printlogo


کد خبر: 151979تاریخ: 1394/10/24 00:00
تروریست‌ها می‌آیند، توریست‌ها می‌روند

شروین طاهری : رجب اوغلین یل احمغی...
سونرا تیفان پیشمغی....
با آنکه بخش زیادی از جمعیت ایران، زبان آذری را پاس می‌دارند اما باز هم ضوابط انتشار متنی در یک روزنامه سراسری این ضرورت را ایجاب می‌کند که فارسی را هم پاس بداریم و این جمله معترضه موزون آذری را به پارسی برگردانیم:  باد کاشتن رجب اوغلی... سپس توفان درو کردن او...!    
احتمالا این جمله معترضه سلطان قلابی نوعثمانی را در کاخ سفیدش – آق سارای – متوحش می‌کند. قطعا او که یک روز هیتلر را تمجید می‌کند و روز دیگر توسط داعشی‌ها تمجید می‌شود،  از ارتباط فرهنگی ما و مردمش که با همکاری آمریکا و اسرائیل و سعودی و لولوی داعش به گروگان‌شان گرفته، وحشت دارد. واکنش‌های هیستریک رجب طیب‌اردوغان به افشاگری رسانه‌های ایرانی از حمایت‌های پنهان و آشکارش از تروریسم و آتش‌افروزی بر کسی پوشیده نیست. همین هفته پیش بود که دولت آنکارا به نیابت از رئیس‌جمهور ترکیه به تهران به‌خاطر شریک دانستن اردوغان در جنایت اعدام شهید آیت‌الله نمر به دست سعودی‌ها شکوه کرده بود. اما  چرا وقتی تابوی نوشتن از فساد و جنایات سازمان‌یافته اردوغان و خانواده‌اش در رسانه‌های اروپایی و آمریکایی و حتی خود ترکیه شکسته شده،  او این قدر روی افکار عمومی ایران حساس است؟ آن هم در حالی که منبع چنین خبرهای رسواکننده‌ای در روزنامه‌ها و تارنماهای کشورمان عمدتا رسانه‌های غربی، عربی  و روسی هستند. به جز تاثیری که افکار عمومی پارسی و آذری بر طرف ترکی می‌گذارند،  قطعا یکی دیگر از دلایل وحشت اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه از رسوایی‌شان در کشورمان، قطع شریان  پول کلانی است که متاسفانه بسیاری از ما ایرانی‌ها برای تفریحات غیرضروری و خریدهای تجملاتی خود به خزانه رجب اوغلی می‌ریزیم تا با آن کفتارهای تکفیری داعش، جبهه‌النصره و... را پروار کند و به جان مردم ترکیه و همسایگانش بیندازد. واردات موج توریست ایرانی به آنتالیا، ازمیر و استانبول بدون تردید با صادرات فوج تروریست‌ها از آنکارا نسبت مستقیم دارد و بر ماست که در این مورد تصمیمی تاریخی بگیریم. در حالی که پس از فاجعه منا تبلیغاتی کاملا مغرضانه در شبکه‌های اجتماعی، ایرانی جماعت را از عمره‌مفرده و حتی حج تمتع به بهانه ریخته شدن پول به جیب سعودی‌های وحشی باز می‌داشت، باید گفت ترکیه اردوغانی 5/1 میلیارد دلار فقط از توریست‌های ایرانی درآمد دارد و این به جز سود کلان‌تر آن از ایران بابت تجارت چمدانی، قاچاق، صادرات پوشاک و کالاهای لوکس و گرفتن حق ترانزیت باربری و ترابری از ماست که دست کم 4 تا 5 میلیارد دلار نصیبش می‌کند، یعنی حدودا 4 برابر آمار رسمی درآمدزایی سعودی‌ها از همه حجاج ایرانی. حالا با لغو سفرهای عمره به عربستان این فاصله بسیار بیشتر هم شده است.
اما سه‌شنبه انفجار تروریستی بی‌سابقه در قلب استانبول فرصتی تاریخی بود برای اینکه هم ما و هم مردم ترکیه در احوالات خود تعمق کنیم. اگر ما در مقابل یک آزمون اقتصادی قرار گرفته‌ایم، مساله  ترک‌ها و کردهای ترکیه حیاتی است، چراکه استانبول قلب اقتصاد ترکیه شامل صنایع و تجارت و ترانزیت و بویژه صنعت گردشگری 36 میلیارد‌دلاری این کشور و سرانجام پایتخت سنتی و حقیقی جامعه آن است. حال صدای پای تروریست‌ها بلند‌تر از هر زمان دیگری در قلب ترکیه شنیده می‌شود و لاجرم توریست‌هایی می‌روند که مایه نجات زندگی دشوار ترک‌ها از دهه‌های واپسین قرن بیستم میلادی بودند.
عملیات انتحاری یک زن آن هم در روز روشن در میدان احمد سلطان، قلب فعالیت‌های استانبول،  با اینکه به اندازه کافی مهلک بوده و به جز کشتن 11 نفر و زخمی کردن 15 تن دیگر - شامل چندین توریست آلمانی - سراسر شهر را هم لرزانده است اما بیش از آن، اهمیتی نمادین دارد.
این شهر زیبای به جا مانده از یونانی‌ها و رومی‌های بیزانس بر کرانه تنگه بسفر، یکی از کلیدی‌ترین آبراهه‌های جهان و اصلی‌ترین پل میان آسیا و اروپا محسوب می‌شود و از نظر بسیاری چهارراه شرق و غرب و مرکز ثقل جغرافیای سیاسی جهان مدرن است. امنیت استانبول بسیار پیچیده است و تنها ابعاد توریستی و تجاری ندارد بلکه یک سرپل راهبردی نظامی هم هست که برای تامین امنیت آن بزرگ‌ترین سازمان‌های اطلاعاتی و ضدخرابکاری جهان به پیچیده‌ترین شکل ممکن و به طور توامان با هم رقابت و تشریک مساعی دارند. حال  رخنه تروریست‌ها به آن می‌تواند غرب و شرق را به اجماع برساند که اردوغان و مافیایش لیاقت اداره چنین سرپل حساسی را ندارند. این قطعا به معنای پایان خواب‌های نوعثمانی رجب اوغلی برای ترکیه خواهد بود اما در عین حال این کشور را همانند دوران اواخر امپراتوری عثمانی صحنه جنگ خواهد کرد، چرا که با بیداری خرس روسی از خواب زمستانی 3 دهه اخیر و جولان داعش در منطقه بویژه در خود ترکیه، شاید برای نخستین‌بار پس از روزهای پایانی جنگ اول جهانی، غرب تسلطش  بر سرپل خود با  شرق را از دست داده باشد.
نکته اینجاست که هم شرق و هم غرب تا پیش از انفجار سه‌شنبه 12 ژانویه نیز چند سالی بود می‌دانستند محله‌های شلوغ و عرب‌نشین استانبول به اقامتگاه بسیاری از سران داعش و القاعده و مرکز اداره تروریسم بین‌المللی تکفیری تبدیل شده است اما بنا به پاره‌ای ملاحظات این موضوع تا همین اواخر مسکوت مانده بود. آمریکا و متحدانش خود از پروژه داعش و نظایر آن حمایت می‌کنند اما بنا به شروطی. از سوی دیگر بویژه پس از تهدیدآفرینی‌های احمقانه اردوغان برای روسیه و ایران، ملاحظات این طرفی نیز از میان رفته‌اند. روزنامه حریت، نشریه مخالف دولت آنکارا نیز اخیرا در سلسله گزارش‌هایی درباره به تسخیر درآمدن استانبول توسط عرب‌ها، به این موضوع کنایه زده است. تازه فیلم‌های فراوانی در شبکه‌های اجتماعی رفت و آمد آزادانه چهره‌های داعشی در سطح استانبول را نشان می‌دهند. در ضمن 3 هفته پیش خبرگزاری رویترز اعلام کرد مقامات امنیتی یک وهابی سرشناس اصالتا اهل سوریه را که قصد داشت به کنسولگری آمریکا در استانبول حمله کند، دستگیر کردند و کنسولگری آمریکا نیز یک هفته به همین خاطر تعطیل شده بود. البته با همه اینها پس از آتش‌بس سراسری 5 سال پیش، هیچ‌گاه استانبول هدف حمله تروریستی تکفیری‌ها قرار نگرفته بود و فقط یکی ـ دو باری گروه‌های شبه نظامی چپ‌گرا و نه حتی پ‌ک‌ک تلاش‌های ناکامی در این زمینه داشته‌اند. این بار اما ماجرا فرق دارد.این حادثه جرقه‌ای در انبار باروت تکفیری‌ها بود. پس از این شاید ترکیه کماکان بهشت تروریست‌ها باشد اما قطعا به جهنم توریست‌ها تبدیل خواهد شد. عبداللطیف شنر، معاون مستعفی رجب طیب اردوغان در مصاحبه‌ای که یکشنبه گذشته در روزنامه شرق منتشر شد پیش‌بینی خوبی از اوضاع آینده کشورش نداشت. او علاوه بر اینکه حکومت اقتدارطلب اردوغان را محکوم به شکست دانست، آن را فاقد اراده و اقتدار در مقابل دخالت‌های قدرت‌های بزرگ دنیا از طریق تروریست‌ها در کشورش توصیف کرد. استانبول قبل از اردوغان هم شاهد انقراض نسل سلاطین متوهم اما بی‌اقتدار در مقابل بیگانگان بوده است.
 


Page Generated in 0/0078 sec