printlogo


کد خبر: 153063تاریخ: 1394/11/13 00:00
قیف توی حلقمان نگذارند

صادق‌ مهدی غفرانی: چند وقت پیش یکی از کارمندان شرکت مک‌دونالد آمریکا که از این شرکت اخراج شده بود تصاویری را منتشر کرد از نحوه پروارکردن اردک‌ها در این کارخانه!
در تصاویر معلوم بود که قیف‌هایی را به زور در گلوی این حیوانات بدبخت قرار می‌دادند و روزی چندبار چربی و روغن درون قیف‌ها می‌ریختند تا به تدریج کبد این اردک‌ها تبدیل به «کبد چرب» شود و در نهایت بشوند جگر چرب خوشمزه برای میز غذای پولدارها و متمولانی که فقط همین لقمه‌ها از گلوی‌شان پایین می‌رود.
***
این روزها خبرهای مربوط به سفر رئیس‌جمهور و هیأت همراه به اروپا و عقد قراردادهای نجومی با کمپانی‌های هواپیماسازی و خودروسازی و شرکت‌های نفتی و...، تیتر یک رسانه‌های داخلی و خارجی است. تصاویر چهره‌های ذوق‌زده مقامات اروپایی و تاجران و سرمایه‌داران بزرگ آنها و تحلیل رسانه‌های خودشان از «فروش بی‌سابقه» اجناس بی‌مشتری‌شان و فتح بازارهای ایران، حکایت از آن دارد که انگار آزاد شدن اموال بلوکه‌شده ایران پس از اجرای برجام، خاصیتش همین بود که میلیاردها دلار پولی که غربی‌ها قانوناً نمی‌توانستند آن را خرج کنند، حالا رسماً می‌رود توی جیب آنها و هنوز به ایران نرسیده، به حساب خودشان برگشت می‌خورد. بماند که هنوز کشورهای دیگر هم در راه هستند و ترافیک بالاست!
و البته ای کاش درد فقط همین بود...
***
با خودم می‌گویم نکند مجموعه عملکرد مسؤولان دولتی ما تعبیرش بشود ماجرای همان غازها و اردک‌های بخت برگشته، نکند قیف توی حلق‌مان بگذارند و گمرک‌های مملکت ما را پر کنند از ایرباس 320 و 380ها- که به نوشته بلومبرگ در یک سال اخیر موفق به فروش هیچ یک از هواپیماها نشده بود و تنها یک فرودگاه در ایران قابلیت استفاده از آن را دارد- و انواع پژو و خودروهای لوکس و برنج‌های تایلندی و بنزین‌های اروپایی و مهندس‌های وارداتی و غیره وغیره و اینقدر گلوی ما را پر کنند تا دوباره کبدمان چرب شود و راحت بشود با تکرار تحریم‌ها و وضع محدودیت‌های جدید(که چندان هم دور از ذهن نبوده و نیست)، یک لقمه چرب‌مان کنند وقربانی شود تمام استعداد‌های داخلی و توان درونی درخشان این ملت که هرجا به آن اعتماد شد، شگفتی آفرید و بی‌نیازمان کرد از گدایی و التماس از غریبه‌ها!
نکند با بی‌تدبیری و جوزدگی، کمپانی‌های رو به ورشکستگی غربی را نونوار و زنده کنیم و کارخانه‌های داخلی و نیروهای انسانی آن را در آستانه آخر سال، در رکود و ورشکستگی غرق کنیم و کاری کنیم که بازی «برد- برد» فقط خبرش به کارگر ایرانی برسد و مزه‌اش برود زیر زبان کارگرهای فرانسوی و ایتالیایی و.... نکند دوران تحریم را فراموش کنیم و دوباره حواس‌مان به تاریخ نباشد و مانند «گاف» مذاکره با نخست‌وزیر ایتالیا کنار سم‌های اسب «مارکوس آئورلیوس»، له شویم زیر چرخ «ماشین واردات» که به قصد فتح بازار ما و فلج کردن «اقتصاد مقاومتی» ما وحشیانه می‌تازد و چهارنعل هم می‌تازد!
مراقب باشیم، جگر چرب فقط به درد «کباب شدن» می‌خورد.


Page Generated in 0/0064 sec