« ترامبو» (Trumbo)، فیلم درامی است از بیوگرافی زندگی پرفراز و فرود نویسنده مشهور و موفق سالهای دور هالیوود، دالتون ترامبو که از روی رمانی به قلم بروس الکساندر کوک ساخته شده است. دالتون ترامبو، نویسنده موفق و مشهور فیلمهای تحسینشدهای همچون Spartacus، Papillon و Roman Holiday که موفق به کسب ۲ جایزه اسکار نیز شده است، به خاطر امتناع از پاسخ به سوالات کمیته فعالیتهای خلاف شؤونات آمریکایی مجلس مبنی بر احتمال تبلیغات کمونیستها در صنعت فیلم آمریکا، به همراه ۹ فیلمساز دیگر به مدت ۱۳ سال در لیست سیاه قرار گرفت و ۱۱ ماه نیز به زندان افتاد. از طرفی محصول جدید سینمای جهان به کارگردانی جی روچ منعکسکننده روایتی از مککارتیسم در هالیوود است. سناتور مک کارتی منتخب مردم ایالت ویسکانسین از حزب جمهوریخواه بود و تلاش میکرد خطر کمونیسم را مهم و خیلی بزرگتر از آنچه هست، جلوه دهد. برای مقابله با خطر کمونیسم در داخل کشور اداره افبیآی تاسیس شد و ماموریت یافت با مک کارتی در زمینه تحقیقات افراد منتسب به دولت همکاری کند. همچنین 3 کمیته دولتی برای پیگیری فعالیتهای ضدآمریکایی تشکیل شد و 109 پرونده را درباره فعالیتهای کمونیستی افراد و مجموعهها بررسی کردند. برایان کرانستون، بازیگر معروف و محبوب سریال برکینگ بد، در نقش ترامبو در این فیلم حضور دارد؛ فیلمی که در جشنوارههای تورنتو و لندن به نمایش درآمد و از ژانویه سال ۲۰۱۶ اکران خود را آغاز میکند. ترامبو شناختهشدهترین عضو گروه «ده تای هالیوود»، از نویسندگان هالیوودی است که در دوره مککارتی در لیست سیاه قرار گرفتند، چرا که در دهه ۱۹۴۰ میلادی از جمله پردرآمدترین فیلمنامهنویسان هالیوود بود. در طول جنگ بهترین سناریوهایش را برای «مترو گلدوین مایر» مینگارد که مشهورترین آنها «سی ثانیه بر فراز توکیو» به کارگردانی مروین لی روی در سال ۱۹۴۴ است. او همکاری با «مترو گلدوین مایر» را که از ۱۹۴۰ آغاز کرده بود تا سال ۱۹۴۵ ادامه میدهد. فیلم «ترامبو» داستان زندگی این مرد را در مقطعی روایت میکند که او به همراه ۹ کارگردان و فیلمنامهنویس دیگر، به عدم همکاری با کنگره آمریکا و ایجاد اخلال در کار آن متهم شده بود. ترامبو در سال ۱۹۴۷ و در دوران موسوم به مککارتیسم از پاسخگویی در برابر کمیته فعالیتهای ضدآمریکایی مجلس نمایندگان با استناد به متمم اول قانون اساسی خودداری کرد. آنها سپس به خاطر نزدیکی با حزب کمونیست در لیست سیاه قرار گرفتند. او در سال ۱۹۵۰ یازده ماه را به جرم عدم همکاری با کنگره در زندان سپری کرد. بعد از جنگ در ۱۹۵۰ نام دالتون ترامبو در لیست سیاه قرار میگیرد و بعد از محکومیت سناریوهایی با اسامی مستعار مینویسد که یکی از آنها به نام «کودکان قهرمان» با نام مستعار «رابرت ریچ» در سال ۱۹۵۷ اسکار بهترین سناریو را به دست آورد. ترامبو با تبعیدی خودخواسته به مکزیک مهاجرت کرد و به نوشتن فیلمنامه با نامهای مستعار پرداخت. بعد از آن 2 سناریوی دیگر به نام «کابوی» (دلمر دیوز ۱۹۵۸) و «آخرین قطار گان هیل» (جان استرجس ۱۹۵۹) را با اسامی مستعار مینویسد در پی این موفقیت است که یک سال بعد کرک داگلاس نوشتن سناریوی «اسپارتاکوس» را به او محول میکند و نام واقعی وی را در عناوین فیلم عنوان میکند. از این تاریخ دوره تازهای در زندگی «ترامبو» شروع میشود و طی سالهای ۱۹۶۰ سناریوی چند فیلم مهم را به رشته تحریر در میآورد که از میان آنها میتوان «اکسدوس» (اتو پرمینجر - ۱۹۶۰)، «آخرین غروب» (رابرت آلدریچ - ۱۹۶۱) و شجاعان تنها هستند (دیوید میلر - ۱۹۶۲) را نام برد. چند سناریو نیز با همکاری دیگران مینویسد که مهمترین آنها «مرغ دریایی»، «هاوایی» و «سوارکاران» است. در سال ۱۹۷۱ بعد از سالها تلاش ناامیدانه سرانجام رمان معروف خود «جانی تفنگش را برداشت» (برنده جایزه پرفروشترین کتاب آمریکایی در سال ۱۹۳۹) را جلوی دوربین میبرد. این فیلم به عنوان اولین کار ترامبو در مقام کارگردان مورد تحسین و تایید منتقدان قرار میگیرد، با این حال وی هرگز این تجربه را تکرار نمیکند. فیلمنامه شاهکاری چون «پاپیون» (فرانکلین شافنر - ۱۹۷۳) یکی از آخرین کارهای دالتون ترامبو است. ترامبو در اواخر عمرش در سال ۱۹۷۰ کتاب «مکالمه اضافی: نامههای دالتو ترامبو ۶۲-۱۹۴۲» را به عنوان زندگینامه خود منتشر میکند. دالتون ترامبو در سال ۱۹۷۶ از دنیا رفت. کتابهای وی شامل کتاب ضد جنگ و بسیار معروفش «جانی تفنگش را برداشت» (۱۹۳۹) که برنده «جایزه ملی کتاب» شد و «گفتوشنودی دیگر» (۱۹۷۰) است. فیلمنامههای معتبر وی عبارتند از: «مردی برای به یاد سپردن»، «کیتی فویل»، «سی ثانیه بر فراز توکیو»، «باشهامت» (برنده جایزه فرهنگستان)، «اسپارتاکوس»، «شجاعان تنهایند»، «کارچاقکن» و «پاپیون». برای کارگردانی و نمایشنامه «جانی تفنگش را برداشت» برنده جایزه منتقدان بینالمللی فیلم و جایزه ویژه فستیوال فیلم کن شد. «ترامبو» تصویری است از خفقان پنهان مانده در کشوری که داعیه آزادی و دموکراسی دارد و کشورهای دیگر را متهم به نابرابری حقوق مردمان میکند، در صورتی که از سالها پیش تا امروز به اشکال مختلف سد راه زندگی مردمان خود بوده است.