مرتضی اسماعیلدوست: روز دوشنبه از سوی هیات انتخاب پنهان شده جشنواره سیوچهارم فیلم فجر، اسامی 22 اثر راهیافته به بخش اصلی جشنواره موسوم به «سودای سیمرغ» اعلام شد و آثاری از کلاه شعبده بازی انتخابگران بیرون آمدند که باید چکیدهای از ثمره یک سال آینده سینمای ایران باشند. جدا از شرایط ساخت و کیفیت آثار یادشده که زمان وارسی آن در چیزی نزدیک به یک ماه آینده انجام میشود، نحوه گزینشگری و گزینشگران جشنواره بسان بسیاری از فستیوالهای دیگر داخلی مساله مفقودماندهای است که همچنان لاینحل باقی مانده است. حال آثار این دوره از جشنواره انتخاب شده و تا به حال نقد و نظر چندانی از سوی رسانهها صورت نیافته و هیات انتخابی که به دستور دبیر جشنواره نقاب از صورت برکنده و بعد از مدتها گمانهزنی، عنوان و نامی برای مخاطبان یافتند، ضمن اعلام اسامی فیلمهای مورد تایید خود دست به نگارش بیانیهای جهت قدردانی از بانیان جشنواره مبنی بر عدم اعلام اسامی هیات انتخاب زدند و این تشکر از سوی آنها به دلیل ایجاد شدن فضایی آرام در جلسات بازبینی و انتخاب بوده و همراه با اظهار امیدواری از این شده که رویه یادشده در سالهای آتی نیز معمول شود! در این یادداشت به دنبال تایید یا عدم تایید چنین رویهای در جشنوارهای ملی نخواهم بود و بیشتر متمرکز به ماحصل جلسات رخداده از سوی هیات انتخابی میشوم که اتفاقا این بار فضایی آرام را تجربه کرد! اما این آرامگونگی نتوانست رویه مرسوم سالها برپایی بیپایه جشنواره را خنثی کند و باز هم شاهد خروج از قانون در متن رویدادی شدیم که میخواست در پیدایش خود عنوان و اعتبار اسلامی و ایرانی را توامان داشته باشد و بدین منوال نام زیبای «فجر» بر پیشانیاش نشست. جشنواره فیلم فجر نه به سودای سیمرغهایی که بر شانههای اهالی سینما خواهد نشست بلکه به اعتبار ارزشهای نهفته در اخلاقی مبتنی بر ارزشهای انقلاب قابل پذیرش از سوی متعهدان راستین جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. پرواضح است که رکن اصلی اسلام بر مبنای صداقت در کردار و حقیقت در بیان پایهگذاری شده است و در این مرتبه انسانی باید مدیران و دستاندرکاران هر رویدادی مبتنی بر نام و عنوان اسلامیت، چنین رویهای را در سرمشق نگاهشان قرار دهند. این در حالی است که سالهاست جشنواره فیلم فجر از مرحله فراخوان تا روز پرواز سیمرغها در فضایی غبارآلود از بیان حقایق به سر میبرد و این بار هم با همه شعارها و ادعاهای متولیان جدید این رویداد هنری باز هم نشانههایی روشن از عدم پایبندی به صراحت در گفتار رونمایی شده است. این رونمایی نه در قالب پوستر طراحی شده در جشنواره، بلکه در شمایل پنهان ماندهای از پایبندی به قانون قابل ردیابی است. برای نمونهای از غریبگی ادعای مسؤولان جشنواره در حراست از آثار و بیان حقیقت میتوان به انتخاب فیلمی اشاره کرد که فیلمسازش در خانه سینما کرسی ریاست دارد و با اهالی سازمان سینمایی رفاقت. فیلم «دختر» ساخته رضا میرکریمی در حالی میان آثار جشنواره سیوچهارم به چشم میخورد که طبق بررسیهای انجام شده همین دیروز در لوکیشن فرودگاه مهرآباد تهران بساط فیلمبرداری را پهن کرده است! و این مساله رسواکننده احوال جشنوارهای است که ادعای سلامت در گفتار دارد و این بار در سیوچهارمین قرارِ در پیش، این شعار با صدایی بلندتر به گوش میرسد! از این رو پرسشی دردآلود از مسؤولان جشنواره و اعضای هیات انتخاب که برخی همچنان تفکر رسایی در سینما ندارند(!) به روشنی برمیخیزد که چگونه میتوان به انتخاب فیلمی دست زد که هنوز در پیچ و خم تولید قرار دارد و شاکله اثر نقش واقعی خود را نیافته است؟ این آغاز رخدادهای بسیاری است که با اعلام هیات انتخاب و آثار منتخب به جریان افتاد و میتوان منتظر احتمالات غیرشفاف دیگری در این چرخه هزار سودا بود که با معرفی داوران جشنواره در بخشهای مختلف تا انتخاب آثار ادامه خواهد یافت!