مهدی طاهرخانی: در پایان هفته هجدهم، سوال اصلی و کلیدی برای هواداران پرسپولیس این است؛ آیا سرانجام بعد از 8 فصل این تیم میتواند قهرمان لیگ برتر شود یا نه؟ برای فوتبال ما هم اهمیت بسزایی دارد، چرا که تنها این پرسپولیس است که میتواند در روزهایی که گریز هواداران از ورزشگاهها تبدیل به سوژه یک شده است، در یک شب سرد زمستانی میانه هفته، جمعیتی نزدیک به 75 هزار هوادار را به ورزشگاه بکشاند. یک عدد نزدیک به بالاترین سطح فوتبال جهان که مختص هر تیم و لیگی نیست. اما این تیم قادر است طلسمشکنی کند؟ اگر تا دقیقه 45 بازی با سپاهان این سوال را از هواداران میپرسیدید خیلیها با قاطعیت پاسخ منفی میدادند اما سرانجام بعد از یک ماه وقفه و 45 دقیقه نمایش ناامیدکننده و شاید هم شوکهکننده، برانکو با یک تعویض تا حدودی نظرها را عوض کرد اما چرا بهرغم برتری قرمزها در نیمه دوم نتوانست کاسب مهمترین 3 امتیاز ممکن باشد؟ بهتر است به چند موضوع خاص اشاره کنیم.
لوبانف مردی که از سوشا بهتر نیست
اشتباهات گاه و بیگاه مکانی در لیگ جاری، برانکو را به این نتیجه رساند که بهتر است سراغ یک گزینه «بهتر» برود اما مدیریت باشگاه پرسپولیس که با خرید بیرانوند ولو به صورت قرضی میتوانست به کل بازی را تغییر دهد به بهانه گران بودن این گزینه، او را نخواست تا با رقمی نزدیک به دوسوم مبلغ او سراغ لوبانف و محسنزاده برود.
هم در بازی تدارکاتی با سایپا و هم در نبرد حساس با سپاهان، مشخص شد «فعلا» لوبانف هیچ چیزی بیشتر از سوشا ندارد. در این 180 دقیقه او هیچ حرکتی را نکرده که اگر سوشا درون دروازه بود یک نفر احتمال میداد، مکانی آنها را میخورد اما لوبانف آنها را میگرفت. شاید برای قضاوت یک مقدار زود باشد اما به نظر میرسد زمین سخت و دشوار فولادشهر آخرین فرصت این گلر باشد تا خودش را ثابت کند. در غیر این صورت تردید نکنید سوشا با توجه به روحیه و آداپته بودنش با محیط، خیلی سریع جای این خارجی را میگیرد. البته اگر برانکو تا روز بازی به این گلر اصالتا روس اعتماد کند.
زوج بنگر و نورمحمدی ایدهآل است؟
رضا نورمحمدی در طول این 6 سال هرگز دفاع مستحکم و قابل قبولی نبود. در مقاطعی به صورت سفت و سخت روی نیمکت پرچ شد اما آنقدر ماند تا سرانجام برانکو از راه رسید و توانست نظر او را جلب کند. برخلاف نورمحمدی که یک خط درمیان ثابت و ذخیره بود محسن بنگر در این یک دهه تقریبا هرجا بوده به صورت ثابت بازی کرده است اما کیروش هرگز نوع دفاع او را قبول نداشت و اعتقاد دارد به اندازه کافی قابل اعتماد نیست. حالا برانکو به زوج این دو رسیده اما در بازی با سپاهان هر بار توپ به خط دفاعی آمد قرمزها تنشان لرزید. البته بازی فوقالعاده ضعیف و حیرتآور بابک حاتمی در دفاع چپ تاثیر بسزایی در بد دیده شدن عملکرد نورمحمدی داشت. حاتمی که حمید درخشان حق او را بازی ثابت در تیمملی میدانست در این فصل به صورت کامل، مقهور نمایش درخشان محمد انصاری ناشناخته شده است. بابک حاتمی به هیچ عنوان اعتماد به نفس سابق را ندارد و خودش میداند به محض آماده شدن انصاری او باید تا مصدومیت و محرومیت این بازیکن، روی نیمکت بنشیند. حاتمی صاحب یک رکورد فوقالعاده در فوتبال ایران شد. حضور 75 هزار هوادار باعث شد او 2 بار از انداختن اوت دستی هم عاجز بماند. قطعا رد پای او در گلهای سپاهان بیشتر از هر فرد دیگری بود. از دادن کرنر بیجهت در گل نخست تا پاس گل دوم به شیمبای برزیلی. اگر قرار است قرمزها رکورد 8 ساله قهرمانی را بشکنند باید روی زوج دفاعی بیتمرکز خود و همچنین جانشین محمد انصاری یک فکر دیگری بکنند.
وظیفه احمدزاده و عالیشاه گلزنی هست یا نه؟
امید عالیشاه گلزن مادرزاد نیست. او در این 2 سال نشان داده بهرغم همه فرصتهایی که به وی داده شده ذاتا کارش چیز دیگری است. عالیشاه در این فصل به دفعات موقعیتهای تک به تک را از دست داده که از داربی گرفته تا بازی سرنوشتساز حذفی مقابل ذوبآهن میشود به آن اشاره کرد. او در بازی با سپاهان، سازنده گل نخست پرسپولیس بود اما باز هم 2 موقعیت خاص را از دست داد.
برانکو بهتر است عوض تلاش برای ساختن گلزن از این گلنزن مادرزاد، تا جایی که ممکن است از هنر سرعت و پاسوری او استفاده کند. البته اگر او از دایوینگهای تصنعیاش به اندازه کافی بکاهد. در این سو فرشاد احمدزاده هم وضعیتی مشابه عالیشاه دارد. البته احمدزاده در مصاحبههای خودمانیاش مرتب نسبت به پستش گله دارد و میگوید اگر مثل زمان تراکتورسازی در نوک حمله بازی کند، بیشتر گلزنی میکند. به نظر میرسد اگر برانکو روی ثابت بازی دادن به این دو تا پایان فصل اصرار کند از این رو نمیشود هیچ پیشبینی خاصی دربارهشان کرد.
مهدی طارمی و ظلمی که به خودش میکند
آقای گل لیگ پانزدهم، مهمترین مهره پرسپولیس و کسی که کلید قهرمانی قرمزها بدون تردید در دست او است اما دو مشکل بزرگ همچنان همراه طارمی است؛ اصرار کلافهکننده به چیپ زدن و تقلا برای پیوستن به یک تیم خارجی. بدون شک در طول تعطیلی یک ماهه لیگ، طارمی افت شدیدی داشته است. او میتوانست در بازی با سپاهان با گلزنی در دقایق پایانی سرنوشت بازی را کلا عوض کند اما از دست دادن آن توپ نشان داد طارمی به اندازه مناسب تمرکز ندارد. اگر چیپ زدن افراطی را محصول عدم آموزش مناسب او بدانیم، نداشتن تمرکز را میشود تقصیر رسانههایی انداخت که هر روز یک پیشنهاد خارجی را برای او رو میکنند. از قضا همه این رسانهها داعیه پرسپولیسی بودن دارند اما نمیدانند همین «پیشنهاد- پیشنهاد» کردن آنها موجب شده طارمی تمرکز لازم را نداشته باشد.
آخرین باری که پرسپولیس قهرمان لیگ برتر شد، محسن خلیلی از این تیم بهعنوان فاخر آقای گلی دست پیدا کرد از این رو به نظر میرسد شرط لازم (نه کافی) قهرمانی پرسپولیس، گلزنیها متوالی طارمی باشد. عملکرد ضعیف بالهای کناری طارمی در گلزنی (عالیشاه و احمدزاده) باعث شده همه بارها به روی دوش او بیفتد. اگر پرسپولیس به اندازه لازم از طارمی حمایت و مراقبت نکند آن وقت هر دو بازنده این لیگ خواهند بود.
تکمله: آنچه تا امروز از پرسپولیس به هوادارانش رسیده، کولهباری از حسرت است. امید به آینده؛ تمنای کم کردن فاصله تا صدر. آنها به اندازه لازم پیشرفت کردهاند اما اگر نتیجه تلاششان هر چیزی جز جام باشد آن وقت نمیشود لقب برنده را به آنها و همچنین برانکو داد. برنده کسی است که هم سکوها را به خاطر نمایش تحسینبرانگیزش پر کند و هم فاتح جام باشد. با دنیزلی به یکی از آنها رسیدند اما پس از آن دوره، حتی تیم نتیجهگرای دایی هم نتوانست دومی را صید کند.