printlogo


کد خبر: 152946تاریخ: 1394/11/12 00:00
نگاهی به نمایش «شرم و دغدغه» به نویسندگی و کارگردانی سیدجواد اشکذری
به زبان صحنه

در تئاتر و سینما استفاده از حوادث و سوژه‌های مستند بسیار رایج و نشانگر ابتکار ذهنی نویسنده است و به طور همزمان مسؤولیت انسانی او را هم نشان می‌دهد. به گزارش هنرآنلاین، این رویکرد و اقدام هنرمندانه شرایط و الزاماتی را طلب می‌کند که تعریف مستندگونگی تئاتری یا سینمایی را «تعریفی خاص» جلوه می‌دهد؛ این به آن دلیل است که اساسا این دو مدیوم هنری نوع کارکردها و کاربردها و الزامات هنری و مدیومی خود را نیز در چگونگی نشان دادن موضوع، حوادث و موقعیت‌های مستند دخالت می‌دهند اگرنه روایت یا نشان دادن چیزی که اتفاق افتاده برای تئاتر و سینما وجاهت زیبایی‌شناختی هنری ندارد و روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌ها چنین موضوعاتی را به شکل مطلوب خود می‌نویسند و به توصیف درمی‌آورند. در نمایش «شرم و دغدغه» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی سیدجواد اشکذری که روز هفتم بهمن‌ماه در سالن مولوی اجرا شد، نویسنده یا همان کارگردان، موضوعش را براساس یک رویداد مستند و واقعی انتخاب کرده و در قالب یک متن اجرایی برای نمایش‌دهی روی صحنه طراحی کرده است. در اجرای این نمایش، اولین چیزی که جلب توجه می‌کند طراحی نمایشی و شسته‌ و رفته صحنه است که ثابت می‌کند کارگردان همه تأکیداتش را به انعکاس‌دهی موضوع اختصاص داده و از دکور و شلوغی زیاد اجتناب ورزیده است. در این صحنه نسبتا خلوت فقط یک میز هست که قابلیت تقسیم به میزهای کوچک‌تری را دارد؛ در نتیجه، انعطاف لازم برای کاربردی و کارکردی شدن طرح نمایشی اجرا و ضمنا فضای لازم برای بازی و مانور بازیگران فراهم شده است. اما انعکاس‌دهی تصاویر «ویدئو پروجکشن» روی سطح افقی میز، آن را به شکل یک تلویزیون روشن، واژگون و روبه سقف سالن درآورده است. به همین دلیل تصاویرش کاربری دراماتیک ندارند و عملا چیزهایی را از محتوای نمایش کم و حذف کرده است. محتوای نمایش «شرم و دغدغه» صرفا «گزاره‌ای» کردن حادثه و اطلاع‌رسانی به زبان صحنه است و سیدجواد اشکذری به شروط الزامی که قبلا به آن اشاره شد، توجه نکرده است؛ یعنی اجرای مورد نظر تحلیلی یا تأویلی نیست. در نمایش برای کشتن تعدادی از افراد خانواده توسط یکی از پسران، علت‌های قانع‌کننده و باورپذیری ارائه نشده و تماشاگر فقط از واقعه و فاجعه با خبر می‌شود اما واقعیت آن است که سیدجواد اشکذری در زمینه دیالوگ‌نویسی و طراحی بیرونی موضوع تاحدی موفق است: «یه دردهایی هست که همیشه رو دلت سنگینی می‌کنه، این دردها را نمی‌شه به هیچ‌کس گفت»، «می‌خوام این قدر بخوابم که وقتی بیدار شم، ببینم همه چیز تغییر کرده»، «می‌خوام تا آخر عمرم منتظر بمونم»، «حالا می‌فهمم فاصله خوشبختی و بدبختی چه قدر کمه»، «اگه تو کمی شرم داشتی، من این قدر دغدغه نداشتم»، «دوری و دوستی، دوری و دشمنی» و... در نمایش «شرم و دغدغه» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی سیدجواد اشکذری موضوع با بیان یک راوی گزارشگر فصل‌بندی و بخش‌بندی شده و این نکته اجرا را آسان‌تر کرده و جلوه‌های نمایشی صحنه عملا موجز و طراحی‌شده از کار درآمده‌اند. اشکذری در رابطه با اجرا و مخصوصا در طراحی صحنه و میزانسن‌دهی بازیگران موفق است. بازیگران هم بازی‌های خوبی ارائه می‌دهند. فقط یک ضعف اساسی در اجرا برجسته شده است؛ بازیگران بسیار آهسته حرف می‌زنند و بزرگی سالن و فاصله خود با تماشاگران را در عمل از یاد می‌برند؛ در نتیجه، اکثر تماشاگران دیالوگ‌ها را خوب نمی‌شنوند و کاملا درنمی‌یابند و نمایش برایشان گنگ و بی‌سرانجام به نظر می‌رسد. برای رفع این عارضه باید سالن کوچک‌تری انتخاب می‌شد یا بازیگران از قواعدی که در تئاتر برای این کار وجود دارد استفاده می‌کردند؛ در نمایش، اگر منظور از آهسته حرف زدن ذهنیت و ترفندی صرفا صوری، ظاهری و رفتاری نباشد، حتما باید تماشاگر آنچه را که بر زبان بازیگران جاری می‌شود بشنود، زیرا جزو دراماتورژی اجراست. سیدجواد اشکذری در انتخاب متن و موضوع، رویکردی هنرمندانه داشته است اما متن به دلیل تحلیلی نشدنش ضعف‌هایی دارد. در عوض، اجرای نمایش در رابطه با میزانسن‌دهی، کارگردانی و طراحی نسبتا خوب و قابل تأمل و حتی در جاهایی که بازیگران با هم حرف می‌زنند ولی رو به سوی دیگری دارند، تأویل‌آمیز هم است. بازی بازیگران زیباست و متناسب با اقتضائات اجرا، مقبولیت نمایشی پیدا کرده و کاربری نورها، نور موضعی و نیز همراهی موسیقی با اجرا، جملگی حساب‌شده و هماهنگ از کار درآمده است.


Page Generated in 0/0046 sec