printlogo


کد خبر: 152361تاریخ: 1394/11/1 00:00
به مناسبت سالروز وفات کریمه اهل بیت، حضرت معصومه(س)
برکات فاطمه قم

هادی قائم‌مقامی: زن آینه جمال و جلال خلقت است؛ بنابر حدیث معصوم: «المرأه.. ریحانه». زن گل است و در عین لطافت، مادر صلابت است.
با این همه در طول تاریخ به واسطه نگاه‌های تنگ‌نظرانه به «زن»، همواره متحجران به بهره‌کشی از «زن» پرداخته‌اند. نگاه‌های جنسیتی به «زن» بر نگاه‌های انسانی پیشی گرفتند. «زن» بودن، مقدم بر «انسان» بودن، موجب شد تا بسیاری از ظرفیت‌های «زن» پنهان بماند، حال آنکه «مرد از دامن زن به معراج می‌رود».
زن را به واسطه «مرد» معرفی کردند و او را نشناختند. شاید یکی از لطیف‌ترین تعابیر و گزاره‌هایی که در نقد نگاه‌های متحجرانه به زن، بیان شد، جملات پایانی کتاب «فاطمه، فاطمه است» باشد. او می‌نویسد: نمی‌دانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟ خواستم از «بوسوئه» تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لوئی، از «مریم» سخن می‌گفت. گفت: 1700 سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن داده‌اند. 1700 سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملت‌ها در شرق و غرب، ارزش‌های مریم را بیان کرده‌اند. 1700سال است که شاعران جهان، در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقه‌شان را به کار گرفته‌اند. 1700 سال است که همه هنرمندان، چهره‌نگاران، پیکره‌سازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی‌های اعجازگر کرده‌اند. اما مجموعه گفته‌ها و اندیشه‌ها و کوشش‌ها و هنرمندی‌های همه در طول این قرن‌های بسیار، به اندازه این یک کلمه نتوانسته‌اند عظمت‌های مریم را باز گویند که «مریم مادر عیسی است».
و من خواستم با چنین شیوه‌ای از فاطمه بگویم، باز درماندم.
خواستم بگویم: فاطمه دختر خدیجه بزرگ است؛ دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم: فاطمه دختر محمد(ص) است؛ دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم: فاطمه همسر علی است؛ دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم: فاطمه مادر حسنین است؛ دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم: فاطمه مادر زینب است؛ باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه، فاطمه است...
آری! فاطمه، فاطمه است. و اینگونه است که زن در اسلام، انسان و آینه جمال و جلال خلقت معرفی می‌شود، نه به واسطه مرد بلکه به خاطر خودش.
بشریت، زنان بسیاری به خود دیده است که در اوج کمال انسانی، در تاریخ تاثیرگذار ظاهر شده‌اند و برخی سرنوشت آدمی را برای سده‌ها و  هزاره‌های بعدی تغییر داده‌اند. اگرچه روایت‌های دروغ خواسته‌اند نقش زن را در تاریخ مخرب جلوه دهند اما حقیقت این است که زن به مثابه یک انسان، همان ظرفیت‌هایی را دارد که مرد دارد و اینگونه نیست که مرد در فضیلت بالاتر از زن باشد. «ان اکرمکم عندالله» هم برای مرد است و هم برای زن. به عبارت دیگر ملاک و معیار تقوا برتری می‌آورد نه جنسیت خاص.
روایات خلاف واقع تاریخی برآنند نقش زن را مخرب توصیف کنند. یکی از این روایات، داستانی است که در برخی منابع مسیحیت درباره ماجرای رانده شدن آدم و حوا از بهشت مطرح شده است. استاد مطهری در این باره می‌گوید: یک فکر بسیار غلط را مسیحیان در تاریخ مذهبی جهان وارد کردند که واقعاً خیانت بود (در مساله زن نداشتن عیسی(ع) و ترک ازدواج و مجرد زیستن کشیش‌ها و کاردینال‌ها). کم‌کم این فکر پیدا شد که اساساً زن، عنصر گناه و فریب است: یعنی شیطان کوچک است. مرد به خودی خود گناه نمی‌کند و این زن است شیطان کوچک است که همیشه وسوسه می‌کند و مرد را به گناه وامی‌دارد. گفتند: اساساً قصه آدم و شیطان و حوا، اینطور شروع شد که شیطان نمی‌توانست در آدم نفوذ کند. لذا حوا را فریب داد و حوا آدم را فریب داد و در تمام تاریخ همیشه به این شکل است که شیطان بزرگ، زن را و زن، مرد را وسوسه می‌کند. اصلاً داستان آدم و حوا و شیطان در میان مسیحیان به این شکل درآمد. ولی قرآن درست خلاف این را می‌گوید و تصریح می‌کند؛ و این عجیب است.
قرآن، وقتی داستان آدم و شیطان را ذکر می‌کند، برای آدم، اصالت و برای حوا، تبعیت قائل می‌شود. در سوره اعراف، اول که می‌فرماید: ما به این دو نفر گفتیم که ساکن بهشت شوید (نه فقط به آدم): لا تقربا هذه الشجره؛ به این درخت نزدیک نشوید (حال آن درخت هر چه هست) بعد می‌فرماید: فوسوس لهما الشیطان : شیطان این دو را وسوسه کرد. نمی‌گوید یکی را وسوسه کرد و او دیگری را وسوسه کرد؛ فدلاّ هما به غرور. باز هما ضمیر تثنیه است. و قاسمهما انّی لکما لمن الناصحین؛  آنجا خواست فریب بدهد، جلوی هر دوی آنها قسم دروغ خورد. آدم همان مقدار لغزش کرد که حوا، و حوا همانقدر لغزش کرد که آدم.
متفکر شهید، مرتضی مطهری در تبیین تاریخ از رویکرد حضور زن و مرد در تاریخ می‌گوید: تاریخ از نظر اینکه در ساختن آن تنها مرد دخالت داشته باشد یا مرد و زن با یکدیگر دخالت داشته باشند، 3 گونه می‌تواند باشد: یک تاریخ، تاریخ مذکر است: یعنی تاریخی که به دست جنس مذکر به طور مستقیم ساخته شده است و جنس مؤنث هیچ نقشی در آن ندارد.
یک تاریخ، تاریخ مذکر - مؤنث است: اما مذکر - مؤنث مختلط، بدون آنکه مرد در مدار خودش قرار بگیرد و زن در مدار خودش. یعنی تاریخی که در آن این منظومه به هم خورده است؛ مرد در مدار زن قرار می‌گیرد و زن در مدار مرد که ما اگر طرز لباس پوشیدن امروز بعضی از آقاپسرها و دخترخانم‌ها را ببینیم، متوجه می‌شویم چطور اینها دارند جای خودشان را با یکدیگر عوض می‌کنند.
نوع سوم، تاریخ مذکر - مؤنث است که هم به دست مرد ساخته شده است و هم به دست زن. ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش. وقتی به قرآن کریم مراجعه می‌کنیم می‌بینیم تاریخ مذهب و دین- آنطور که قرآن کریم تشریح کرده است- یک تاریخ مذکر - مؤنث است و به تعبیر من، یک تاریخ مؤنث است: یعنی مذکر و مؤنث هر دو، اما نه به صورت اختلاط. بلکه به این صورت که مرد در مقام و مدار خودش و زن در مقام و مدار خودش... می‌آییم در متن تاریخ اسلام. از همان روز اول 2 نفر مسلمان می‌شوند: علی و خدیجه که این دو نقش مؤثری در ساختن تاریخ اسلام دارند. اگر فداکاری‌های این زن- که از پیغمبر 15 سال بزرگ‌تر بود- نبود، از نظر علل ظاهری مگر پیغمبر می‌توانست کاری از پیش ببرد؟
در میان خیل زنان تاثیرگذار، از حضرت خدیجه تا حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، از حضرت زینب تا حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها و دیگر زنان بزرگ تاریخ اسلام و شیعه، همواره پاسداری از مکتب و اسلام عزیز سرلوحه امور بوده است. در این میان ایران به واسطه فیض حضور حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها در قم، صاحب برکات فراوانی از این جهت شده است.
حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام در روز اول ذیقعده سال 173 قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام موسی کاظم علیه‌السلام و مادر گرامی‌اش حضرت نجمه‌خاتون است که بعد از تولد حضرت رضا علیه‌السلام به «طاهره» ملقب شد. خواهر بزرگوار امام هشتم در سال 201 قمری در پی عزیمت حضرت رضا(ع)، بعد از یک سال تحمل دوری برادر بزرگوارش از مدینه منوره عازم خراسان شد. از آنجا که حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام پیام‌آور فرهنگ و معارف اهل بیت علیهم‌السلام و مدافع مظلومیت امامان شیعه و تداوم‌بخش راه پدر بزرگوارش در مبارزه با طاغوت‌های زمان بود، عوامل حکومتی بنی‌عباس، در شهر ساوه به کاروان حامل آن حضرت حمله کرده و همراهان آن حضرت را به شهادت رساندند. حتی طبق نوشته استاد محقق شیخ جعفر مرتضی عاملی در کتاب
حیاه.. الامام الرضا علیه‌السلام، آن حضرت را نیز مسموم کردند. حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام بر اثر مسمومیت و شدت غم و اندوه در شهر ساوه بیمار شد و فرمود: مرا به شهر قم ببرید زیرا از پدرم شنیدم که می‌فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست. برای همین حضرت معصومه علیهاالسلام در 23 ربیع‌الاول سال 201 قمری به شهر قم وارد شدند و مورد استقبال عده زیادی از مردم مشتاق و شیفته اهل بیت علیهم‌السلام قرار گرفتند. آن بزرگوار بعد از 17 روز اقامت در منزل «موسی بن خزرج» که به «بیت‌النور» شهرت یافت، دهم ربیع‌الثانی سال 201 هجری دیده از جهان فروبسته و در «باغ بابلان» محل فعلی مزار آن حضرت دفن شدند.
شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه علیها‌السلام از آبادانی ظاهری بی‌بهره بود و اهالی شیعی‌مذهب آن مورد آزار و اذیت بودند اما از لحاظ ایمان و اعتقاد مذهبی، این شهر بهترین فضای معنوی را داشته و زمینه پذیرش اهل بیت پیامبر صلی‌الله علیه و آله و یاران باوفای آنان در این منطقه کاملا فراهم بود. به همین جهت امامان معصوم علیهم‌السلام در مناسبت‌های مختلف، شهر قم و اهالی آن را مورد عنایت قرار داده و عبارات زیبایی را که حاکی از علاقه‌مندی آن بزرگواران به این خطه ایران بود، بیان می‌کردند. حتی گاهی ائمه اطهار با فرستادن تحفه‌ها و هدایا اهل قم را مفتخر می‌ساختند. از جمله می‌توان به ابی جریر، زکریا بن ادریس و زکریا بن آدم و عیسی بن‌ عبدالله و چند نفر دیگر اشاره کرد که به افتخار اخذ هدایای ارزشمندی همچون انگشتری و جامه و کفن از دست مبارک ائمه هدی علیهم‌السلام نائل شدند. به نظر می‌رسد تعداد اخبار و احادیثی که درباره شهر قم از ائمه اطهار علیهم‌السلام روایت شده است درباره هیچ یک از شهرهای ایران روایت نشده است. مرحوم شیخ حسین مفلس در کتاب «تحفه.. ‌الفاطمیین» چهل حدیث درباره قم نقل کرده است.
در کتاب‌های معتبر شیعی همچون بحارالانوار، سفینه البحار و مستدرک سفینه البحار و... در این باره روایات جامع و قابل توجهی نقل شده است. امام صادق علیه‌السلام روزی با اشاره به عیسی بن عبدالله قمی فرمودند: «سلام بر مردم قم! خداوند شهرهای آنان را با باران سیراب کند و برکت‌ها را بر آنان نازل کند و بدی‌های آنان را به خوبی مبدل گرداند. آنها اهل رکوع و سجود و قیام و قعودند. آنان فقیه و دانشمند و اهل درک حقایق و روایت و عبادت نیکو هستند». صفوان بن یحیی کوفی معروف به بیاع سابری از نزدیک‌ترین و مطمئن‌ترین یاران امام رضا علیه‌السلام می‌گوید: روزی در حضور امام رضا علیه‌السلام نشسته بودم که از شهر قم و اهالی آن سخن به میان آمد و اینکه آنان در زمان ظهور حضرت ولی عصر علیه‌السلام به سوی آن بزرگوار میل خواهند کرد. در این لحظه امام هشتم علیه‌السلام به اهل قم درود فرستاده و فرمودند: «رضی الله عنهم، ثم قال: ان للجنه.. ثمانیه.. ابواب و واحد منها لاهل قم و هم خیار شیعتنا من بین سائر البلاد، خمر الله تعالی ولایتنا فی طینته: خداوند از آنان خشنود باشد. سپس فرمود: همانا بهشت دارای 8 در است که یکی از آن درها مخصوص مردم قم است. آنان شیعیان برگزیده ما در میان سایر شهرها هستند. خداوند ولایت و محبت ما [اهل بیت] را با طینت آنان عجین کرده است».
در میان همه آثار و برکاتی که به واسطه حضور کریمه اهل بیت علیهم‌السلام در قم وجود دارد، تبدیل این شهر به مرکز علمی و دینی برای تفقه در اسلام و شکل‌گیری حوزه‌های علمیه برای این منطقه جایگاه ویژه‌ای ایجاد کرده است.
پیش از شکل‌گیری حوزه‌های علمیه نیز علما و اندیشمندان بسیاری از فیض حضرت معصومه برای حل و گشایش مسائل علمی بهره برده‌اند. مرحوم محدث قمی می‌فرماید: از بعض اساتید خود شنیدم که: مرحوم ملاصدرای شیرازی به خاطر بعضی مشکلات از شیراز به قم مهاجرت فرمود و در قریه کهک اقامت نمود. آن حکیم فرزانه هرگاه مطالب علمی بر او مشکل می‌شد به زیارت حضرت فاطمه معصومه می‌آمد و با توسل به آن بزرگوار مشکلات علمی ایشان حل می‌شد و از آن منبع فیض الهی مورد عنایت قرار گرفت.
درباره جایگاه علمی حضرت معصومه سلام‌الله علیها نیز روایات فراوان است. حضرت معصومه علیهاالسلام، در خاندانی رشد یافت که سرچشمه علم و تقوا و فضیلت‌های اخلاقی بودند. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی امام رضا علیه‌السلام عهده‌دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و بر اثر توجهات فراوان آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم علیه‌السلام به مقام والایی رسیدند. در میان فرزندان پیشوای هفتم، بعد از امام رضا علیه‌السلام، حضرت معصومه علیهاالسلام از نظر علمی و اخلاقی والامقام‌ترین آنان است. روزی جمعی از شیعیان به قصد دیدار امام موسی بن‌ جعفر(ع) به مدینه منوره مشرف شدند و پرسش‌هایی داشتند که می‌خواستند از محضر امام کاظم(ع) بپرسند. امام(ع) در سفر بود، آنها پرسش‌های خود را نوشته و به حضرت معصومه(س) تحویل دادند. روز بعد که می‌خواستند از مدینه به سوی وطن خود بازگردند، برای دریافت پاسخ به منزل امام(ع) رفتند. امام کاظم(ع) مراجعت نفرموده بود و آنها امکان توقف نداشتند، از این رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسش‌ها را نوشت و به آنها تسلیم کرد. آنها با خوشحالی فراوان از مدینه خارج شدند. در مسیر، با امام کاظم(ع) روبه‌رو شدند و داستان خود را برای آن حضرت شرح دادند. هنگامی که امام(ع) پرسش‌های آنان و پاسخ‌های دخترش (حضرت معصومه(س)) را ملاحظه کرد، 3 بار فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش فدایش باد!»
شهرهایی که در جهان اسلام به عنوان مرکزی برای طلاب و حوزه‌های علمیه مطرح بودند نجف و قم بودند. بدون تردید نقش حرم حضرت امیرالمومنین علی(ع) در نجف و حرم حضرت فاطمه معصومه(س) در قم تاثیر بسزایی در شکل‌گیری این دو حوزه علمیه بزرگ داشته است.
حضور حضرت معصومه(س) و روایاتی که در منقبت ایشان از ائمه(ع) نقل شده بود باعث تقویت مذهب تشیع 12 امامی در قم شد. در حقیقت به برکت وجود حضرت معصومه(س) مذهب تشیع 12امامی به تدریج در قم، به صورت مذهب غالب درآمد و احادیث ائمه(ع)، مورد اعتقاد و عمل مردم قرار گرفت. عالمه محدثه حضرت معصومه(س) با نقل احادیثی درباره تشیع، نقش مؤثری در ترسیم ابعاد تشیع، ایفا کردند.
در جلد اول کتاب گنجینه دانشمندان، اسامی 210 نفر از فقها، راویان، محدثان و دانشمندان نامی قم تا زمان شیخ‌ طوسی، موسس حوزه نجف و 56 نفر از مشاهیر و بزرگان فقها و دانشمندان نامی قم از زمان مرحوم شیخ الطائفه(ره) تا زمان ورود مرحوم آیت‌الله العظمی حائری(ره) به قم آمده است. حضور این همه عالم و فقیه و محدث در این شهر قطعا به برکت وجود حضرت معصومه(س) بوده است، چرا که این روند تا زمان میرزای قمی در 1231ه ق ادامه داشت تا آنکه با رحلت وی، حوزه قم به ضعف گرایید. و با هجرت آیت‌الله‌العظمی شیخ عبدالکریم حائری به این شهر، حوزه علمیه در قالب یک نهاد مستحکم، حیاتی دوباره یافت. علمای شیعه در قم توجه ویژه‌ای به بارگاه حضرت معصومه(س) داشتند به طوری که تلاش می‌کردند دروس خود را در حرم ایشان یا در مسجدی که در کنار این حرم به نام مسجد اعظم تاسیس کرده بودند، برگزار کنند. این علما نسبت به زیارت هر روزه و استمداد از حضرت معصومه(س) توجه ویژه‌ای داشتند به طوری که این سنت هنوز در میان علما رایج است.
آیت‌الله العظمی حائری یزدی موسس حوزه علمیه قم، یکی از آغازگران نهضت جهاد علمی در شهر کریمه اهل بیت است. ایشان پس از حضور در نجف، کربلا و اراک به قم می‌آیند و حوزه علمیه را تاسیس می‌کنند که در سال‌های بعد روحانیون بارز و برجسته‌ای به تحصیل و تدریس در آن مشغول می‌شوند. فیضیه قم روحانیون مبارزی را تربیت می‌کند که پایه‌گذاران اصلی نهضت انقلاب اسلامی می‌شوند که پس از اظلام فراوان در تاریخ به شیعه، پایه‌گذار نوع متفاوتی از حکومت دینی می‌شوند.
در واقع سنگ بنایی که آیت‌الله العظمی حائری، به برکت حضور حضرت معصومه‌(س) در قم، می‌گذارند. به فاصله کمی منجر به یک انقلاب عظیم می‌شود، انقلابی که روحانیون تربیت‌یافته حوزه علمیه قم، پیشتازان و راهبران آن هستند.
برکات حضرت معصومه(س) اما بی‌پایان است و قم پایگاه علمایی است که نمی‌گذارند نهضت علمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی، متوقف شود.
 رهبر معظم انقلاب پیرامون شهر مقدس قم می‌گویند: «ما باید از حضرت معصومه علیهاالسلام، بیشتر استفاده کنیم؛ به هر صورت ایشان امامزاده بلافصل است. دختر امام، خواهر امام، عمه امام، خیلی عظمت دارد. در همین زیارتنامه ایشان آمده است: «یا فاطِمَه..ُ اِشْفَعِی لی فِی الْجَّنَّه.. فَاِنَّ لَک عِنْدَاللهِ شَأْنَاً مِنَ الشّأن؛ ‌ای فاطمه معصومه! تو برای ورود من به بهشت شفاعت کن، چون نزد خدا دارای شأن و مقام بزرگی هستی.» بنابراین باید خیلی مغتنم بشمارید. همه مسلمانان و پیروان اهل بیت عصمت بویژه مردم قم و بالاخص طلاب و علما باید زیارت او را مغتنم بدانند و از آن حضرت استمداد بنمایند. امیدوارم خداوند به همه ما توفیق عنایت فرماید تا بتوانیم از این نعمت بزرگ، بیشتر بهره‌مند گردیم».  ایشان در جای دیگری می‌فرمایند: «در این شهر عزیز، سه نقطه برجسته در میان این همه نقاط روشن، چشم را به خود جلب می‌کند: اول، حرم مطهر و مضجع شریف حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام است؛ آن بزرگواری که این سرچشمه جوشان و خروشان نخستین بار از کنار مرقد او جوشید و برکاتش به همه عالم و بویژه به دنیای اسلام رسید.
دوم، علم و فقاهت و حدیث است که این شهر پرچمدار آن بوده است؛ حوزه علمیه‌ای که از 1200 سال قبل تا امروز در این شهر مقدس همیشه پابرجا و برپا بوده است. علمای بزرگ، فقهای بزرگ، فلاسفه باارزش، محدثان عالی‌مقام و مؤلفان عالیقدر از این شهر برخاستند یا به این شهر پناه آوردند و در زیر پرتو مرقد مطهر پاره تن امامت و ولایت، یعنی حضرت معصومه علیهاالسلام اقامت گزیدند. نقطه سوم، برجستگی شما مردم مؤمن و شجاع و آگاه و زمان‌شناس این شهر است».
علامه حسن‌زاده‌آملی نیز بیان قابل تاملی در این باره دارند که نشان اهمیت این امامزاده شریف است: «ما امامزاده زیاد داریم و خود موسی بن ‌جعفر علیهماالسلام فرزندان زیادی داشتند، اما کدام یک از ایشان مانند فاطمه معصومه(س) درخشید و منشأ خیرات و برکات شد و باید یک مقام ثبوتی باشد که این مقام اثبات رقم خورده باشد و ‌ای کاش من می‌توانستم در این مسیر این‌طور به محضر شما تشرف پیدا کنم».
 


Page Generated in 0/0160 sec