطئه ارزشهای والای این سرزمین و نفوذ در شیوه زندگی مردم روی خواهد داد که نمونههایی از نفوذ فرهنگی را در شمایلها و تیپهای متضاد با باورهای اسلامی و ایرانی در سالهای اخیر شاهد بودهایم و متاسفانه با توجه به اهمیت و ابعاد نفوذ، سیاستهای کلان و راهبردی مناسب و موثری از سوی مسؤولان فرهنگی در جهت مبارزه با این نفوذ انجام نشده؛ برای مثال در بخش مهمی چون نفوذ دشمنان در نحوه پوشش اصیل مردمان ایران، تنها شاهد برپایی جشنوارههای مد و لباس به شکلی نمادین بودهایم که کارکردی به همراه نداشته است. آنچه از فرمایشات هوشیارانه مقام معظم رهبری درباره بحث نفوذ میتوان جست، ابعاد گسترده این مساله و تاثیر ابعاد روانی و ساختاری آن بر مردمان این سرزمین است که جهت مقابله با نفوذ فرهنگی نیاز به طراحیهای گستردهای از سوی مسؤولان جهت مقابله خواهد بود و در این میان نقش نخبگان فرهنگی در راهبری برنامهها به سمتی از اصالت بسیار ویژه خواهد بود.