علی بخشایش: آقای حسین جابریانصاری، سخنگوی جدید وزارت امور خارجه انصافا از جهات بسیاری از سخنگوی قبلی بهتر است اما در موضعگیریها دقیقا همان خطوط دیپلماسی شناختهشده دولت را دنبال میکند. هرچند نباید انتظار دیگری هم داشت، با این حال بدیهی است مواضع منفعلانه، نقدهای جدی از پی خود خواهد داشت؛ لذا دولت هم تا زمان اتخاذ چنین رویکردی نباید انتظاری جز نقدهای تند و اعتراضات وسیع داشته باشد.
در ماجرای اخیر تنشها بین ایران و عربستان که از پی اعدام آیتالله «شیخ نمر باقرالنمر»، روحانی عالیرتبه شیعه توسط ریاض وارد مرحله جدیدی شد، بسیاری بر این باورند اگر وزارت امور خارجه در ماجراهایی نظیر تعرض به نوجوانان ایرانی در جده و همچنین فاجعه منا، مواضع قابل قبولتر و مستحکمتری را ارائه میکرد، یکی از انگیزههای اصلی حمله به سفارت سعودی در تهران از بین میرفت. ضمن تاکید بر غیرقابل قبول بودن حمله به سفارت سعودی در تهران، باید توجه داشت بهدلیل وجود یک موج خشم انباشته شده غیرقابل مهار که متاسفانه دولت در 2 سال اخیر تلاشی برای درک آن انجام نداد، معلوم بود که دیر یا زود شاهد یک انفجار مردمی علیه سعودی خواهیم بود. اگر دولت در ماجرای منا و سایر وقایع موضع قاطعی اتخاذ میکرد، از زبانههای این آتش اندکی کاسته میشد. در راستای توجیه مواضع منفعلانه، سخنگوی وزارت امور خارجه دولت حسن روحانی شامگاه ۱۹ دیماه در یک برنامه زنده تلویزیونی اظهار داشت: «زمانی که تحلیل عربستان این است [بهگونهای است] که به دنبال تنشآفرینی است، طبیعی است جمهوری اسلامی را در نقطه مقابل خود احساس میکند... جمهوری اسلامی برآمده از مردم است و به همین جهت با بحرانی که عربستان با آن روبهرو است، یعنی بحران هویت، مشروعیت و کارآمدی، روبهرو نیست.» جابریانصاری همچنین گفت: «در حال حاضر جمهوری اسلامی در حال حرکت در مسیری است که فضای تنفسی بهتری را برای خود در حال ایجاد کردن است و برجام نیز در همین راستاست. جمهوری اسلامی به دنبال تنشآفرینی نیست و سیاستهای خود را نیز در این راستا تعریف میکند. سیاستهای ما دقیقا در نقطه مقابل عربستان قرار دارد وهرچه آنها سیاست خود را مبتنی بر جنگ در همه جبههها تعریف میکنند، ما دقیقا در نقطه مقابل قرار داریم. ما نیازی به ایجاد تنش نداریم و به دنبال ثبات هستیم و به همین جهت ادبیات سیاسی ما هم در همین راستاست».
این دیپلمات کهنهکار همچنین اضافه کرد: «نگرانی افکار عمومی ما هم درست است و این نگرانیها و ناراحتیها را برای ما ایجاد کرده و این برخورد باید در مسیری باشد که باطلالسحر اقدامات عربستان سعودی باشد. لذا در حالی که باید نیازهای عاطفی افکار عمومی را پاسخ داد اما نباید سیاستهای خود را تغییر دهیم و در مسیری قرار بگیریم که نیازهای عربستان را تأمین کند».
آقای سخنگو حرف درستی میزنند اما نتیجهای میگیرند که اصلا درست نیست. درست است که جمهوری اسلامی ایران نباید بهدنبال تنشآفرینی باشد و تنش اصولا جایی در تامین منافع ملی ما نداشته، ندارد و نخواهد داشت اما سوال اینجاست: مرز بین تنش نیافریدن و ذلیلانه رفتار کردن کجاست؟ در ماجرای فاجعه منا و نحوه برخورد با آن، مجموعه دولت بهحدی ضعیف عمل کرد که حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی بهناچار وارد میدان شدند و عربستان سعودی را به «واکنش سخت و خشن» تهدید کردند. خب! سوال اصلی از آقای انصاری این است که آیا آن موضع رهبری از نظر ایشان تنشزاست؟ نامبرده باید موضع خود را دقیقا مشخص کند که این تنشزا نبودن تا چه حد با موضع قاطع رهبر بزرگوار انقلاب در آن برهه قابل جمع است؟
ایشان که نگران اقدامات رسانهها در حمله به ریزدولتهای حامی عربستان در ماجرای قطع روابط با جمهوری اسلامی ایران است، چرا دقیقا به مردم نمیگوید وقتی ملیجک دربار آلسعود [«عادل جبیر» وزیر خارجه عربستان] تحقیرآمیزترین ادبیات را درباره ملت و مقامات ایران بهکار میبرد، وزارت متبوع ایشان تا چه اندازه منفعلانه موضعگیری کرد!
ایشان البته از یک نظر راست میگوید؛ اینگونه موضعگیریهای ضعیف و برجام دقیقا همراستا هستند. دولت روحانی اصولا در سیاست خارجی برنامهای جز عقبنشینی ندارد. این همان «کلید» در ادبیات دولت یا «باطلالسحر» در ادبیات آقای سخنگو است. برجام هم دقیقا عقبنشینی از مواضع و حقوق هستهای بود و این مواضع منفعلانه هم عقبنشینی از مواضع قاطع منطقهای در برابر استکبار و ارتجاع است. دولت روحانی دقیقا برنامه عقبنشینی خود را میخواهد در حوزه منطقهای هم بهکار گیرد، منتها وجود بازیگران غیردولتی قدرتمند در این عرصه تاکنون چنین اجازهای به این دولت نداده است. همین نوع مواضع است که بسیاری را نسبت به حضور وزیر امور خارجه در مذاکرات صلح سوریه نگران میکند، هرچند باز هم باید متذکر شد ظریف و بالاتر از او در دستگاه دولت درباره سوریه و سایر مسائل منطقهای، تصمیمگیرنده نهایی نیستند که اگر بودند، الان در سوریه اثری از متحدان ایران نبود.
دیپلماسی دولت روحانی یکبار و برای همیشه باید تکلیف خود را با هویت انقلاب اسلامی و مواضع مستحکم امام راحل(ره) و رهبر حکیم انقلاب در برابر استکبار روشن کند. نسبت با این هویت است که میتواند منافع ملی را دقیقا تعریف کند.