مجتبی اصغری: «تبادل جاسوس» یکی از عادیترین اتفاقاتی است که میان 2 قطب دارای پیشینه «خصومت و دشمنی» صورت میگیرد. برخلاف سایر روابط دیپلماتیک «تبادل» هرگز در مسیر کانال «نمایش حسننیت» صورت نمیگیرد و اتفاقا نوعی اعتراف به در جریان بودن پروژه «جمعآوری هوشمند اطلاعات از خاک حریف» است، چرا که به طور معمول چنین مزیتی نصیب مرتکبان جرائم غیرجاسوسی نمیشود. با این احتساب همان طور که «وطن امروز» در اولین گزارش اختصاصی رونمایی از جرائم امنیتی «جیسون رضاییان» پیشنهاد داده بود، مبادله وی همزمان با فضاسازی رسانهای گسترده، حرکتی عاقلانه ارزیابی میشود که به نقشه «پلانبی» آمریکاییها برای «سنگین کردن پرونده حقوق بشری» تدارک دیده بر ضد ایران، دستکم در این حوزه، با اقتدار ایران و اعتراف تلویحی آمریکا به «جاسوسی» مبادلهشوندگان پایان میدهد.
به این اضافه کنید بهای نقدی را که آمریکاییها به ازای این صید سپاه پرداخت کردند؛ بازپرداخت یک میلیارد و 700 میلیون دلار طلب قدیمی کشور که تا به حساب کشور واریز نشد ماموران جیسون را به فرودگاه نبردند. مابقی امتیازاتی که آمریکاییها در ازای این صید سپاه دادند قطعا در روزهای آینده در رسانههای آمریکا گفته خواهد شد. اما آیا عملیات دشمن به پایان رسیده است؟ برای پاسخ به این سوال نیاز به بازیابی اطلاعات پرونده رضاییان داریم.
از هپی تا هستهای!
جیسون نخستین بار پس از تلاش برای پروندهسازی حقوق بشری ضد ایران با شو رسانهای «هپی» همراه با رقص و کشف حجاب گروهی چند نفره از جوانان ایرانی در اتوبانها و محلات تهران، دستگیر شد. رضاییان و همسرش همراه با چند فیلمبردار حرفهای، کارگردانی پروژه یادشده را برعهده داشتند و بلافاصله پس از دستگیری بازیگران کلیپ هپی، کمپین رسانهای سنگینی ضد ایران در شبکههای اجتماعی به راه انداختند. هدف از این حرکت، ایجاد فشار جهانی بر ایران برای تزریق هویت جدید و «تغییر اجباری درونی» بود. با این وجود «هپی» تنها بهانهای برای دستگیری «جاسوس کهنهکار» وزارت خارجه آمریکا بود و پشت این دستگیری مدتها تلاش پیگیر و اشراف اطلاعاتی نیروهای خدوم دستگاه امنیتی کشورمان از نظرها پنهان ماند. جیسون سالها در ایران بود و در دوره دولت قبلی نیز موفق شده بود با همراهی لیلی زند و تیم «رهپویان صلح» وابسته به بنیاد راکفلرها، در نهاد ریاستجمهوری به واسطه
«ا. ر. م» نفوذ کند اما سطح دسترسی وی هرگز به اندازه 2 سال اخیر در نهادهای دولتی صعود نکرد! رضاییان از عوامل آموزشدیده لابی امنیتی «نایاک» محسوب میشود که رابط وزارت خارجه و کنگره آمریکاست. تخصص جیسون نیز همچون نفر دوم نایاک «رضا مرعشی»، در میز ایران وزارت دفاع آمریکا، «اماکن محرمانه» عنوان شده بود. جیسون شاهمهرهای بود که پس از ارسال اطلاعات حیاتی ایران در حوزه روشهای دور زدن تحریم با همدستی عوامل اقتصادی لابی کنگره آمریکا- «نایاک» در مجموعه شرکتهای ایرانی «آ»- در تور امنیتی کشورمان گرفتار آمد.
رضاییان روابط مهمی با خانواده نمازیها داشت که در پوشش شرکتهای متعلق به آنها در ایران از اطلاعات اختصاصی برنامه هستهای کشورمان مطلع میشد، چرا که خانم «پ» موفق شده بود یکی از شرکتهای گروه «آ» را بهعنوان تهیهکننده قطعات تحریمی برنامه هستهای کشورمان جا بزند! به این ترتیب مسیر برای کسب اطلاعات سری، واردات قطعات معیوب و آلوده به نرمافزارهای ویروسی مخرب و جاسوسی محترمانه در اختیار اعضای بومی نایاک در ایران قرار گرفت.
گسترش یا توقف شبکه؟
در فتنه 88 تیم نایاکیهای مقیم ایران، فعالیت خود را تشدید کردند؛ به این ترتیب که جیسون رضاییان خوراک خبری ویژه و اطلاعات تحرکات پیش رو را در اختیار عناصر خارج مرز قرار میداد و شرکت «آ.د» نیز بستههای پیامکی میلیونی دعوت به اغتشاش و آشوب در میان کاربران خود پخش میکرد و عوامل خود را به مدیریت میدانی فتنه میگمارد. هماکنون نیز بهرغم فرار سرشاخههای اصلی از کشور و مبادله جیسون رضاییان، «آ.د»، مسابقه پیامکی یک برنامه پربیننده تلویزیونی را برگزار میکند، نرمافزارهای برخی از مشهورترین بانکهای کشور را مدیریت کرده و اطلاعات شبکه بانکی ایران را در سرورهای شرکت دوقلوی خود در لندن ذخیره میکند. حتی برخی مدیران آن اجازه تردد ویژه به مجلس شورای اسلامی را دارند و برخی اخبار حاکی از آن است که شرکت همکار جیسون رضاییان، پس از افشاگریهای «وطن امروز»، با یکی از وزرا نیز جلسه برگزار کرده تا دستش از زیرساخت اقتصادی کشور کوتاه نشود!
پیام پرونده پترائوس
پس نفوذ ساختارمند جیسون رضاییان در مهمترین و حساسترین نهادهای دولتی کشور، با همکاری عوامل صاحب رتبه داخلی بوده است. صحبت از همان کسانی است که خصوصیترین اطلاعات فعالیتهای اقتصادی نهادهای ملی ایران در ایام تحریم را از داخل در اختیار بیژن خواجهپور، رضا مرعشی و جیسون رضاییان قرار میدادند تا به قول نایاک، «تحریمها هوشمند شود و دقیقا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و افراد و نهادهای ضدتحریم را هدف قرار دهد»! روال کشورهای پیشرفته چنین است که پس از لو رفتن هویت جاسوس دشمن، ضمن معرفی رسانهای حداقلی وی، سختترین رفتار را با عوامل بلندپایه دسترسیدهنده داخلی دارند. به طور مثال در پرونده «دیوید پترائوس» ژنرال 4 ستاره ارتش آمریکا که پس از فرماندهی در جنگ بوسنی، عراق و افغانستان، به مقام ریاست «سیا» منصوب شده بود، مشاهده میشود پس از افشای روابطش با یک جاسوس زن اسرائیلی، در بیانیه استعفای خود خطاب به اوباما نوشت: «بعد از ۳۷ سال زندگی مشترک، من در قضاوتهای خود بسیار ضعیف عمل کردم و با فرد دیگری رابطه برقرار کردم. چنین رفتاری کاملاً غیرقابل قبول است، چه به عنوان همسر و چه بهعنوان رئیس سازمانی همچون سیا. عصر امروز رئیسجمهوری، استعفای مرا از سر لطف پذیرفت». استعفای پترائوس مشهور، پس از آن صورت گرفت که رسانههای رسمی آمریکا، پرونده ارتباط وی با یک جاسوس عالیرتبه صهیونیست را با جزئیات فاش کردند. طبیعتا پس از این واقعه «جاسوس اسرائیل» پس از پایان دوران رسیدگی به پرونده، از آمریکا اخراج شد.
نظام فدای نفوذیها؟!
این بزرگترین تفاوت رفتار حاکمیتی ما با عوامل دشمن در ایران است. سیستم آمریکایی همه تکنیکها و تواناییهای خود را به کار گرفت تا به دیگر «خائنین آمریکایی» هشدار دهد که حتی اگر بر کرسی ریاست «سیا» هم تکیه زده باشند به فجیعترین شکل ممکن پایین کشیده خواهند شد.
در مقابل به نظر میرسد بخشهایی در داخل کشور با عوامل داخلی پرونده جیسون رضاییان، مماشات و تساهل به خرج دادند تا شاید از واکنشهای نامعقول و غیرقابل پیشبینی برخی دیگر از عوامل عالیرتبه مرتبط با این پرونده مهم جلوگیری کنند. در چنین رفتاری، سلامت نظام قربانی افرادی میشود که در تاریخ انقلاب «هیچ» اهمیتی ندارند و صرفا به واسطه روابط سببی و نسبی، مدتی کوتاه بر اریکه قدرت تکیه زده و مرتکب سنگینترین جرائم شدهاند.
دستگیری، زندانی و سپس مبادله جیسون رضاییان، جاسوس عالیرتبه آمریکایی در چنین فضایی، نیازهای حقیقی حاکمیت و مردم مبنی بر «پاکسازی سیستم» از عوامل درونی فاسد را پاسخ نمیدهد. انتظار از دستگاه امنیتی کشورمان این بود که «نزار ذکا»ی لبنانی را پیش از تکمیل طرح فتنه سایبری ضد نظام در دام گرفتار کند که به لطف خدا عملیات با موفقیت انجام شد. قطعا هدف از دستگیری ذکا، جاسوس ویژه آمریکایی، هدایت و توبهکاری وی نیست!
اهمیت مجازات سرشاخهها
وظیفه حاکمیت «پاکسازی شبکههای داخلی» است که به دست دشمن ایجاد شده و هدف از آن ضربه زدن به ساختارهای ملی ما است. این حق مردم است که در محیطی امن و دور از انواع دامهای اطلاعاتی- امنیتی زندگی کنند و هزینه فتنهگری و دامگذاری عوامل هوشمند و آگاه به زوایای عمیق پروژههای ضدملی را با ناآگاهی و احیانا طمعورزی نپردازند.
این حق مردم و نظام است که مجازات عوامل دسترسیدهنده به جیسون رضاییان، سیامک نمازی، نزار ذکا، بیژن خواجهپور، پری نمازی و سایر عوامل آمریکا و صهیونیسم در ایران را مشاهده کنند. اگرنه این روند بیشباهت به این نیست که پس از پایان عملیات کشف بمب در مهمترین گلوگاههای پرجمعیت شهری، تلههای انفجاری، بدون «خنثیسازی» در میان مردم رها شوند! پرواضح است که عاملی جدید بزودی سراغ شبکه قدیمی خواهد آمد و پروژه نفوذ از همان نقطهای که متوقف شده بود مجددا اجرا میشود!
جای پری نمازی امروز «محسن- م» و پدرش به آمریکا خدمت میکنند، پروژه نزار ذکا را «نصرالله- ج» ادامه میدهد، شبکه سیامک نمازی را دیگرانی سرپرستی میکنند و عملیات جیسون رضاییان را نیز سرشاخههای عالیرتبه مرتبط با ... در آستانه انتخاباتی دیگر اجرایی میکنند.