printlogo


کد خبر: 152704تاریخ: 1394/11/7 00:00
نگاهی به نمایش «تب سرد روی پیشانی داغ»
چند درجه زیر صفر!

شیوه غلطی گاهی در آغاز کردن برخی نمایش‌ها دیده می‌شود که در آن کارگردان اصرار می‌ورزد قسمت نخستین نمایش را به میل و سلیقه خود اجرا کند و هدفش هم از این ترفند آن است که به هر طریقی شده به تماشاگر وانمود شود از همان آغاز با اجرایی ظاهرا متمایز و خاص روبه‌رو است و در این رابطه مهم هم نیست که این شیوه آغاز نمایش ارتباط تنگاتنگی با موضوع محوری اجرا دارد یا خیر.  به گزارش «هنر آنلاین»، نمایش «تب سرد روی پیشانی داغ» به نویسندگی علی حاتمی‌نژاد و طراحی و کارگردانی مهدی ضیاء‌چمنی در صحنه اول «خرده‌روایت»‌هایی را از زبان یکی از پرسوناژها که روی تختخوابی دراز کشیده روایت می‌کند؛ این خرده‌روایت‌ها شامل برخی خاطره‌های نوستالژیک است. نکته حائز اهمیت آن است که پرسوناژ مورد نظر در این صحنه سالم است اما در صحنه دوم بدون دلیل معلول و تاحد زیادی ناتوان نشان داده می‌شود و کارگردان خیلی سهل‌انگارانه علت و چگونگی چنین وضعیتی را به گمانه‌زنی‌های ذهن تماشاگر می‌سپارد. نگاهی گذرا به وقایع نشان می‌دهد همه چیز سطحی و ساختگی است. ضمنأ پایان نمایش هم به همان موقعیت آغازین بازمی‌گردد. در این میان اساسا آخرش معلوم هم نمی‌شود هدف نویسنده از پرداختن به این وقایع بدون دلیل، بیهوده و جعلی چه بوده است. در یکی از صحنه‌های ماقبل آخر ناگهان و به طور خود به خودی برای چند لحظه معلولیت پرسوناژ معلول از بین می‌رود و بعد بلافاصله دوباره معلول می‌شود؛ برای این حادثه «من‌درآوردی» هم هیچ دلیلی ارائه نشده است. در متن و کارگردانی این نمایش اساسا روابط علت و معلولی رعایت نشده است. طراحی صحنه هم بیانگر نکته یا داشته مهمی نیست و در رابطه با مقوله بازیگری، فقط بازی بازیگر مردی که نقش برادر معلول را ایفا می‌کند، خوب و قابل توجه است. بازی بقیه بازیگران تصنعی است؛ ضمنا رفتار همسر برادر خطاکار با برادر معلول شوهرش- که از هر دوی آنان بزرگ‌تر است - مثل رفتار کردن با یک بچه است و این در نمایش ظاهرا به عنوان محبت و رفتاری درست نشان داده شده است. میزانسن‌ها اغلب تکراری و قراردادی است. در بیشتر صحنه‌ها 2 بازیگر، هرکام در طرفی از صحنه روی چارپایه می‌نشینند و با هم از دور، زیر نور موضعی حرف می‌زنند. در این اجرا آدم‌ها یا خیلی خوبند یا خیلی بد. ضمنا دیالوگ‌ها هم به دیالوگ تئاتری شباهت ندارد و گاهی غلط هم به کار گرفته شده است. در این اجرا «کنش دراماتیک» وجود دارد اما نویسنده و کارگردان عملا این کنش دراماتیک را در طی صحنه‌های بعد، دروغ و باطل از کار در می‌آورند. بازیگران نیز گاهی بدون دلیل تک‌صداهایی با لب و دهان ایجاد می‌کنند.


Page Generated in 0/0068 sec