رضا رحمتی*: سیاستهای داخلی و منطقهای آلسعود اگرچه همواره مورد انتقاد دولتها و نهادهای بینالمللی قرار گرفته است، اما بعد از مرگ «ملک عبدالله» و به دست گرفتن ارکان پادشاهی این کشور توسط «ملک سلمان»، سرعت و شتاب خطاهای سیاسی آنها نیز بیشتر شده است. به نظر میرسد مهمترین عوامل بروز خطاهای پی در پی سیاسی، رقابتهای درونی خاندان سعودی بر سر قدرت و بیتجربگی و بلندپروازیهای جاهلانه دولتمردان جدید آن است. این خطاها را حداقل در 2 سطح داخلی و منطقهای میتوان مورد بررسی قرار داد.
سطح داخلی
رهبران جدید سعودی تمایل زیادی دارند خود را بهعنوان رهبر جهان اسلام به سایر کشورها معرفی کنند و برای نیل به این مهم، از هیچ اقدامی فروگذار نیستند. همین موضوع سبب شده است با چالشهای داخلی و منطقهای زیادی روبهرو شوند که این چالشها بهدلیل احساس تهدید امنیتی و هویتی در ماههای اخیر به اوج خود رسیده است. سعودیها هیچگونه اعتراضی را تحمل نمیکنند و هرگونه اعتراضی را تهدید امنیتی برمیشمرند. برای مثال روزنامه آمریکایی «نیویورکتایمز» در گزارشی ضمن اظهارنظر درباره وضعیت داخلی عربستان بهعنوان «وضعیت سرکوب علیه مخالفان»، بیان میدارد: «اعدام روحانی محبوب شیعه، شیخ «نمر باقرالنمر» و ۴۶ زندانی دیگر، بدترین روشی بود که عربستان سعودی میتوانست با آن سالی تیرهوتار و پرهیاهو را برای این کشور و سراسر خاورمیانه رقم بزند. تصور این امر سخت است که حاکمان این پادشاهی از تبعاتی که این اقدام میتوانست برای منطقه به دنبال داشته باشد، ناآگاه بودند. آنها حتی ممکن است قصد داشته باشند از واکنشهای شدید در ایران و دیگر کشورها بهعنوان دستاویزی برای انحراف اذهان از مشکلات اقتصادی داخلی و سرکوب مخالفان بهرهبرداری کنند. اتحاد دیرینه آمریکا با آلسعود هیچ دلیلی برای دولت اوباما محسوب نمیشود تا بیپروا در این زمینه وارد عمل نشود و تنها هر 2 طرف را به خویشتنداری فرابخواند». درباره «وضعیت سرکوب» سعودیها، پایگاه اینترنتی آمریکایی «پولیتیکو»، نوشت: «عربستان سعودی یک کشور سرکوبگر است و از حامیان اصلی داعش، القاعده و طالبان به حساب میآید. عربستان در تلاش برای ترویج وهابیت بوده و از آنها حمایت میکند.» این پایگاه تحلیلی همچنین بیان میدارد بین ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ تروریست از عربستان در عراق و سوریه در حال نبرد با حکومتهای این کشورها هستند و پیوند ایدئولوژیک وثیقی بین عربستان وهابی و تکفیریهای داعش وجود دارد و روش عربستان برای اعدام شیخ نمر و سایر افراد را چیزی شبیه داعش قلمداد میکند.بیتردید اعدام شیخ نمر یکی از خطاهای سیاسی داخلی آلسعود است تا جاییکه حتی متحدان این کشور نیز اقدام سعودی را غیرعقلانی دانستند. «هیلاری کلینتون» نامزد انتخابات آتی ریاستجمهوری آمریکا اظهار داشت: «فکر نمیکنم آنها تصمیم هوشمندانهای اتخاذ کردند. اعدام روحانی شیعه این کشور که موجب ناآرامیهای وسیع در خاورمیانه شده است، منطقه را بیشتر شعلهور میکند.» اندیشکده «دفاع از دموکراسیها» نیز در گزارشی به قلم «دیوید آندرو وینبرگ» پیرامون «ابعاد اعدام شیخ نمر و تأثیر آن بر اوضاع منطقه» نوشت: «اعدام شیخ نمر سرکوب استبدادی بوده است تا مبارزه علیه اعمال خرابکارانه.»همچنین روزنامه آلمانی «بیلد» در تیتر اول خود در روز 4 ژانویه/
۱۴ دی، عنوان داشت: «عربستان سعودی چیزی جز نفت، خرما و تروریسم برای جهان ندارد». «واشنگتنپست» نیز در مطلبی تحت عنوان «رژیم بیپروای عربستان سعودی» معتقد است شاه سلمان، سال اول پادشاهی خود را به حرکات جسورانه و بیپروایی اختصاص داده است تا قدرت خانواده سلطنتی را هم در درون و هم در خارج از کشور تقویت کند. اعدام یکی از روحانیون شیعه، نشانهای برای بیان سرکوب علیه اقلیت شیعیان عربستان بود. او یک گام بسیار خطرناک برداشت».
سطح منطقهای
دولت سعودی که روند بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی و منطقه را به ضرر منافع خود میدید، در سالهای اخیر کوشیده است با دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم، بهزعم خود اوضاع را کنترل کند. اما نتیجه آن چیزی جز افزایش خشونت و پرورش جریانهای تکفیری و تروریستی در منطقه نبوده است. اشتباهات سعودی در سوریه بهگونهای بود که وقتی ایران در حال ایفای نقش در سوریه برای حل بحران این کشور بود و عربستان از این امر ممانعت میکرد، حتی «فیلیپ هاموند»، وزیر خارجه انگلیس موضع وزیر خارجه عربستان در قبال نقش ایران در عربستان را اشتباه توصیف کرد.همچنین روزنامه «بلومبرگ» در مقالهای به بررسی اوضاع غرب آسیا پرداخت و با کنار گذاشتن سهم غرب در بهوجود آوردن بحران سوریه، به نقل از برخی تحلیلگران نوشت: «بحران سوریه را عربستان بهطور عمدی به راه انداخت و هدف از آن ریشهکن کردن تلاشهای اوباما برای حلوفصل درگیریها در منطقه بویژه در سوریه است.»سوریه البته تنها اشتباه سیاسی عربستان در منطقه نبود. بیتجربگی رهبران جدید آلسعود سبب شد همسایه جنوبی عربستان از 10 ماه پیش، مورد حمله قرار گیرد. حمله وحشیانه به یمن یکی از نمونههای عینی اخیر اقدامات ضدانسانی عربستان است بهطوریکه ۲۷ آبان یونیسف اشاره کرد که در حملات عربستان به یمن، ۶۰۴ کودک یمنی کشته و ۹۸۰ تن دیگر نیز زخمی شدند و ۵۰ درصد کودکان با تخریب مدارس و مراکز آموزشی در این کشور، از حق ادامه تحصیل محروم شدهاند.جنگ در یمن به قدری فاجعهبار بوده است که «باربارا بودین»، استاد دانشگاه «جورج تاون» و سفیر سابق آمریکا در یمن، در نشستی برای بررسی تحولات یمن در مؤسسه تحقیقاتی «وودرو ویلسون» در واشنگتن گفت: «حمایت آمریکا از عربستان سعودی در جنگ یمن، همسو با منافع آمریکا نیست.» وی در تشریح علل این اشتباه گفت: «علت اول اینکه این جنگ بهخوبی پیش نرفته است و هزینههای انسانی این جنگ بسیار تکاندهنده و زیاد است.» او ادامه داد: «محاصره بندرهای یمن و جلوگیری از ورود محموله کمکهای بشردوستانه به این کشور، جنایت جنگی به شمار میرود و تاسفآور است وقتی تلاشهایی برای تحقیقات درباره واقعیتهای جاری در یمن صورت میپذیرد، ایالات متحده مانع این تلاشها میشود... آمریکا در این جنگ کاملا شریک جرم است و بیتردید، این وضع در آینده برای ما نتایج خوشایندی نخواهد داشت.»روزنامه آمریکایی «نیویورکتایمز» نیز با اشاره به اینکه دخالت نظامی عربستان در یمن، همه روزنههای امید برای برقراری ثبات در آن کشور را از بین برد، نوشت: «حملات آلسعود نتایج فاجعهباری را بهدنبال داشته است، بهطوری که در حمله به یکی از اردوگاههای آوارگان در یمن، ۴۰ نفر کشته شدند.»
علاوه بر یمن، بحرین نیز که بعد از موج بیداری اسلامی سال ۲۰۱۱ بهسمت مطالبات اسلامی حرکت میکرد، با یورش و لشکرکشی عربستان برای سرکوب خواستههای خویش مواجه شده است. علاوه بر کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم عادی در این کشور با حمایتهای سعودی، بسیاری از خانهها و حدود
40 درصد مساجد این کشور نیز تخریب شده است.
تشت رسوایی مدعیان حقوق بشر
همه اینها اما در حالی است که مدعیان طرفداری از حقوق بشر، نهتنها چشمان خود را در برابر جنایات گسترده این رژیم بستهاند بلکه حتی از آن حمایت هم میکنند در حالیکه عربستان سعودی بهتنهایی برای ننگین بودن کارنامه محافل حقوق بشری دنیا و مدعیان این حقوق کافی است. سپتامبر سال ۲۰۱۵ میلادی در هنگامه سفر باراک اوباما به عربستان و ملاقات با ملک سلمان، «کریستوف دلوار»، دبیرکل سازمان گزارشگران بدون مرز «جایگاه عربستان را در میان ۱۸۰ کشور، در راستای رتبهبندی جهانی آزادی بیان، صدوشصتوچهارم اعلام کرد.»با این همه، رؤسای جمهوری کشورهای غربی با هیأتهای بلندپایه وارد عربستان میشوند و با این کشور قراردادهای تسلیحاتی و نفتی امضا میکنند. درست یک سال پیش، اوباما با تیم همراه برای سفری
3 روزه عازم عربستان شد. سفری که بدون توجه به نقض گسترده حقوق بشر، نقض آزادی بیان، نداشتن انتخابات، نقض حقوق زنان، نداشتن پارلمان، موروثی بودن حکومت، نداشتن حزب و رسانه مستقل، مواجهه نظامی علیه انقلابهای مردمی و حمایت از تروریسم و صرفاً با ملاحظه قراردادهای تسلیحاتی آمریکا انجام شد. این موضوع نشاندهنده این است که معیارهای حقوق بشری مجامع بینالمللی، متناقض، دوگانه و مبتنی بر منافع مادی حاصل از ارتباط با بنگاههای تسلیحاتی و اقتصادی است. هفتهنامه فرانسوی «ژورنال دو دیمانش» نیز با انتقاد از سفر «فرانسوا اولاند» رئیسجمهور این کشور به عربستان مینویسد: «اولاند طی 3 سال ریاستجمهوریاش، 4بار به عربستان سفر کرد.» داگلاس هربرت، کارشناس مسائل سیاسی، در گفتوگو با شبکه «فرانس۲۴» بیان میکند: «اولاند بهعنوان رئیسجمهور کشوری که خود را سرآمد حقوق بشر میداند، بهیکباره به کشوری میرود که فعالان حقوق بشر، آن را یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر میدانند.»بیشرمانهتر اما اینکه پایگاه خبری «اخبارالساعه» امارات بیان میدارد رئیسجمهور فرانسه به ریاض اطمینان داده است در تجاوز علیه مردم یمن میتواند روی کمکهای همهجانبه پاریس حساب کند.
فرجام سخن
هر چه زمان بیشتری سپری میشود بیشتر دست دولتمردان سعودی در منطقه در حمایت از تروریسم رو میشود. زمانی رهبران این کشور از اظهار حمایت علنی از ناآرامی در منطقه خودداری میکردند و در ظاهر سعی میکردند خود را موجه نشان دهند، اما با مرگ پادشاه پیشین و روی کارآمدن دولتمردان بیتجربه و جوان، پرده از صورت واقعی رهبران این کشور افتاده و بهصراحت دست به اعدامهای دستهجمعی و نسلکشی زدهاند. حمایت از تروریستها در سوریه، لبنان و عراق بهصورت حمایتهای نیابتی از آشوب در منطقه و مداخله مستقیم در یمن نمودهای بارز رفتارهای نابهنجار عربستان در منطقه است. اعدام شیخ نمر نیز عینیترین سطح فعالیت تروریسم دولتی عربستان در منطقه است که یقینا- آنچنان که رهبر حکیم انقلاب به آن اشاره کردند- تاوان خون این شهید مظلوم را خواهند داد.
* دانشجوی دکترای روابط بینالملل
منبع: khamenei.ir