printlogo


کد خبر: 151686تاریخ: 1394/10/20 00:00
نگاهی به کتاب «خط تماس» نوشته محمدرضا بایرامی
یادنامه‌ای از شهید عرفه

فهیمه اسماعیلی: «شهر که بیش از همیشه کثیف بود، خیال تمیز شدن نداشت انگار در زمانه‌ای که خیلی چیزها و کسان وارونه شده بودند، هوا هم دچار وارونگی شده بود. تا 2 روز پیش کارشناس‌ها به پیرها و بچه‌ها توصیه می‌کردند که به خاطر آلودگی زیاد محیط، از خانه خارج نشوند اما اکنون و به ناگهان، گویی روزنه‌ای باز شده بود به راستی...» روزنه‌ای باز شده بود به راستی... روزنه‌ای به حقیقت و روزنه‌ای به آسمان... روزنه‌ای که انقلاب اسلامی و در امتداد آن دفاع‌مقدس گشود، تا امروز نیز بسته نشده و از طریق این روزنه یاران عاشورایی سیدالشهدا(ع) در آخرالزمان به سوی یار پریدند و به وصال دست یافتند. «خط تماس» عنوان اثری است از محمدرضا بایرامی که از سوی انتشارات فاتحان روانه بازار کتاب شده و آنچه در ابتدای متن آمد بریده‌ای از این کتاب ارزشمند است. «روزنه»، عنصر یا مضمون تکرار شونده یا همان «موتیف» در «خط تماس» بایرامی است. وی در جای جای متن این عنصر را به کار برده و ذهن مخاطب را به سوی یک اتفاق جلب کرده که شخصیت اصلی داستان نیز منتظر آن اتفاق است. در این کتاب که بایرامی با توانمندی قلمش آن را نگاشته خواننده با 2 روز پایانی از زندگی سردار آسمانی عرفه روبه‌رو است اما وی با استفاده از جریان سیال ذهن بخشی از زندگی شهید حاج احمد کاظمی فرمانده لشکر 8 نجف اشرف را پیش چشمان مخاطب در قامت کلمات ریخته و «خط تماس» را خلق کرده است. جریان سیال ذهن شکل خاصی از روایت داستان است که مشخصه‌های اصلی آن پرش‌های زمانی پی در پی، درهم ریختگی دستوری و نشانه‌گذاری، تبعیت از زمان ذهنی شخصیت داستان و گاه نوعی شعرگونگی در زبان است که به دلیل انعکاس ذهنیات مرحله پیش از گفتار شخصیت رخ می‌دهد. با توجه به اینکه بازماندگان دفاع‌مقدس بسیار در حال و هوای روزگار خوش دفاع‌مقدس سیر می‌کنند و پیوسته با خاطرات خود عمر می‌گذرانند، شاهدیم مساله‌ای که در تعریف جریان سیال ذهن عنوان شد تحت عنوان تبعیت از زمان ذهنی شخصیت داستان در دل «خط تماس» به ظرافت رعایت شده و شخصیت شهید کاظمی و حتی برخی اطرافیان از هر موضوعی برای نقب زدن به خاطرات دفاع‌مقدس و روزگار یاران پاک استفاده می‌کنند تا شخصیت اصلی داستان یعنی «احمد کاظمی» به خواننده معرفی شود. در این رمان که می‌توان آن را یک رمان روایی خطاب کرد خواننده با استفاده از پرش‌های زمانی که در دل متن جای داده شده و بخوبی از این روش استفاده شده که لطمه‌ای به خوانش متن نمی‌زند، پی به مسیری که شهید کاظمی طی کرد تا به روزنه مورد نظرش دست یابد و اهل زمین را با متعلقاتش تنها بگذارد، می‌برد. شعرگونگی در زبان شاید کمتر در این اثر دیده شود ولی لحنی که بایرامی از آن برای روایت داستان استفاده کرده دور از یک حالت شاعرانه نیست. جابه‌جایی فعل و فاعل در متن نشانه‌ای در ارتباط با این مساله است و خواننده در «خط تماس» با اثری متمایز در لحن و بیان روبه‌رو است و نکته‌ای که کتاب را خواندنی می‌کند همین لحن روایت است. تخیل در این رمان جای خود را دارد و از همین رو به «خط تماس» نمی‌توان گفت که یک اثر تاریخ شفاهی یا مستندنگاری است زیرا بایرامی مسائلی را در دل داستان بیان می‌کند که به نظر از تخیل وی برخاسته، زیرا وی روایت‌هایی را بیان کرده که برخی از آنها، حدیث نفس کاراکتر داستان است و همین مساله موجب شده درباره «خط تماس» بتوان گفت که خواننده با یک اثر ادبی روبه‌رو است. سادگی و روانی متن و دوری از پیچیده‌گویی، اثری را ایجاد کرده که هر خواننده‌ای را ترغیب می‌کند تا آن را به پایان برساند و به نوعی پای حرف‌های نویسنده بنشیند. نکته جالب توجه این رمان این است که نویسنده هیچ معرفی از شخصیت اصلی نکرده و تنها با عنوان سردار از وی یاد می‌کند و اگر خواننده از شخصیت شهید کاظمی اطلاعات کمی داشته باشد بدون شک تا اواسط داستان متوجه شخصیت اصلی نخواهد شد و همین نکته موجب شیرینی داستان می‌شود. ناشناخته بودن شخصیت اصلی نوعی کشف و شهود را برای خواننده رقم می‌زند و وی از این کشف در متن راضی خواهد شد. به‌گونه‌ای این نکته در داستان گنجانده شده که حوصله مخاطب سر نرفته و از دست نویسنده عصبانی نخواهد شد و از اینکه شخصیت داستان را در مقدمه یا خط اول کتاب لو نداده از وی تشکر نیز خواهد کرد. همچنین باید به نحوه شهادت شهید کاظمی نیز اشاره شود که در این اثر بخوبی به خواننده منتقل شده و در ذهن وی مجسم می‌شود و لحظات آخر این سردار آسمانی را «خط تماس» به نحو احسن روایت کرده و دلایل سقوط هواپیمای حامل وی و یارانش را با زبان داستان روایت کرده است. همچنین طراحی جلد این کتاب نیز دیگر نکته‌ای است که باید مورد اشاره قرار گیرد که می‌تواند موجب جذب مخاطب به کتاب شود و وی را کنجکاو کند تا مفهوم آن را از دل متن بیرون بکشد. رمان «خط تماس» به قلم محمدرضا بایرامی که انتشارات فاتحان آن را در
250 صفحه روانه بازار کتاب کرده اثری است که ارزش حداقل یک‌بار خوانده شدن را دارد و خواننده آن بی‌شک با مطالعه آن زمان خود را از دست نداده است.


Page Generated in 0/0064 sec