printlogo


کد خبر: 151517تاریخ: 1394/10/16 00:00
تاوان سکوت!

مصطفی میراخوری*: سال گذشته وقتی حکم اعدام شیخ نمر باقرالنمر صادر شد، تجمعی را در سالن شیخ انصاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار کردیم و نام آن را «اعدام حقیقت» گذاشتیم. آنقدر این مرد بزرگ بود و راه و هدفش تقدس داشت که هر مرحله از برنامه را پیگیری می‌کردیم، کارها بدون دوندگی‌های معمول انجام می‌شد؛ از دعوت میهمان گرفته تا کسب مجوز تبلیغات. انگار همه چیز دست به دست هم داده بود تا صدای مظلومیت شیعه از دانشگاه تهران شنیده شود.
اما یک چیز دلمان را سوزاند.
با تلاش بسیار توانستیم با وزارت امور خارجه تماس بگیریم تا آنها هم در برنامه‌مان حضور داشته باشند؛ جوابی را که شنیدیم ناراحت‌کننده بود. گفته شد موضع وزارت امور خارجه در حال حاضر با برنامه شما هم‌راستا نیست و فعلا موضع این وزارتخانه سکوت است. البته اختیارات شخصی آقای معاون باعث شد تا یکی ـ دو نفر از کارمندان را به عنوان نماینده به برنامه بفرستند. هرچند بازهم تاکید شد گفته نشود نماینده‌ای از وزارت امور خارجه در برنامه حضور دارد...
سکوت، سکوت، سکوت.
شاید اگر در برابر دستگیری این مرد سکوت نمی‌کردند و  در برابر حکم اعدامش سکوت نمی‌شد(!) امروز نیازی به پیام‌های تسلیت شعرگونه و ادبی آقای هاشمی یا نوشداروی پس از مرگ سهراب آقای روحانی نبود؛ مواضع امروز شما با فلان مقام اروپایی و آمریکایی تفاوتی ندارد! آنها هم محکوم کردند...
آنهایی که به سفارت عربستان حمله کردند کار اشتباهی کردند اما آنها می‌خواستند سکوت دیپلماسی صدقه‌ای شما را جبران کنند. سکوت در برابر تجاوز به نوجوانان ایرانی، سکوت در برابر قتل‌عام حجاج، سکوت در برابر توهین به مردم ایران، سکوت در برابر توهین به مقامات دولتی ایران.
اما شما در پیام تسلیت‌تان آن فجایع انسانی را با احساسات غلط و مدیریت نشده چند جوان برابر دانسته‌اید که حتی اگر حقوقدان هم باشید، می‌دانید که این جرائم با هم برابر نیست؛ باز هم اشتباه کردید.
این سکوت‌ها و اشتباهات آنقدر ادامه پیدا می‌کند که خدای ناکرده روزی باید برای عبدالملک حوثی و روز دیگر باید برای شیخ ابراهیم زکزاکی پیام تسلیت بفرستیم.
 یوسف به بدنامی خود اعتراف کن
کز هر طرف به پیرهنت چنگ می‌زنند
 * دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران

 


Page Generated in 0/0071 sec