محمد ایرانی: رژیم آلسعود با دست زدن به حماقت اعدام آیتالله شهید باقر نمر تردیدی باقی نگذاشته که به دنبال تبدیل تنشهای منطقهای به بحران است که به نظر میرسد تشدید این بحرانها دامن ریاض را خواهد گرفت و جالب آنکه روز بعد از اعدام این روحانی شیعی سرشناس، به طور یکجانبه از توافق آتشبس با یمن هم عقبنشینی کرد.
اما پذیرش این امر که عربستان نمیدانسته تصمیم به اعدام شیخ نمر باعث به هم ریختن منطقه و تشدید تنشها در روابط با جمهوری اسلامی ایران میشود، بسیار دشوار است و اگر از واکنش خودجوش مردم غیور ایران به این اعدام بگذریم، میتوان اینگونه تحلیل کرد که عربستان مدتی است تشدید تنشها در روابطش با تهران را در دستور کار قرار داده و آلسعود طی سالهای اخیر به هر نحوی از انحا به دنبال نادیده گرفتن [اگر نگوییم ضربه زدن به] منافع جمهوری اسلامی ایران بوده و این در حالی است که تهران بارها اعلام کرده سیاستش چیزی صلح و ثبات و عدم مداخله بیگانگان در امور خاورمیانه نیست. اینک که عربستان اهدافی را دنبال میکند که به سود صلح و ثبات منطقه نیست [نظیر حمایت از گروههای تروریستی، ضربه زدن به حاکمیت سوریه، عراق و یمن و تشدید اختلافات بین شیعیان و سنیها از طریق پیروی از سیاستهایی که بر اتحاد جوامع شیعی و سنی منطقه و جهان تاثیر منفی میگذارد] قطعا نمیتوان انتظار داشت تهران نسبت به تشدید تنشها در منطقه که منافع تکتک کشورها و در عین حال منافع منطقهای را تحتالشعاع قرار خواهد داد، بیتفاوت باشد.
در واقع عربستان سعودی مدتهاست مخالف ابتکار عملهای دیپلماتیکی بوده که ایران در آنها مشارکت داشته [از سوریه گرفته تا موضوع هستهای تهران] و به دنبال محدود کردن نقش و تاثیر منطقهای کشورمان بوده است. رفتار ریاض برای ممانعت از نقشآفرینی تهران در حل بحرانهای منطقهای که البته ناکامی و تداوم روند بحرانها را به دنبال داشته مسبوق به سابقه است؛ نظیر تهدید ریاض به تحریم مذاکرات سوریه در ژنو در صورت حضور تهران در آن که البته با وجود تلاشهای گسترده سعودیها تهران به عنوان قدرت منطقهای تاثیرگذار همچنان به نقشآفرینی موثر خود ادامه میدهد.
به نظر میرسد آلسعود با قطع روابط دیپلماتیک با تهران در صورتی که به دنبال کند کردن روند مذاکرات وین به رهبری آمریکا درباره سوریه یا تضعیف و توقف کامل آن باشد، بهانه مناسبی در اختیار خواهد داشت.
با نگاهی به نگرشهای سعودیها، آنها در این هراسند که تحولات ژئوپلیتیک بیش از یک دهه است در تضاد منافع ریاض عمل کرده و ظهور ایران به عنوان قدرت بیچون و چرای منطقه که بر بسیاری از تحولات تاثیرگذار است و تصمیم آمریکا به مذاکره و مصالحه با جمهوری اسلامی ایران بر سر برنامه هستهای، به نگرانیهای پادشاهی سعودی افزوده است و با بررسی نحوه نگرش ریاض، به نظر میرسد خاندان سعودی چنین برداشتی داشته که با تشدید تحولات و تحریک عمدی از طریق اعدام آیتالله شهید نمر میتواند به طور ساختگی بحرانی را ایجاد کند که به واسطه آن شرایط ژئوپلیتیک به سود عربستان تغییر جهت دهد. از این منظر عربستان تلاش میکند آمریکا را همراه خود سازد و در عین حال در روند حل و فصل مشکلات تهران- واشنگتن، اخلال کند و البته به زعم عربستان ایجاد اختلاف بین تهران و واشنگتن بر سر چگونگی پیشبرد توافق هستهای، زمینه را به سود عربستان فراهم خواهد کرد که با نزدیک کردن مواضع آمریکا به خود، تهران را در موضع ضعف قرار دهد. عربستان به نحوی در حال تنظیم روندها به سوی بحرانسازی در منطقه پیش میرود، این امر به طور نسبی از این واقعیت ناشی میشود که ریاض تمایل شدیدی دارد با وارد کردن واشنگتن به دشمنی با ایران، کاخ سفید را مجبور به همراهی با سیاستها و اهداف منطقهای سعودیها کند اما سوالی که مطرح میشود این است که بیرون ماندن واشنگتن از نزاع بین ریاض و تهران تا چه میزان منطقی است. یک مقام آمریکایی ناشناس در گفتوگو با واشنگتنپست گفته است: عربستان بازی خطرناکی را در پیش گرفته است. ابعاد پیامدهای ناشی از اقدامات عربستان صرفا به بروز واکنشها به اعدامهای صورتگرفته اخیر محدود نمیشود بلکه این روند به مبارزه با داعش و در عین حال روند صلح سوریه آسیب میزند.
حال اگر اولویت واشنگتن، واقعا خشکاندن ریشه داعش و نابودی دیگر گروههای تروریستی باشد ـ که البته میدانیم قطعاً نیست و وانمود میکند ـ آنگاه نقش جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم در منطقه بیش از پیش حیاتی است و البته تلاشهای اینچنینی زمانی مثمرثمر خواهد شد که عربستان سعودی که نقشی غیرقابل انکار در تشدید افراطیگری در منطقه و نتیجهبخش نبودن سازوکارهای امنیتی و دیپلماتیک بر عهده گرفته، متوقف شود. به نظر میرسد در شرایط کنونی بیمنطقی و حماقت بیش از گذشته بر خاندان سعودی مسلط شده و البته آتشی که شاهزادههای سعودی به راه انداختهاند قطعا دامن آنان را خواهد گرفت.