شواهد نشان میدهد یک شرکت لبنیاتی معروف که در دهها حوزه دیگر نیز فعال است، تخلفات سرسامآوری را مرتکب شده است. به گزارش خبرگزاری دانشجو، چندیپیش مصاحبهای منتشر شد از رئیس یکی از شرکتهای بستنیسازی که توضیحات مبسوطی درباره شرکت تابعه داده بود و از برنامههای آینده گفته بود و در انتها تاکید کرده بود «من فقط یک بستنیفروشم». گذشته از اینکه در تنها بستنیفروش بودن آقای «ی.پ» تردید جدی وجود دارد اما چند مساله هست که اگر ایشان پاسخ دهند- اگر پاسخ قانع کنندهای وجود داشته باشد- شبهات موجود رفع خواهد شد: 1- علت خرید این حجم از سردخانههای کشور توسط شرکت «م.ف» چه بوده، در حالی که نیاز این شرکت بسیار کمتر از این میزان است. صرف نظر از اسنادی که نشان از واگذاری این سردخانهها با قیمتی بسیار پایین دارد آیا این شکل واگذاری اصلا به صلاح است؟ آیا متولیان این امر به تبعات احتمالی این تصمیمشان فکر کردهاند؟ آیا اساسا مخاطرات اقتصادی و امنیتی این اقدام لحاظ شده است؟
2- شرکت مزبور به ریاست «ی.پ» طی سالیان گذشته اقدام به ثبت علائم تجاری پرشماری در حوزه خود کرده که اغلب هیچگاه به کار گرفته نشدهاند. آیا این روشها نمیتواند مصداق رقابتهای ناصحیح و بستن عرصه برای ورود رقبا باشد؟ اصولاً ثبت صدها نام و علامت تجاری برای «بستنیفروشی» چه لزومی دارد. علائمی که فقط سند مالکیت آنها در دست است و تا بهحال بهروی محصولات تولیدی دیده نشدهاند. 3- طبق اسناد موجود این شرکت روزانه بین 1000 تا 1200 تن شیر برای تولید محصولاتش استفاده میکند که اگر باقی افزودنیها هم محاسبه شود میزان محصول این شرکت روزانه بالغ بر این حجم خواهد بود و طبعا میزان مالیات ابراز شده هم باید متناسب باشد در صورتی که میزان مالیات ابراز شده و پرداختی بسیار پایینتر از حد واقعی آن است (رابطه بین خرید انبوه مواد اولیه و اندک سود ابرازی چگونه ممکن است). 4- با حجم عظیم روغن پالم که رسماً از مبادی قانونی وارد کشور کردهاند، غیر از استفاده در محصولات لبنی چه استفاده دیگری میتوان متصور بود. مثلا آیا با این حجم از روغن پالم به عنوان روانکننده صنعتی استفاده میشود؟ و اگر در محصولات لبنی از این روغن غیرمجاز استفاده میشود چرا در تبلیغات رسانهای منکر آن میشوند؟