گروه سیاسی: آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی، از علمای سرشناس اخلاق در تهران بهتازگی اظهاراتی قابل تامل و درسآموز درباره منزلت معنوی و علمی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب مطرح کردند. حاجآقا مرتضی فرزند میرزا عبدالعلی تهرانی و برادر بزرگتر مرحوم حاجآقا مجتبی تهرانی، شاگرد برجسته حضرت امام خمینی(ره) و نیز شاگرد علامه بزرگ سید محمدحسین طباطبایی بوده است. وی در این گفتوگو که با نشریه پاسدار اسلام انجام شده، مطالب ویژهای درباره رهبر معظم انقلاب مطرح کرد که در ادامه تنها بخشهایی از اظهارات وی میآید. حاجآقا مرتضی با اشاره به آشنایی بیش از 60 ساله خود با رهبرمعظم انقلاب، درباره ویژگیهای آیتالله خامنهای میگوید: آنچه من در ایشان ادراک کردم، تصمیم و همت ایشان بود که بر حسب فضایل انسانی، ایشان 2 کار را شروع کردند. یکی زحمت کشیدن در فقه و اصول و دیگری زحمت کشیدن برای تهذیب نفس و ایجاد اخلاص در اعمالشان. در این دو مسیر تا الان متحرک بودهاند. چرا میگویم تا الان؟ برای اینکه بنده فرمایشات ایشان را مرتب گوش میکنم. هر وقت به هر مناسبتی ایشان صحبت میکنند، من گوش میکنم. ایشان وقتی نماز مغرب را شروع میکنند، نگاه میکنم و میبینم روز به روز غلظت اخلاص ایشان در باطنشان بیشتر میشود. حاج آقا مرتضی تهرانی میافزاید: در مراجع قطعاً چنین فردی با این جامعیت نداریم. یعنی وقتی به سراغ مسائل سیاسی میروند و مطالعه و جمعآوری و مقایسه میکنند، یک نفر غیر از ایشان نیست. در مسائل فقهی که وارد میشوند و جواب میدهند، کاملاً پیداست که سراپا اخلاص و تقوا هستند. آنقدر احتیاط میکنند که یک سر سوزن بر خلاف تقوا و احتیاط حرکت نکرده باشند. این را من تا الان لمس کردهام و معتقدم دیگران به این صورت به ایشان نگاه نمیکنند. در این جامعیتی که خدا این بزرگوار را رشد داده است، هیچ در بین علمای شیعه و اسلام نداریم. کسانی که به نظر بنده خیلی جالب و استثنایی میآمدند، مرحوم آقا موسی[صدر] بود، مرحوم آقای بهشتی بود و مرحوم آسید محمدباقر صدر. اینها را از نزدیک دیده بودم. مرحوم آقای بهشتی با من مأنوس بود، ولی هیچکدام در ذاتیات به این بزرگوار نمیرسند و نرسیدند. حاجآقا مرتضی تهرانی تصریح میکند: خدای متعال اراده فرموده است مسؤولیت سنگینی را به ایشان عطا کند که عطا کرده است. با ظرفیت فوق ادراک اشخاص عادی. این ذاتیات ایشان است. و ایشان کار کرد و من اطلاع داشتم که در فقه و اصول و رجال و لغت و... کار میکرد. و در کنار همه اینها کار روحی میکرد. حتماً الان هم دارد. من حتی چند شب پیش آثار حرکت در تهذیب نفس و تشدید اخلاص را وقتی ایشان داشت نماز میخواند در ایشان دیدم. میپرسید: چگونه دیدی؟ با همین چشم؟ میگویم خیر، با آن چشم دیگری که خدا به من عطا کرده است و یقین دارم. لاالهالاالله. شب و روزی نیست که من از ایشان 20 مرتبه یاد و برای ایشان دعا نکنم و به خدای متعال التماس نکنم که خدایا! این نعمت را برای شیعه مستدام بدار. معتقدم شکر و سپاسگزاری این نعمت الهی را شیعه اعم از علما و غیرعلما بهجا نیاوردهاند، چون درک نکردهاند، ولی خدای متعال چنانچه بخواهد با عمل من و امثال من نعمت را بگیرد که دیگر چیزی برای ما باقی نمیماند. وی افزود: اگر خدای متعال این بزرگوار را در این سمت قرار نداده بود، هیچ یک از علما تا سالهای طولانی هم این همت و اراده را نداشتند که آنچه را من خیال هم نمیکردم که در عمرم آن ابعاد معنوی، الهی، شرعی و انسانی را ببینم شاهد باشیم. این عرایض من به بحث سوم منتهی میشود که باید برای مردم حل شود. مردمی که دین و شعور و ایمان دارند و تاریخ میدانند. در زمان ایشان وقتی کمبودهایی را احساس میکنیم، باید بفهمیم آنها را به چه کسانی باید نسبت بدهیم. عین این کمبودها در زمان امیرالمؤمنین صلواتالله علیه هم بود. آیا میتوانیم نتیجه بگیریم که حضرت - نعوذ بالله- تقصیر کرده است؟ نمیتوانیم. حضرت در فاعلیت، عصمت، علم و قدرت خودش بینظیر بوده و انسان عادی نبوده است، پس چرا تا وقتی که ایشان زنده بود شریح را نتوانست از کوفه بیرون کند؟ این شریح بود که در قضیه کربلا فتوا داد، نبود؟