printlogo


کد خبر: 151773تاریخ: 1394/10/21 00:00
روزنامه ایندیپندنت نسبت به عاقبت اقدامات محمدبن سلمان متکبر هشدار داد
بازی ناشیانه با آتش

روزنامه انگلیسی ایندیپندنت طی روزهای اخیر نسبت به عاقبت محمد بن سلمان، وزیر دفاع متکبر اما ناشی سعودی شدیدا هشدار داده است.  دیروز پاتریک کاکبرن، روزنامه‌نگار ایرلندی و مطرح مسائل خاورمیانه حمله‌ای شدید به پسر یاغی پادشاه سعودی داشت با این عنوان: «شاهزاده محمد بن سلمان ناشی و خودبزرگ‌بین با آتش بازی می‌کند!»
در این یادداشت آمده است: «اداره اطلاعات فدرال آلمان در پایان سال گذشته سندی منتشر کرد که نشان می‌دهد وزیر دفاع عربستان‌سعودی یک تهدید محسوب می‌شود. براساس این سند یک و نیم صفحه‌ای عربستان‌سعودی «یک سیاست چکشی و مداخله‌جویانه» در عرصه سیاسی اتخاذ کرده است. همچنین محمد بن سلمان- پسر 29 ساله ملک سلمانی که از زوال عقل رنج می‌برد- یک قمارباز سیاسی توصیف شده که از طریق جنگ‌های نیابتی در یمن و سوریه در حال بی‌ثبات کردن جهان عرب است اما نهادهای جاسوسی به منظور انتقاد از مقامات عربستان‌سعودی چنین اسناد سیاسی حساسی را منتشر نمی‌کنند. اینکه لحن این سند صریح است، خود مایه نگرانی است. پس از اعتراضات عربستان‌سعودی، وزارت خارجه آلمان از اداره اطلاعات فدرال این کشور بشدت انتقاد کرد اما هشدار اداره اطلاعات فدرال آلمان نشانه افزایش نگرانی‌ها در این باره است که عربستان‌سعودی به یک شریک غیرقابل پیش‌بینی تبدیل شده است».
 چه عاقبتی در انتظار او است؟
علاوه بر مقاله یادشده، روز شنبه هم «بیل لاو» دیگر نویسنده ایندیپندنت به بررسی خطاهای صدامک در کمتر از یک سالی که همراه پدرش به قدرت رسیده، پرداخت: اکنون پادشاهی عربستان با سلطنت مردی که به نظر می‌رسد برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه عجله دارد، در نزاعی عجیب با همسایه‌اش ایران قرار گرفته است. شاهزاده محمد هنوز در اوان نوجوانی بود که به داد و ستد سهام و مستغلات مشغول شد و زمانی که یکی، دو بار به مخمصه افتاد، پدرش توانست نجاتش دهد. بسیاری او را یکی از جدی‌ترین مردان جوانی می‌دانند که نه سیگار می‌کشد، نه مشروب می‌نوشد و نه علاقه‌ای به میهمانی دارد. در سال 2011 سلمان، پدرش ولیعهد شد و به این ترتیب به سمت وزارت دفاع، با آن‌همه بودجه و قراردادهای پر سود تسلیحاتی رسید. در همین حال محمد به عنوان یک مشاور خصوصی پس از انتخاب پدرش به عنوان ولیعهد در سال 2012 قاطعانه دربار سلطنتی را مدیریت کرد. در تمام طول این راه محمد همراه پدرش بود؛ پدری که پسر محبوبش را در طی کردن سلسله مراتب آل‌سعود کنار خود داشت. در بین نخبگان مذهبی و اقتصادی آل‌سعود این یک امر پذیرفته شده است که اگر می‌خواهی پدر را ببینی باید از در پسر وارد شوی. منتقدان ادعا می‌کنند محمد بسیار ثروتمند است اما در حقیقت این قدرت است که شاهزاده به آن نیاز دارد نه ثروت. زمانی که سلمان در ژانویه 2015 سلطنت را به دست گرفت حتی پیش‌تر از آن روی پسرش حساب کرده بود. ملک سلمان در سن 79 سالگی گفته می‌شود که از بیماری دمانس رنج می‌برد و تنها برای چند ساعت در روز می‌تواند تمرکز کند. محمد به عنوان دروازه‌بان پدرش قدرت حقیقی در پادشاهی سعود به شمار می‌رود. این قدرت بشدت در ماه‌های اولیه با گسترش نقش سلمان افزایش یافت. شاهزاده محمد به عنوان وزیر دفاع، رئیس شرکت آرامکو، شرکت ملی انرژی عربستان، رئیس شورای امور توسعه‌ای و اقتصادی با اختیار نظارت بر کار تمام وزارتخانه‌ها و مسؤول بنیان سرمایه‌گذاری دولتی پادشاهی انتخاب شد. او به عنوان جانشین ولیعهد انتخاب شد اما بر رقیبش که محمد بن نایف، ولیعهد و وزیر کشور است، به واسطه ارتباطش با پادشاه برتری دارد. محمد بن سلمان که در مقابل بروکراسی اداری چندان صبور نیست به سرعت جای پای خود را محکم کرد و از وزارتخانه‌ها خواست گزارش عملکرد ماهانه ارائه دهند؛ اقدامی که در سیستم اقتصادی متصلب عربستان که با پارتی‌بازی و فساد شناخته می‌شود، بی‌سابقه است. اما همین تعصب که اصلاحات اقتصادی را پیش می‌برد پای عربستان را به جنگ کثیفی در یمن باز کرده است. با فرماندهی محمد بن سلمان در عملیات «توفان قاطع» علیه یمن، دهه‌ها احتیاط و محافظه‌کاری سعودی‌ها بر باد رفت. در ابتدای امر ممکن است ایده خوبی به نظر برسد: پسر جوان و بلندپرواز پادشاه پیر، جنگی را علیه کشور همسایه فرماندهی می‌کند. ارتش سعودی با تسلیحات جدید چند میلیاردی خود به یمن حمله می‌کند. این در حالی است که محمد بن سلمان در وزارت کشور رقیب قدرتمند بزرگ‌تری دارد و می‌خواهد شجاعتش را هم به رقیبش و هم به هوادارانش ثابت کند. برنامه این بود که با یک پیروزی سریع و قاطعانه محمد بن سلمان بتواند خودش را در قامت یک فرمانده نظامی تایید کند و در رده ابن سعود، پدربزرگش قرار بگیرد. این مرد جوان این حقیقت را نادیده گرفت که انصارالله در حقیقت سپر سودمندی برای آل‌سعود در برابر القاعده در شبه‌جزیره عربی بودند. به نظر می‌رسد علاوه بر این او شرمندگی‌ای را که انصارالله چند سال پیش برای سعودی‌ها در جنگ شدید و سخت مرزی رقم زدند نادیده گرفته است. در سال 2009 حوثی‌ها بندر جیزان سعودی‌ها در دریای سرخ را اشغال کردند و تا زمانی که مبلغ قابل توجه 70 میلیون دلار را دریافت نکردند از این بندر خارج نشدند. تاکنون اما عملیات توفان قاطع هیچ چیزی را ثابت نکرده است. در بمباران‌های شدید و سنگین هوایی اکثر زیرساخت‌های این کشور نابود شده در حالی که کنترل صنعا و بیشتر بخش‌های شمالی یمن هنوز در دست انصارالله است. در جنوب اما القاعده یک میدان خالی دارد. با همه اینها اما محمد بن سلمان مصرانه متعهد شده تا زمانی که انصارالله به پای میز مذاکره نیامده‌اند به حملاتش ادامه دهد. جیسون تووی، یکی از اقتصاددانان خاورمیانه در اکونومیکس کپیتال درباره محمد می‌گوید: «او کاملا جنگ‌طلب است.» او سیاست‌ها را تغییر داده و برای این مساله باید مورد تقدیر قرار گیرد. اما در یکی از مواردی که این ماهیت تند و سخت هنوز به نتیجه‌ای منجر نشده، افزایش‌ درگیری‌ها با ایران بر سر هژمونی منطقه‌ای است. زمانی که محمد بن سلمان در اواسط دسامبر ائتلاف 34 عضوی کشورهای مسلمان را تشکیل داد، واضح است که ایران را در سر داشت. حالا با اعدام شیخ نمر شیعه به دست سعودی‌ها، اقدامات تلافی‌جویانه 2 طرف افزایش یافته است. معترضان به سفارت عربستان در تهران حمله کردند و در مقابل عربستان و کشورهای عضو شورای همکاری‌ خلیج‌فارس سفرای خود را از ایران فراخواندند. در این بین بمباران سفارتخانه ایران در صنعا بیش از پیش به این تنش‌ها دامن زد. تابستان گذشته، دشمنان محمد بن سلمان در خاندان سعود با نگارش نامه‌ای که دست به دست شد از تکبر و خودبزرگ‌بینی وی انتقاد کردند و خواهان برکناری او، پدرش و ولیعهد شدند. اما این مخالفان به جایی نرسیدند. با این وجود هنوز سوالات جدی سر جای خود قرار دارند که این فطرت تندخو در تقابل با ایران، او را به کجا می‌کشاند؟


Page Generated in 0/0068 sec