printlogo


کد خبر: 153201تاریخ: 1394/11/15 00:00
درباره فروش ناگهانی اوراق بهادار سعودی در آمریکا
رولت روسی آل سعود

پپه  اسکوبار*: هفته پیش بود که در ستون خود در اسپوتنیک فاش کردم عربستان سعودی به موازات راه انداختن جنگ نفتی و در هم ریختن بازارهای نفتی، یک تریلیون (هزار میلیارد) دلار از اوراق بهادار آمریکایی را هم مفت فروشی می‌کند.  تحلیل‌هایی عالی درباره آنچه واقعا در بازارهای نفتی می‌گذرد یا نقش وال‌استریت در زمینه‌چینی سقوط نفت وجود دارد که البته کماکان قطعه اصلی پازل، مفت‌فروشی وحشتناک سعودی خواهد ماند.
حال همه آن کاری که صندوق ذخیره فدرال (بانک مرکزی آمریکا) باید بکند این است که خزانه ایالات متحده را از عربستان سعودی بازخرید کند. این همان کاری است که سعودی‌ها با اعتبارهایی در قالب دلارهای آمریکایی‌شان می‌کنند. آنها در عوض می‌توانستند طلا بخرند تا در صورت بی‌ارزش شدن دلار حفظ‌شان کند، البته اگر اربابان جهانی‌شان می‌گذاشتند.
اگر در بورس 8 تریلیون دلار اوراق بهاردار و قرضه – شامل اموال خزانه - موجود باشد، آنگونه که سوداگران ورشکسته خلیج فارس در عربستان تضمین می‌دهند، آنوقت واشنگتن دیگر هیچ مشکلی با کسری بودجه عظیم خود نخواهد داشت.
مشکل اینجاست که فقط اندکی از اطلاعات در این باره که سعودی‌ها حقیقتا دارند چه می‌کنند به رسانه‌های شرکتی غرب درز کرده‌ است. ارقام بشدت دست پایین هستند. اگر رقم 8 تریلیون دلار درز کرده بود، رسانه‌های شرکتی غرب مطمئنا صدایشان درمی‌آمد و احتمالا این به نارضایتی‌های داخل عربستان‌سعودی دامن می‌زد.
نشانه‌هایی عمومی وجود دارد که نیروهایی در واشنگتن به طور مداوم به خاطر تحولات درون خاندان سعودی آشفته هستند. یک بازیگر جدی، مدیر سابق بخش مالی بین‌الملل در صندوق فدرال از 1977 تا 1998، صریحا گفت گروگانگیری خزانه ایالات متحده توسط آل‌سعود نباید بیش از این مخفی بماند.
این به معنای پیامی تشرآمیز به ریاض است. با این وجود وزیر خارجه [جان کری] اخیرا به ریاض رفت تا خیال خاندان سعودی را جمع کند که در اتوبان کمربندی– ریاض به واشنگتن- هیچ چیزی برخلاف میل آنها وجود ندارد. پس خاندان بیش از پیش مالیخولیایی سعودی دیگر می‌خواهند حرف چه کسی را باور کنند؟
به نظر می‌رسد سناریویی در حال نوشته شدن است که طایفه‌ای از اربابان جهانی [به رهبری راکفلرها (مترجم)] دستور در هم شکستن بازار سهام را داده‌اند. این دسته‌بندی‌هایی را در سطوح بالاتر قدرت نمایان می‌کند. مدیر سابق مورد وصف صندوق فدرال، بخشی از قدرت سپری‌شده است. او یک نومحافظه‌کار نیست. سعودی‌ها هم فکر می‌کردند که به آنها چراغ سبز داده شده تا ـ سهام راـ بفروشند، اما در حقیقت این‌طور نیست.
  یک انجماد دارایی کوچک؟
یک بانکدار شبکه سرمایه‌گذاری نیویورک چنین دیدگاهی دارد: «خاندان سعودی از دهه 1970 مازاد فاحشی تولید کرده‌اند». یعنی از وقتی که اوپک قیمت نفت را به طوری چشمگیر افزایش داد. «خزانه‌داری ایالات متحده می‌خواست این سونامی نقدی صرف خرید اوراق قرضه خزانه شود و سعودی‌ها همیشه وحشت داشتند از اینکه نشان دهند سونامی در حرکت است». پس معامله‌ای کردند که به آنها اجازه می‌داد تریلیاردها دلار اوراق قرضه آمریکا را به صورت مخفی نگاه دارند اما «هیچ‌گاه سوالی در این باره نشد که آیا سعودی‌ها اجازه دارند قرضه‌ها را به طور عمده بفروشند یا نه؟»
سعودی‌ها دارند سهامشان را در بازار آزاد به طور عمده می‌فروشند بویژه در نخستین هفته‌های ماه ژانویه 2016، این وحشتی در سراسر جهان پدید آورده و به طور جدی طایفه دیگری از اربابان جهانی [به رهبری روتشیلدها (مترجم)] را ناخشنود کرده است. این طایفه ممکن است در نهایت بگذارد همه راز موقعیت سعودی‌ها در خزانه ایالات متحده را بفهمند. به یاد داشته باشید ما داریم درباره دست‌کم 8 تریلیون دلار صحبت می‌‌کنیم.
قابل پیش‌بینی است که آل‌سعود در وحشت مطلق به سر برند. تصور این افشاگری را کنید که آنها در همان حال که از فقرای عربستان درخواست فداکاری اقتصادی برای حمایت از جنگ بهای نفت و علاوه بر آن جنگ غیرقابل پیروزی با یمن توسط مزدوران گرانقیمت خود را دارند، روی 8 تریلیون دلار نشسته‌اند. غوغایی جهانی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود، با این ادعا که از فریز کردن دارایی‌های سعودی برای نابودی بازارهای جهانی سوءاستفاده شده است. این راز به هیچ‌وجه سر به مهری نیست که آل‌سعود در مکان‌هایی کلیدی از مسکو تا واشنگتن و برلین اصلا محبوب نیست.
خاندان سعودی خودشان هم احتمالا نمی‌توانند باور کنند به خاطر تلاش‌هایشان برای نابودی روسیه– از جمله حمایت از تروریست‌های چچنی- مورد علاقه FSB (سرویس اطلاعات خارجی روسیه)، SVR (سازمان اطلاعات سیاسی روسیه، جایگزین کاگ‌ب) و GRU (سازمان اطلاعات نظامی روسیه) باشند یا اینکه تگزاسی‌ها- از جمله خانواده‌های بوش و چنی- بعد از اقدامات عربستان برای نابودی صنعت نفت صخره‌ای هنوز هم عاشقشان باشند یا آلمان و ایتالیا آنها را به‌رغم مفت‌فروشی یک‌تریلیون دلار سهام دوست داشته باشند، آن هم پس از درهم شکستن بازاری که «ماریو دراگی»، رئیس بانک مرکزی اروپا با تزریق عمده نقدینگی‌های آسان– میلیاردها یوروی چاپ شده به پشتوانه اقتصادهای شکننده اروپایی (مترجم)- به منطقه یورو برای نجاتش تقلا می‌کند.
روش استاندارد دولت آمریکا در چنین مواردی– یعنی برخورد با مفت‌فروشی سهام و اوراق قرضه به قصد بی‌ثبات کردن بازار– منجمد کردن دارایی‌های مورد اشاره و اقدام برای تغییر رژیم– در ریاض– است. این بار آل‌سعود فکر می‌کرد حمایت یکپارچه‌ای در واشنگتن را به خاطر جنگ بهای نفت که علیه روسیه راه انداخته پشت سر خود دارد اما در حقیقت خیر؛ واشنگتن در حال حاضر هشداری سرپوشیده حواله آنها می‌کند که دیگر از دست عربستان‌سعودی خسته شده است. این روشن می‌کند که آل‌سعود باید قبل از اینکه خیلی دیر شود خط‌مشی خود را به صورت اضطراری تغییر دهد.
آل‌سعود کماکان منکر قضیه است. اگرچه سوداگران خلیج‌فارس نمونه سوئد را بیان می‌کنند که چگونه سعودی‌ها نیمی از سهام سوئدی تحت مالکیتشان را فروختند و مشکلی جدی برای بورس سوئد پدید آوردند. این یک روند طبیعی محسوب می‌شود که وقتی واقعا در حال فروش هستی به بازار بگویی داری می‌خری. شاید حتی سعودی‌ها با استفاده از طرف‌هایی که به واسطه ارتباط با آنها شناخته نمی‌شوند، در همان حال که مخفیانه در حال تخلیه سهام در بازار بوده‌اند، به صورت علنی چیزی هم خریده باشند.
  زمان تاکسی گرفتن؟
در چنین شرایطی روسیه به دیپلماسی تهاجمی‌اش ادامه می‌دهد. سقوط روبل برای صادرات روسی خوب است و در همان حال میزان واردات را می‌کاهد. شرکت‌های روسی بدهی‌هایشان را کاهش داده‌اند و دیگر از ذخایر ارزی خارجی تغذیه نمی‌کنند، نرخ رکود اقتصادی این را نشان می‌دهد. تحریم‌ها– دست‌کم از جانب اتحادیه اروپایی– احتمالا در همین سال 2016 برداشته می‌شود.
پس حالا زمان آن است که علاجی برای مصیبت بازار انرژی پیدا شود. همانطور که رئیس‌جمهور پوتین به شکلی سیاستمدارانه عنوان کرد روسیه و قطر نیاز به هماهنگی سیاست‌هایشان در حوزه انرژی را احساس می‌کنند، بویژه در صنعت گاز.
به نظر می‌رسد قطر پیام را دریافت کرده باشد. رویای «داعش نفتی» یا همان خط لوله انتقال گاز طبیعی‌شان برای تغذیه بازار اروپایی آن هم از طریق- بخشی تجزیه شده از- سوریه حالا دیگر مرده است. زمان واقعگرایی فرارسیده است. باند شورای همکاری خلیج‌فارس در اوپک به رهبری عربستان‌سعودی هنوز پافشاری می‌کند که اوپک تولیدش را کاهش نمی‌دهد، چرا که این را به منزله باختن سهم بازار به رقبا می‌داند. ولی حالا قطر، ریاست فعلی اوپک پس از مذاکره با مسکو واقعا دارد حقیقت را درک می‌کند و چنین تفسیری دارد که نفت می‌تواند تا پیش از پایان سال 2016 دوباره تبدیل به تجارتی سودآور شود. سرمایه‌گذاری‌ها در صنعت انرژی به سرعت سقوط می‌کنند به‌رغم اینکه تقاضای جهانی به رشد خود ادامه می‌دهد.
محمدبن صالح الساده، وزیر انرژی قطر قانونی وضع کرده: «قیمت فعلی نفت پایدار نبوده و لاجرم باید تغییر کند».
کرملین به سهم خود می‌گوید که هنوز هیچ برنامه منسجمی برای کاهش خروجی نفتش در هماهنگی با اوپک ندارد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین فقط اعتراف می‌کند که روسیه «فعالانه درباره بی‌ثباتی بازارهای نفتی در حال بحث با اوپک است». آخر سر؛ اگر اوپک کاهش دهد روسیه هم چنین می‌کند.
حالا توپ در زمین خاندان سعودی است. رقص عربی شکستن بهای نفت و مفت‌فروشی سهام به نظر رو به پایان است. آنها بهتر است با هم چاره‌ای بیندیشند اگرنه ممکن است بزودی هر شاهزاده‌ای پشت فرمان یک تاکسی در لندن باشد. با این حال تردید‌های جدی وجود دارد که شاهزاده محمد بن سلمان جنگ‌افروز– پسر پادشاه- ‌آی‌کیوی کافی برای راندن در همه خیابان‌ها را به منظور قبولی در امتحان داشته باشد.
* سرشناس‌ترین نویسنده و تحلیلگر بین‌المللی ضد جهانی‌سازی آمریکایی. این برزیلی 62 ساله، سابقه همکاری با شبکه‌های راشا تودی، پرس‌تی‌وی و الجزیره  و همچنین  تجربه زیستن در چهارگوشه دنیا را دارد. او که یک بار توسط طالبان اسیر شده، هر  دو حادثه مهم سال 2001، واقعه یازدهم سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان را کمی پیش از وقوع پیش‌بینی کرده بود.


Page Generated in 0/0051 sec