محمدرضا کردلو: «از رنجی که میبریم» عنوان همه نوشتههای ماست این روزها، «درد» کلیدواژه همه «دل»نوشتههاست این ایام و «عبرت» هدف همه تذکرههاست. قلم ما اما از جای دیگری آب میخورد. داستان 1400سال مظلومیت شیعه علوی است. ماجرای 1400سال «حقوق بشر» فرزندان زهراست. این روزها و این سالها با همه 1400سال قبلش فرق دارد. 37 سال است فرق دارد. این را برای کسانی میگویم که انقلاب را دستکم میگیرند. همایشهای برگزار نشده فراوانی با عناوین متعدد، پیرامون «صدور انقلاب» وجود دارد. منکران «صدور انقلاب»، این روزها از دهان پدرخوانده فتنه حرفهای زیادی میزنند اما چه اهمیت دارد؟ انقلاب کار خودش را کرده است، بیآنکه مجمعی تشخیص این مصلحت کرده باشد یا نکرده باشد.
حاجقاسم سلیمانی اگر به دشمن میگوید: خیال نکنید که فقط با یک انقلاب اسلامی طرفید! میداند که شیخ علی سلمان، شیخ ابراهیم زکزاکی و شیخ نمر چه انقلابی کردهاند در منطقه. برادران انقلاب اسلامی ایران با همان ایده یک خطی حضرت روحالله که فرمود: «تا مبارزه هست ما هستیم»، بر استراتژیهای اندیشکدههای کجا و کجا، خط بطلان کشیدهاند. بدبخت آنهایی که این طرف خیال میکنند این دم و دستگاه و پرستیژ سکولار دردی دوا میکند.
حالا اما شیخ نمر را اعدام کرده است آلسعود. شیخ شهید را رژیمی اعدام کرده است که 5 سال است دلار در جیب داعش و تکفیریها میریزد. شیخ شهید را رژیمی اعدام کرده است که با سران فتنه روابط حسنه دارد و در روزهای اغتشاشات و آشوب در ایران حمایتشان میکرده. شیخ شهید را رژیمی اعدام کرده است که 9 ماه است یمن را به خاک و خون میکشد و زن، مرد و کودک بیگناه را شهید میکند. شیخ شهید را رژیمی اعدام میکند که چند هزار حاجی را در منا قربانی کرد. شیخ شهید را رژیم کودککش آلسعود اعدام کرده است. قاتل آیلان و عروس و دامادهای ضاحیه و جوانان بحرینی و مردم مظلوم عراق، عامل آوارگی چند میلیون نفر از مردم سوریه و عراق، همین رژیمی است که حالا با اعدام آیتالله شیخ نمر، مسیر سقوط خود را با سرعت طی میکند.
با این همه داغ و با «رنجی که میبریم»، در میان واکنش کاربران شبکههای اجتماعی مکرر در مکرر میبینم که انتظار دارند از دستگاه دیپلماسی که مانند ماجرای فرودگاه جده و قربانی کردن حاجیان در مسجدالحرام و منا منفعلانه برخورد نکند.
2 سال است از همان آغاز روی کار آمدن این دولت، عربستان با توطئه کاهش قیمت نفت، نفت 120دلاری را به 30دلار رسانده و بیجهت نیست که این دیپلماسی ضعیف نه در 100 روز که در بیش از 800 روز گذشته، آبی برای ملت گرم نکرده. خیانت عربستان یک آخ نمیخواست؟ که اگر خیر ندیدیم از مذاکرات، لااقل در مقابل ضرر جواب دندانشکنی میدادیم که متهم به بیعزتی در منطقه نشویم و پلیس امارات معلمان ایرانی را با ادبیاتی تحقیرکننده نخواند و بازگردد احترام به پاسپورت ایرانی.
دولت که چیزی نگفت هیچ، کماکان پرونده «وطن امروز» به خاطر «خبر مرگش» باز است. مردم را مدتهاست منتظر یک واکنش عزتمندانه عادی نگه داشتهاند! آیا ماحصل برجام توافقی نانوشته هم وجود دارد که نباید به توهینهای هر روزه آلسعود و اردوغان پاسخ داد؟! چه میدانیم ما!
ملت از این آلسعود منحوس ناراضیاند. فرزندان ابوسفیان، ابولهب و ابوجهل هر روز غائلهای از حقد و کینه بدر و خیبر برای داغدار کردن امت اسلام به پا میکنند. لکن نمیدانند برادران انقلاب ایران هم معتقدند «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر میشود». بشارتی که شیخ نمر از آن سخن میگفت نزدیک است. دوران پسران عبدالعزیز به سر آمده. بعد از «خبر مرگ» سلمان هم، این پسرعموها هستند که به جان هم خواهند افتاد و دیگر «آل»ی در کار نخواهد بود که بخواهد صعود کند. دوران فروپاشی آلسقوط نزدیک است و آلاسلامها سر برآوردهاند. به قول مرحوم سیدحسن حسینی:
گوشتان هست اگر گوش کنید:
بغض شب میترکد
در سحرگاه قیام
آل اسلام به پا میخیزد
و فرو میریزد
آخرین پِت پِت فانوس شما