printlogo


کد خبر: 151516تاریخ: 1394/10/16 00:00
گزارش یک خشم

علی هدایت: تحلیل حوادث و رویدادهای اجتماعی، پس از وقوع  به این دلیل که از جهت‌دهی به حافظه تاریخی مردم و تاثیرگذاری بر رفتارهای آتی جامعه در موقعیت‌های مشابه برخوردار است، مهم ارزیابی می‌شود. با این احتساب باید پاسخی برای سوال‌های تاریخی همچون تاثیر خشم انقلابی مردم در تجمع مقابل سفارتخانه‌های عربستان در اعتراض به اعدام شیخ شهید باقرالنمر، روحانی عالیقدر حجازی، بیابیم. آیا وقایع مذکور در کل به نفع جمهوری اسلامی و تقویت جریان عدالتخواه حامی مرجعیت شیعه در جوامع اسلامی و حتی تحریک هیات حاکمه جوامع غربی به ترک موضع بی‌طرفی و بی‌قیدی تمام شد؟
  انقلابی‌گری عاقلانه
انسان هوشمند در شرایط تسلط بر قوای خود، از تخریب اموال دیگران و تعدی به حقوق قانونی آنها خودداری می‌کند و قانون‌شکنی بالذات مطلوب ارزیابی نمی‌شود اما در بحران‌های همگانی که با تحریک مضاعف و شدید احساسات فروخورده جامعه‌ای داغدیده و به خشم آمده همراه است، «شور انقلابی» نیز بر واکنش‌ها تاثیر می‌گذارد. تربیت احساسات جامعه در بحبوحه حوادث امکانپذیر نیست اما می‌توان برای وقایع و فجایع احتمالی آماده شد و به خشم مردم جهت داد.
ورود به سفارت عربستان قطعا عملی خلاف قانون محسوب می‌شود و در توجیه سیاسی میان این واقعه و مثلا حمله مردم انقلابی مصر به سفارت اسرائیل و آتش زدن آن تفاوت وجود دارد.
اما باقی قضایا چطور؟ آیا انقلابی‌گری مردم در به راه‌انداختن تجمع خودجوش و خشمگینانه مقابل سفارت و کنسولگری عربستان به کلیت جریان ضد سعودی در فضای جهانی کمک کرد؟
  محکومیت جهانی آل‌سعود
انقلابی‌گری جوانان ایرانی در فضای ارتباطات رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی تاثیری شگرف در آشکارسازی «جنایت هولناک سعودی‌ها» در قتل یک مرجع شیعه به جرم «افساد فی‌الارض» با شمشیر، داشته است. به نحوی که مشهورترین رسانه‌های غربی که در موضوع حمله به شیعیان نیجریه و اسارت و تعدی به شیخ زکزاکی و جنگ یک‌ساله یمن، سکوت پیشه کرده بودند و از اظهار کمترین حد واکنش سیاسی و حتی خبری نیز خودداری می‌کردند، مجبور به اختصاص خط یک خبری خود به وقایع ایران شدند. این دقیقا خلاف استدلالی است که رسانه‌های غربگرای داخلی و بی‌بی‌سی فارسی کوشیدند در اذهان عمومی جا بیندازند. بی‌بی‌سی فارسی در اقدامی مضحک، مدعی شد: «حرکت انقلابی مردم در ابراز خشم مقابل سفارت و کنسولگری سعودی، سرخط خبری را از ریاض به تهران منتقل کرد و موجب شد خون شیخ نمر به هدر رود(!)»  این خونخواهی رسانه رسمی سلطنتی انگلیس برای روحانی شیعه حقیقتا گویای بسیاری از مسائل است. در کذب بودن این گمانه‌سازی همین بس که نه‌تنها خروش بموقع ایرانیان انقلابی در حمایت از کیان اسلام، منجر به موفقیت سعودی‌ها در «مظلوم‌نمایی» و «رفع و رجوع» اعدام شیخ نشد، بلکه همه کشورهای غربی حامی سعودی از جمله خود سیاستمداران آمریکایی را وادار کرد برای حفظ «قدرت تاثیرگذاری بر آینده خاورمیانه» هم که شده، خط خود را از آل‌سعود جدا کنند!
کاخ سفید در حالی که مسلمانان حجاز اعدام شیخ را از چشم آمریکا و شخص اوباما می‌دیدند، اعلام کرد پیش از اعدام‌ها نظر منفی خود را به آل‌سعود اعلام کرده و درباره تنش شدید میان ایران و عربستان هشدار داده بود.
هیلاری کلینتون از مجریان و متفکران طرح «خاورمیانه جدید» در وزارت خارجه آمریکا نیز به اصل موضوع ارتباط آمریکا و آل‌سعود خدشه وارد کرد و ضمن انتقاد شدید از این اقدام سعودی‌ها گفت: «ما با دولت‌هایی در ارتباطیم و در برخی موضوعات با آنها همکاری می‌کنیم که در بسیاری از سیاست‌ها و ارزش‌ها با ما مغایرت دارند».
وزارتخانه‌های اغلب کشورهای اروپایی از جمله آلمان و فرانسه نیز اعدام شیخ نمر را بشدت محکوم کردند و از سازمان‌های حقوق بشری خواستند به موضوع در اسرع وقت رسیدگی کنند.
برخی احزاب از جمله حزب اتحاد نود سبزهای آلمان و حزب استقلال انگلیس نیز خواهان قطع رابطه دولت‌هایشان با سعودی‌ها شدند. کامرون، نخست‌وزیر انگلیس تحت فشارهای داخلی، سفرش به ریاض را لغو کرد و در رفتاری حماقت‌بار تنها به محکوم کردن مجازات «اعدام» پرداخت.
شکست بایکوت 24 ساعته
اما رسانه‌ها به این حد بسنده نکردند! از جمله ساندی‌تایمز انگلیس در گزارشی جالب نوشت: «ملک سلمان با این جنایت آخرین پادشاه عربستان است».
روزنامه‌ها و رسانه‌های آمریکایی نیز تاثیر این جنایت را بر آینده خاورمیانه با توجه به تنها ماندن بیش از پیش عربستان به عنوان متحد رسمی آمریکا و اسرائیل در منطقه، جدی ارزیابی کردند و ارتباط آمریکا با رژیم ضد حقوق بشری آل‌سعود را لطمه به آبرو و حیثیت ایالات متحده خواندند. تصاویر تجمعات و اعتراضات مردم غرب آسیا در آتش زدن تصویر و آدمک پادشاه سعودی در کنار شعارهایی که آل‌سعود را حامی صهیونیسم و ترور در منطقه می‌خواند، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های غربی یافت و آبروی خاندان مجری اهداف صهیونیسم در منطقه را به باد فنا داد.
هشتگ‌هایی که «کلمه انگلیسی سعودی» را به «ISIS» یا همان داعش متصل کرده بود در کنار هشتگ‌های اختصاصی «قتل نمر» و «اعدام نمر» و «شهادت نمر» در صدر اخبار شبکه‌های اجتماعی قرار گرفت؛ اتفاقی که در ایام کریسمس حقیقتا بی‌نظیر ارزیابی می‌شود.
همه وقایع خبری و دیپلماتیک مذکور در روز دوم انتشار خبر اعدام شیخ نمر و پس از اقدام انقلابی جوانان شجاع و پرشور کشورمان در مشهد و تهران، رخ داد و در 24 ساعت اول پس از فاجعه، نه‌تنها خبررسانی در سطح وسیع رخ نداد بلکه شاهد نوعی بایکوت هوشمندانه دیپلماتیک در غرب و رسانه‌های آن بودیم.
شورش علیه امپراتوری ترور
حرکت انقلابی ایرانیان در به راه افتادن اعتراضات گسترده ضد آل‌سعود در عراق و بحرین و پاکستان و ترکیه و مالزی و سایر کشورهای اسلامی نیز موثر واقع شد. در اوج اعتراضات مردم تهران و مشهد، تصویر جوانان حزب‌اللهی ایرانی که در رفتاری اسلامی، پرچم مزین به ذکر «لااله‌الاالله» عربستان را با احترام پایین کشیده و روی دست حمل می‌کردند، در شبکه‌های اجتماعی با هشتگ «الله اکبر» کاربران و «ما همه نمر هستیم» بازنشر می‌شد و شورآفرینی در خاورمیانه ضد آل‌سعود را تقویت می‌کرد.
اینها نشانه‌هایی بارز از تاثیر مثبت «انقلابی‌گری آرمانی» توأم با عقلانیت ایرانی- اسلامی بر تحولات جهانی است. حرکت پیشرو مردم توانست حساب ذخیره «قدرت نرم جمهوری اسلامی» را که با عقب‌نشینی‌های مکرر دیپلماتیک، تضعیف شده بود با دوپینگی ویژه سرشار کند. حال تصور کنید اگر به چنین نمایه قدرتمندی، ابزارهای پیشرفته «دیپلماسی انقلابی» نیز اضافه شود، برش نظام تا چه اندازه در فضای بین‌المللی بیشتر می‌شود.
آشتی با متحد اسرائیل؟!
دوئل اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی(ص) با فروکش کردن غبار فتنه‌ها و آشکار شدن مرزبندی میان حامیان صهیونیسم در منطقه که زیر پرچم اسلام، منافقانه پنهان شده بودند، نزدیک شده است و ایران در این رویارویی بزرگ «علمدار» است. برخلاف تصویرسازی ساختگی که از «شعله‌ور شدن اختلافات فرقه‌ای» به دنبال قطع روابط ایران و عربستان می‌شود، ترس اصلی بان‌کی‌مون و سیاستمداران غربی از جای دیگری آب می‌خورد، چرا که هم اکنون نیز جنگ رسمی میان تروریست‌های اجاره‌ای ائتلاف سعودی- صهیونیستی و مسلمانان حقیقی، در جریان است و اتفاقا غرب در کنار تروریست‌ها ایستاده است! مشکل در شکست نقشه دیپلماتیک ایجاد روابط پایدار سیاسی- اقتصادی میان ایران و عربستان با هدف تبدیل کشورمان به متحدِ متحد اسرائیل در منطقه است. سیاستی که حتی در اوج خشم مردم ایران از فاجعه منا و فضاسازی سعودی‌ها برای معرفی حجاج ایرانی به عنوان عامل وقوع حوادث مذکور نیز ادامه یافت. در آینده زوایای این نقشه مهم و کلیدی در مسیر اجرای سیاست «خاورمیانه جدید» را فاش خواهیم کرد.
رسیدیم اما با تأخیر...
در حاشیه پاسداشت حرکت انقلابی مردم کشورمان در صیانت از مرزهای اسلامی، تذکر برخی واقعیات تاریخی نیز مهم است. بازی در ساختارهای تعبیه شده توسط لیبرالیسم برای تخلیه هیجانات انقلابی، از قدرت تقویت نقشه‌های استعماری در منطقه و جهان برخوردار است. استعمارگران بسیار علاقه‌مندند حرکت‌های اعتراضی ما نسبت به جنگ‌افروزی‌ها، جنایات ضدبشری و فجایع بزرگ منطقه‌ای که با چراغ سبز غرب رخ می‌دهد در حد واکنش‌های کم اثر مجازی با هشتگ و لایک‌پراکنی بدون حضور واقعی و نمایش خشم، کنترل شود. با این احتساب شاید اگر هماوردی مردم مسلمان کشورمان در برابر فجایع نیجریه و هتک حرمت مرجع عالیقدر و سید بزرگ زکزاکی، فجایع منا و هتک حرمت نوجوانان ایرانی، نمود واقعی داشت، سر شیخ نمر بر نی آل یزید نمی‌رفت.
شاید اگر در برابر نسل‌کشی مردم مظلوم یمن، انقلابی در صحنه حاضر می‌شدیم و به لبخندهای دستگاه دیپلماسی جهانی در گردهمایی‌های دروغین به اصطلاح صلح، اعتماد نمی‌کردیم، امروز نمر زنده بود و خمینیون نیجریه در آرامش روزگار می‌گذراندند و جنگ یمن نیز پایان یافته بود.
فراموش نکنیم تحمل فجایع بشری و خون دل خوردن در سکوت، همچون اقلیتی بی‌عمل و مظلوم، گستاخی ظالمان صهیونیست منطقه را به دنبال خواهد داشت. پس تقویت عملگرایی برآمده از انقلابی‌گری عاقلانه، به نفع ایران و کل جهان است و از قدرت ایجاد «وحدت» میان همه عدالت‌طلبان و آزادگان جهان برخوردار است. قدرت از آن ملت‌هاست حتی اگر دولت‌ها نخواهند! یا علی مددی.

 


Page Generated in 0/0081 sec