printlogo


کد خبر: 152401تاریخ: 1394/11/3 00:00
سیاست تفحش

امیرعلی جهاندار: «شطرنج‌باز حرفه‌ای آن است که وقتی می‌خواهد دست به مهره بزند؛ حداقل تا 10 حرکت آینده‌اش را پیش‌بینی کرده باشد.» این ضرب‌المثلی است که هر کس می‌خواهد سیاست‌ورزی را توضیح دهد آن را به زبان می‌راند. اگر نتوانی سیاست‌ورزی عقلانی داشته باشی، یعنی وقتی در بازی سیاست رفتاری از تو سر بزند که از قبل بازنده باشی، بهترین رفتار بهم ریختن زمین بازی است، بهم ریختنی که بسته به شخصیتت متفاوت می‌تواند باشد، یک روز گوشه‌نشینی، یک روز لشکرکشی خیابانی و یک روز فحاشی و توهین به جریان‌های رقیب! در این بین البته می‌توانی انسانی باشی که از همه این پتانسیل‌ها برای نشان دادن ناتوانی سیاسی خود استفاده کنی! حال آنکه آنچه از این رهگذر به ناظر بیرونی منتقل کنی تنها یک شخصیت «نابلد سیاسی فحاش» باشد!
اولین شرط برای سیاست‌ورزی آن است که وقتی در بازی سیاست وارد می‌شوی باید قاعده بازی را قبول کنی و به آن قاعده ملتزم باشی! وقتی علیه نظام شورش کردی، نباید توقع داشته باشی آن نظام تو را برای تصمیم‌گیری در آن صالح بداند! و وقتی با یک عقبه وسیع از فساد اقتصادی، امنیتی، اخلاقی و سیاسی وارد بازی شدی نباید توقع داشته باشی تایید صلاحیت شوی!
سال 92 رهبر حکیم انقلاب پیش از برگزاری انتخابات با بیان این مساله که کسانی که به نظام اعتقادی هم ندارند در انتخابات شرکت کنند، یک پیام را برای جهان مخابره کردند و آن اینکه در ایران حتی کسانی که به نظام اعتقاد ندارند، نسبت به امانتداری این نظام در رأی‌شان اعتماد دارند. این جمله در این انتخابات هم تلویحا تکرار شد اما برخی که تعمدا دوست دارند کج فهم باشند این جمله را اینگونه ترجمه کردند: «ایشان تاکید کردند کسانی که حتی نظام و من را قبول ندارند، رای دهند. اما باید کسی وجود داشته باشد که مردم به او رای دهند». این کج‌فهمی‌ها باعث شد رهبری صراحتا اعلام کنند: «کسانی هم که با نظام مساله دارند در انتخابات شرکت کنند؛ این سخن به معنای آن نیست که بخواهند کسانی که نظام را قبول ندارند به مجلس بفرستند».
اما بازخوردهای این کلام رهبری از سوی کسانی که همواره ترجیح داده بودند در بازی سیاست با توهین و فحش کار را جلو ببرند معین شد. چند دقیقه بعد از سخنرانی رهبر انقلاب، در واکنشی توهین‌آمیز به تایید و رد صلاحیت نامزدهای انتخابات، کانال تلگرام هاشمی رفسنجانی نوشت: «اگر اسب‌ها اجازه مسابقه نداشته باشند، هر قاطری به خط پایان خواهد رسید!»
این توهین‌ها از چند جنبه قابل بررسی است که شاید اولین آن ویژگی شخصی هاشمی و خانواده وی باشد که در رقابت سیاسی همواره در جایگاه مغلوب، ترجیح می‌دهند با توهین عمل کنند؛ چه آن زمان که حکم قوه‌قضائیه درباره پرونده مهدی هاشمی از سوی عفت مرعشی «پدرسوخته‌بازی» خوانده می‌شود، چه هنگامی که فائزه هاشمی جمهوری اسلامی را با حکومت سلطنت پهلوی یکی می‌کند و چه آن زمان که هاشمی رفسنجانی در برخورد با منتقدان خود آنها را کلاغ می‌داند و با اسرائیل و نتانیاهو یکی می‌کند. و همین تفکر باعث می‌شود که امروز کانال هاشمی در تلگرام رقبا را «قاطر» بخواند!
«توهین»، «تحقیر» و «حذف» 3 استراتژی‌ای است که نومحافظه‌کاران از سازندگی و کارگزارانی به ارث بردند که تحت لوای هاشمی بوده‌اند. تحقیر مردم پایین شهر با اصطلاحاتی چون قابلمه به‌دستانی که رأی آنها کیفیت ندارد، هم محصول همین تفکر است.
«خودمرکزپنداری» هاشمی باعث شده هر رأی و نظر مخالف خودش را تخطئه کند و به‌واسطه چارچوب شخصیتی و رفتاری هاشمی که منبعث از سیاست‌ورزی غیرعقلانی وی است، توهین و تفحش یکی از پایه‌های اصلی این تخطئه است. هاشمی که نمی‌تواند در زمین بازی سیاست درست عمل کند و غریزه بر عقلش غلبه می‌کند، توهین را بر تحمل منتقد و مخالفش ترجیح می‌دهد.

 


Page Generated in 0/0059 sec