مجتبی اصغری : چند روز پیش هیات وزیران در اقدامی مثبت، ورود کالاهای تولید عربستان یا از مبدأ این کشور را از همه مبادی ورود کالا به کشور از جمله مناطق آزاد و ویژه اقتصادی ممنوع اعلام و مصوب کرد سفر عمره نیز همچون قبل و تا اطلاع بعدی متوقف بماند. نخبگان و روشنفکران ایرانی نیز در اقدامی مردمی، مصرف کالاهای سعودی را تحریم کردند تا مجری برنامههای رژیم غاصب صهیونیستی در منطقه، تنبیه شود. اما آیا همه رابطه اقتصادی ما با آلسعود در همین اندازه است؟
نفت رایگان ایرانی- سعودی!
بزرگترین خدمت شاه سعودی و دربارش به غرب، پایین آوردن قیمت نفت در حد یکپنجم قیمت هر بشکه در همین 2 سال اخیر است. موضوعی که بزرگترین ضربه اقتصادی را به کشورهای تولیدکننده نفت از جمله ایران وارد کرد و موجبات بیارزش شدن ثروتهای ملتهای خاورمیانه و آمریکایجنوبی را فراهم آورد. سعودی به حکم آمریکا، میزان ذخایر ارزی اروپاییهای درمانده از بحران اقتصادی بلوک سرمایهداری را با «نفت ارزان» افزایش داده و غرب را ترغیب کرد مجددا از سیاستهای آمریکا در تقابل با کشورهای مستقل غرب آسیا از جمله ایران حمایت کنند.
جشن نقض برجام
به این ترتیب اروپاییها که دیگر حاضر به اجرای قوانین ظالمانه آمریکا ضد تجارت آزاد خود با ایران نبودند و عامدانه تحریمها را در دادگاههای اروپایی نقض میکردند، امروز به نقض برجام هیچ اهمیتی نمیدهند! آنها حتی در مقابل ورود آمریکا به حریم آزادیهای شخصی شهروندان خود در سفر به هر مقصد توریستی که تمایل دارند، به حکم بنزینی که 20 درصد ارزان شده و انرژیای که مفت به دستشان میرسد، سکوت پیشه کردهاند و این از مزایای وجود یک خاندان صهیونیست در راس بزرگترین کشور مسلمان تولیدکننده نفت در غرب آسیاست. اما سیاست وزارت نفت کشورمان در برابر فاجعه افت مضاعف و مکرر قیمت نفت چیست؟
رقابت در مفتفروشی؟
در حال حاضر سیاست وزارت نفت کشورمان سکوت در برابر رفتار ضدنفتی آلسعود و رقابت با آنها برای کسب سهمیه مجدد ایران پس از کاهش تحریمهاست. سهمیهای که به حکم قانون «شناوری نفت عربستان» در اوپک، هماکنون توسط نفت سعودی در بازار تامین میشود.
مشکل اینجاست که در شرایطی که قیمت نفت به صورت روزانه کاهش مییابد، «عرضه» بیشتر منجر به سقوط سریعتر قیمت نفت میشود. با این احتساب به شرط لغو تحریمها عرضه 500 هزار بشکه بیشتر نفت ایران در بازار، هر چند منجر میشود درآمد نفتی دولت روحانی
20 درصد افزایش یابد اما در کل ماجرا به علت سقوط سریعتر قیمت نفت، ایران بیشتر ضرر خواهد کرد. افت قیمت در بازار همان موضوع مهمی است که اکنون اغلب فروشندگان ایرانی را وادار به ایجاد رکود در بازار کرده، چرا که هیچکس حاضر نیست سرمایهاش را 80 درصد زیر قیمت بفروشد! پس منع عرضه در بحبوحه افت قیمت، عقلانی است و عرضه سودی در پی ندارد.
صد درصد استعماری!
پر واضح است در این رقابت کور ایران و عربستان برای عرضه بیشتر نفت در بازار، اروپاییها و بلوک غرب که مشتاق پر کردن ذخایر انرژی مفت خود و استعمار منابع نفتی خاورمیانه هستند، بیش از همه سود خواهند برد و به واسطه برخورداری از منابع انرژی تقریبا رایگان، سرعت پیشرفت اقتصادشان نیز بیشتر میشود. سیاست اقتصادیای که قطعا بر نحوه تعاملات آینده غرب با ایران نیز تاثیر منفی خواهد داشت، چراکه مزیت نسبی ایرانیان در بازار انرژی جهان به علت برابر شدن قیمت یک بشکه نفت با یک بشکه آب، از دست رفته است.این دقیقا همان سیاست فشلی است که چون نفت را نعمت خدادادی و رایگان ایرانیان به حساب میآورد، از خرج کردن آن حتی به کمترین قیمت نیز به علت بهرهمندی از میلیونها دلار ثروت، باکی ندارد! به عبارت صحیحتر «سیاست بچهپولداری» و «عدم صیانت از منابع ملی ایرانیان» کماکان سرلوحه وزارت نفت است، چراکه دستکم بخشی از دولتمردان ما تنها خود را ملزم به اداره همین 2 روز پیشرو میدانند و اهمیتی به آینده نمیدهند.
اما در برابر این ظلم آشکار که ونزوئلا، الجزایر، کویت، عراق و برخی دیگر از کشورهای صادرکننده نفت عضو اوپک را بشدت متضرر ساخته چه باید کرد؟ ... بیایید کمی با اوپک آشنا شویم!
اوپک ضد اوپک
سازمان کشورهای صادرکننده نفت با نام اختصاری اوپک (OPEC)، یک کارتل بینالمللی نفتی متشکل از کشورهای ایران، الجزایر، عراق، کویت، لیبی، نیجریه، قطر، عربستان سعودی، امارات عربی متحده، اکوادور، آنگولا و ونزوئلاست.
کاهش یک سویه بهای رسمی نفت خاورمیانه توسط شرکتهای نفتی
اروپایی- آمریکایی در سال 1959 موجب شد، اوپک در سال 1960 با هدف ایجاد هماهنگی و وحدت در خط سیاستگذاریهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین شیوهها برای تأمین منافع ملی و فراملی ایجاد شود. در بیانیههای پایانی عمده اجلاسهای برگزار شده اوپک «لزوم حفظ و صیانت از منابع نفت» با توجه به کمیابی و تجدیدناپذیری آن و همچنین «اتخاذ سیاستهایی که سودآور، باثبات و نیز قابل رقابت با دیگر منابع انرژی» باشد، به عنوان اصول بسیار مهم مورد تاکید و تصویب اعضا قرار گرفته است.
با این احتساب اوپک با توجه به تلاش عربستان و برخی حاکمان دستنشانده عرب که جز منافع آمریکا به هیچ نمیاندیشند و هیچ قدمی برای حفظ منابع خدادادی ملتهای خود برنمیدارند، اهداف اولیه خود را زیر پا گذاشته و بشدت در حال تلاش است نفت را پیش از دستیابی بشر به منابع انرژی جایگزین، به ثروتی رایگان و بیارزش تبدیل کند!
برنامه خروج از اوپک
در آخرین دوره اجلاس اوپک، زنگنه و گروهی از کشورهای ناراضی از افت شدید قیمت نفت کوشیدند تلاش عربستان برای تغییر دبیرکل سازمان را خنثی کنند اما با شرایط پیش آمده و با توجه به عدم حمایت اکثریت اعضا از رعایت سقف تولید، امیدی به ابتکار اوپک برای تاثیرگذاری بر بازار انرژی جهان وجود ندارد. علاوه بر آن اوپک از قدرت درک و تجزیه و تحلیل اقتصاد پیچیده و بشدت سیاسی جهان امروز برخوردار نیست و با توجه به نفوذ آمریکا در هیأت حاکمه بسیاری از اعضا به نظر میرسد دوره تعامل و همکاری در اوپک به عنوان یک اتحاد فرامنطقهای حول انرژی به پایان رسیده است. اگر هوگو چاوز سال 2000 موفق شد با تزریق سیاست انقلابی به بازار، نفت را از کانال 10 دلار به سرعت بالا بکشد، ایران نیز میتواند به جای دعا کردن برای ورشکستگی آلسعود، تحرکی حقیقی برای تعدیل بازار مفتفروشی از خود نشان دهد. «خروج از اوپک» و ایجاد اتحادی جدید میان کشورهای مستقل تولیدکننده نفت میتواند از راهکارهای قابل تامل و مفید فایده باشد. سوال اصلی اینجاست که چرا پس از چند دوره نزول شدید قیمت نفت در بازار جهانی، هنوز یک کنفرانس علمی با هدف دستیابی به راهکارهای نوین کنترل بازار انرژی جهان برگزار نکردهایم و همچنان از سیاست «مفتفروشی» با حضور در اوپک حمایت میکنیم؟
دنیای گل و بلبل ژنرال!
آیا مردم به عنوان مالکان حقیقی ثروتهای ملی مطلع هستند که وزارت نفت در پاسخ به انتقاد از دیپلماسی انفعالی و بیعملی مشهود دولت در برابر کاهش مکرر قیمت نفت، بر نقش ایران در تامین «امنیت انرژی» تاکید ورزیده و سیاست ایران را به جای «رقابت انرژی» منطبق بر «همکاری انرژی» دانسته است؟!
این مدعا مثل این میماند که داراییها و ثروت خود را به جای فروش به مشتریای که بالاترین قیمت را میدهد، به عمد ارزان عرضه کنیم تا امنیت نفتی اروپاییها و آمریکا خدای ناکرده به خطر نیفتد! با این احتساب باید منتظر نفت زیر 10 دلار نیز باشیم، چرا که طبیعتا «سقوط آزاد قیمت انرژی»، نمایانگر «همکاری حداکثری» کشورهای تولیدکننده نفت است!
آیا غربیها نیز کالاها و محصولات و تکنولوژی خود را براساس سیاست «همکاری متقابل» به ایران و سایر کشورهای دخیل در سیاست «نفت مفت» عرضه میکنند؟ آیا زمانی که معاون اول دولت یازدهم اعلام میکند «با نفت 30 دلاری نمیتوان از رکود خارج شد»، غربیهای بهرهمند از انرژی تقریبا رایگان تامین شده توسط ایران، برای خروج از رکود به کمک ملت و دولت ما میشتابند؟ آیا حقیقتا ما در دنیایی سرشار از همکاریهای اقتصادی و منطبق بر اصول انسانی زندگی میکنیم؟!