محسن رحمانیواسوکلایی*: جمهوری اسلامی ایران با 195/648/1 کیلومترمربع وسعت دارای جمعیتی حدود 669/189/77 نفر است و قرار گرفتن در موقعیت منحصر به فرد جغرافیایی در منطقه خلیجفارس بویژه تسلط بر تنگه هرمز اهمیت آن را صدچندان کرده است. ایران در حاشیه خلیجفارس با کشورهای عربیای همسایه است که عمدتا سیاستهای ضدایرانی را به رهبری عربستانسعودی در عرصه سیاست خارجی خود به کار بستهاند. وسعت این کشورها غیر از عربستان، 413576 کیلومترمربع است یعنی 5کشور عربی حاشیه خلیجفارس 25 درصد وسعت ایران را دارا هستند و طبیعتا جمعیت آنان نیز از ایران حتی با افزودن جمعیت عربستان پایینتر است اما این کشورها گاهی سیاستهایی یا مواضعی را اعلام میدارند که بسیار فراتر از شخصیت و جایگاه آنان در نظام بینالملل است. یکی از عوامل یا مقدورات کشورها در اجرای سیاستهای دفاعی و خارجی، عوامل جغرافیایی یا ژئوپلیتیک است که با نگاهی به مواضع این کشورها در قبال ایران به یک طنز سیاسی شباهت دارد تا یک موضع سیاسی! این کشورها که در مجمعی به نام اتحادیه عرب هر از گاهی گردهم میآیند تا ایرانهراسی را به دلیل افزایش قدرت ایران در منطقه گسترش دهند، با صدور بیانیههایی، جمهوری اسلامی ایران را به دخالت در امور کشورها و حمایت از تروریستها متهم میکنند. این موضوع کمی ما را به تعجب میاندازد که این کشورها براساس چه پشتوانه و مقدوراتی یا چه سیاستهای موفقی در منطقه اینگونه زبان به گستاخی میگشایند و ایران را به اتهامات واهی متهم میکنند. این کشورها بویژه عربستان سعودی که سابقه تقابل آن با ایران به سالیان دور میرسد، فقط توانستهاند سیاست آشوب، تنش، گسترش افراطگرایی، تروریستپروری و حمایت از ترور را در منطقه پیاده کنند به طوری که این سیاستها حتی گریبان متحدان خودشان را هم گرفته و امروز شاهد تغییراتی در مواضع آنها در قبال عربستان هستیم. آخرین دستاورد منفی عربستان که چهره خود را در نظام بینالملل بیشتر مخدوش کرد، اعدام رهبر شیعیان عربستان آیتالله نمر بود که قریب به اتفاق کشورها و سازمانهای بینالمللی حتی به طور ظاهری آن را محکوم کرده و مردم کشورهای مختلف جهان نیز غیورتر از رؤسای کشورهایشان با برپایی تظاهراتی این اقدام را محکوم کردند. ایران نیز پیشتر از همه این اعدام را محکوم و مراتب اعتراض خود را اعلام کرد اما متاسفانه رویهای که در دیپلماسی ما عادی شده اعلام واکنش سطحی به این دست اقدامات است؛ در حالی که دیپلماسی مهمترین شاخصه سیاست خارجی کشورهاست و میتواند قدرت و اقتدار یک کشور را به منصه ظهور برساند. از این رو از مسؤولان دیپلماسی کشور انتظار میرود در قبال این دست کشورها که در جایگاه تقابل با ایران نیستند واکنش و رویکرد فعالتر و جدیتری نشان دهد تا شاهد گستاخیها و بیانیههایی گاه و بیگاه این جزایر کوچک در همسایگی خود نباشیم. این رویکرد به معنای حمله و تهاجم به عربستان سعودی یا کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس نیست بلکه به معنای اتخاذ یک رویکرد فعال و قاطعانه برای مهار اقدامات خصمانه این کشورها علیه جمهوری اسلامی ایران است. یکی از شاخصهای این رویکرد، پیگیریهای حقوقی در مجامع بینالمللی علیه برخی اقدامات سعودیهاست. بهعنوان مثال، عربستان- البته با همکاری آمریکا و برخی کشورها- اتهام مضحکی را مهرماه 89 علیه ایران مطرح کرد و مدعی شد سپاه قدس ایران قصد ترور «عادل الجبیر» سفیر وقت عربستان در واشنگتن [و وزیر خارجه کنونی آلسعود] را داشته است. این کشورها با این اتهام مضحک، ضمن جوسازی رسانهای علیه ایران، قطعنامهای را با 106 رأی مثبت در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رساندند که در آن ایران به طور غیرمستقیم محکوم شده بود. 3 سال پس از آن قضیه، آبان سال92 انفجار مهیبی در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت شکل گرفت که منجر به کشته شدن 23 و زخمی شدن 146 نفر شد؛ انفجاری که مسؤولیت آن را گروهی موسوم به گردان «عبدالله عزام» برعهده گرفت. رهبری این گردان برعهده یک تبعه سعودی به نام «ماجد الماجد» بود که پس از دستگیری وی توسط سرویسهای امنیتی لبنان بهرغم درخواست ایران برای بازجویی از وی که مخالفت عربستان را در پی داشت جسد وی پس از مرگ مشکوک او به عربستان منتقل و حتی شنیده شد از سوی حکومت سعودی به خانواده ماجد الماجد نشان عالی اهدا شده است. لازم بود دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی در این زمینه با استفاده از تمام ظرفیتهای موجود دست به اقدام حقوقی علیه عربستان بزند. شاخص دیگر در این رویکرد اتخاذ مواضع قاطعانه و جدیتر از سوی مسؤولان دیپلماسی کشور در برابر یاوهگوییها و گزافهگوییهای مقامات سعودی و ملیجکهای عربی است. در این زمینه البته مواضعی اتخاذ شده است ولی نیازمند قاطعانهتر شدن آنها هستیم. بهعنوان مثال در برابر برخی مواضع سعودیها مانند مخالفتهای علنی آنها با توافق هستهای یا مخالفت آنها با دعوت «بانکیمون» از ایران برای شرکت در کنفرانس صلح سوریه موسوم به ژنو2، موضع قاطعی اتخاذ نشد. لازم به توضیح است در راستای دعوت بانکیمون از ایران برای حضور در مذاکرات ژنو2، عربستان در یک موضعگیری رسمی اعلام کرد ایران صلاحیت حضور در ژنو 2 را ندارد و «سعودالفیصل»، وزیر مقبور خارجه عربستان تاکید کرد: «من از موضع ائتلاف معارضان مبنی بر رد مشارکت ایران در کنفرانس ژنو2 حمایت میکنم».
شاخص دیگر این رویکرد اصرار و پافشاری جمهوری اسلامی بر مواضع فعلی خود در محور مقاومت و حمایت از سوریه و عراق در برابر گروههای خشونتطلب و تکفیری است. امیدواریم در آینده نزدیک دیپلماسی قاطعانهتری را از مقامات کشورمان در برابر اینگونه مواضع شاهد باشیم.
*کارشناس ارشد مطالعات منطقهای ایران