«چرا آمریکا در آستانه اجرای تعهدات خود در برجام، تحریمهای جدیدی را به صورت پیاپی علیه ایران اعمال میکند؟»
اکنون در ایران این سوال به عنوان مهمترین سوال درباره محدودیتهای جدید آمریکا علیه ایران مطرح است. در اینباره به نظر میرسد این موارد را باید در نظر داشت:
1- آمریکاییها حاضر نخواهند شد به خاطر عقبنشینی ایران در حوزه هستهای، دست از اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران بردارند. این موضوع البته حرف جدیدی نیست و دولتمردان آمریکاییها بارها درباره این اعتقاد و باور خود اظهارنظر کردهاند. آنها طی سالهای 2005 تا 2012 یک بسته فشار علیه ایران طراحی کردهاند که اگرچه محور آن صنعت هستهای ایران بود اما در آن بهانههایی مانند تروریسم، حقوق بشر و برنامه دفاعی جمهوری اسلامی ایران نیز گنجانده شده است. آنها در مذاکرات هستهای بارها تاکید کردند مجاری تروریسم و حقوق بشر علیه ایران باز خواهد ماند. هم در سند برجام، هم در قطعنامه 2231 و هم در قطعنامه شورای حکام به طور ویژه موضوع برنامه دفاعی ایران مطرح و در قالب بازرسیهای بیسابقه از این مراکز اعمال شده است. محدودیتهای دفاعی ایران در قطعنامه 2231 به صراحت قید شده است و در برجام و قطعنامه شورای حکام ضمانت بازرسیهای بیسابقه از مراکز نظامی ایران تامین شده است. به جای پرداختن به مباحث فنی، در یک جمله میتوان گفت «آمریکاییها بیخیال ایران نمیشوند.» بنابراین قطعا در آستانه اجرای تعهدات خود در برجام و تعلیق بخشی از تحریمها علیه ایران، به دنبال اعمال محدودیتها و فشار جدید علیه ایران هستند.
2- یک نکته ویژه و راهبردی درباره تحریمهای پیاپی آمریکا علیه ایران در آستانه اجرای تعهدات خود در برجام وجود دارد که در قالب این سوال مطرح میشود: «چرا آمریکاییها در راستای نقض برجام و اعمال تحریمهای جدید، نسبت به واکنش دولت ایران نگرانی ندارند؟» برای رسیدن به پاسخ این سوال باید سراغ رفتار دولت ایران در حوزه داخلی و خارجی و برآورد آمریکاییها از معادله برجام رفت.
الف- ادعای گزاف اوباما: با آغاز دور جدید مذاکرات هستهای در دولت یازدهم، کاخ سفید عملیات روانی خود را آغاز کرد و مدعی شد این تحریمها بود که ایران را پای میز مذاکره آورد. این در حالی بود که ایران از سال 1383 همواره پای میز مذاکرات هستهای حضور داشت! این خط روانی البته کمی بعد با اظهارات رئیسجمهور آمریکا و سایر دولتمردان این کشور رمزگشایی شد. به طور خاص، باراک اوباما با تکرار اینکه تحریمها ایران را پای میز مذاکره آورد به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اشاره کرد و گفت مردم ایران از دولت مستقر خواستهاند تحریمها برداشته شود! این اظهارات اوباما یک ادعای گزاف و البته خطرناک است چراکه براساس این برآورد، او ایجاد دولت یازدهم در ایران را نتیجه اقدامات
ضد ایرانی خود و اعمال تحریمها میدانست! براساس همین معادله، او بقای این دولت را وابسته به تصمیم خود در مذاکرات هستهای میدانست!
ب- اشتباهات روحانی و ظریفگیت: در رفتارهای دولت ایران اقدام یا ارادهای که به دنبال تغییر این برآورد کاخ سفید باشد، مشاهده نشد. متاسفانه رئیسجمهور بارها و بارها اظهاراتی مطرح کرد که مشهور به «ویرانهنمایی» کشور شده است. کلیدواژههای خزانه خالی یا وضعیت دهشتناک کشاورزی برای کشوری که پای میز مذاکرات میرفت، اظهارنظرهای امیدوارکننده و محکمی نبود! اما به نظر میرسد در این حوزه تیر خلاص را جواد ظریف زد! اظهارات جواد ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا، مهر تاییدی بود بر برآورد گزاف اوباما از وضعیت دولت روحانی! درحالی که اوباما بر این باور است که بقای دولت روحانی وابسته به تصمیم او در مذاکرات هستهای بوده است، جواد ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا گفت در صورت شکست مذاکرات هستهای، دولت روحانی از قدرت خارج خواهد شد! این اظهارات ظریف که در ایران به «ظریفگیت» مشهور شد، نه تنها خط پیگیری منافع باندی در مذاکرات ملی را آشکار کرد بلکه یک ضربه خطرناک به دولت نیز بود، چراکه همانگونه که گفته شد، برآورد کاخ سفید مبنی بر وابستگی وضعیت سیاسی دولت ایران به تصمیم اوباما را تایید میکرد!
ج - فشار ظریف بر گرده ملت: در نهایت برجام با همراهی بیسابقه مجلس و البته با شروط دقیق و معنادار رهبر انقلاب، در ایران مجوز اجرا گرفت! و دولت با سرعت فوقالعاده اجرای تعهدات خود را در برجام آغاز کرد! متاسفانه در این زمان نیز اقدامی برای تصحیح اقدامات اشتباه گذشته صورت نگرفت و همچنان برآورد کاخ سفید از نیاز دولت ایران به برجام و گره خوردن سرنوشت این دولت به این سند، تقویت شد. اشتیاق دولتمردان ایران برای اجرای تعهدات خود در برجام زمانی خطرناک شد که بهرغم نقض برجام با قانون محدودیت تردد به خاک آمریکا، در ایران علیاکبر صالحی در حال بار زدن 11 تن اورانیوم غنی شده ایران برای خروج از کشور بود! تلاش امثال آقای عراقچی برای توجیه نقض برجام و سرعت سازمان انرژی اتمی برای اجرای تعهدات ایران در برجام، باز هم به زیان کشور تمام شد. در آمریکا رسانههای آمریکایی از رفتار عجیب دولت ایران در قبال تحریمهای جدید شوکه نشدند. نشریه پولیتیکو مدعی شد دولت ایران در واکنش به تحریمهای جدید آمریکا واکنشی که اجرای تعهدات طرف مقابل را به تعویق بیندازد، انجام نخواهد داد. به عبارت دیگر رسانههای آمریکایی مدعی شدند دولت ایران به دنبال آن است تا خبر اجرای برجام و تعلیق بخشی از تحریمهای ایران را در آستانه انتخابات اعلام کند تا جریان سیاسی دولت در انتخابات تقویت شود!
آیا میتوان خردهای به این برآورد آمریکاییها نسبت به انفعال دولت ایران گرفت؟ آیا آمریکاییها حرف خلافی میزنند؟ باید واقعبینانه درباره این برآورد سخن گفت. دولت ایران متاسفانه رفتاری از خود نشان داده که طرف آمریکایی را وادار به شیطنتهای پیاپی کرده است! یعنی اشتیاق دولت برای اعلام خبر تعلیق بخشی از تحریمها در آستانه انتخابات، آمریکاییها را نیز مشتاق کرده است از این ماجرا سوءاستفاده کرده و تحریمها و محدودیتهای بیشتری علیه ایران اعمال کنند. قطعا اگر همان زمان که اوباما با امضای مصوبه محدودیت تردد به خاک آمریکا برجام را نقض کرده بود، به جای توجیه این اقدام او توسط دولتیها، تعهدات ایران معلق و انتقال 11 تن اورانیوم غنی شده ایران به روسیه و قزاقستان به تعویق میافتاد، تحریم جدید موشکی به هیچ عنوان رونمایی نمیشد! یا شاید بهتر است عقبتر برویم. اگر جواد ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا دستها را بالا نمیبرد و نیاز جریان سیاسی متبوع خود را به توافق هستهای در آستانه انتخابات 7 اسفند فاش نمیکرد، الان در آستانه همین انتخابات، سوءاستفاده طرف مقابل از این نیاز رخ نمیداد.