شهابالدین سینایی: در فضای رسانهای غرب بسیار تلاش میشود جوانان ایرانی در 2 طیف متفاوت معرفی شوند: اکثریتی با سبک زندگی موافق دنیای غرب و اقلیتی که شور انقلابی دارند و در عرصه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رویکردی «غیرعقلانی» را دنبال میکنند. در نگاه رسانههای غربی هر چه با سلطه غرب در جهان مخالف باشد، غیرعقلانی است. تعریف آنان از خرد و عقلانیت، تعریفی تقلیلگرایانه است. از نظر آنان هرجا بتوان در محاسبه میان وسیله و هدف، به سود مادی دست یافت، حرکت در راه آن هدف، عقلانی است و در مقابل آن هر زمان این رابطه برقرار نباشد رابطه وسیله و هدف غیرعقلانی است.
اندیشمندان غربی نیز این نوع نگاه را پیش از این تئوریزه کردهاند. همچنانکه تئوریسین بزرگ تاریخ انقلابها، «کرین برینتون»* بر آن بود کل فرآیند یک انقلاب به مثابه «تب» است. تا پیش از آغاز انقلاب، جامعه همچون یک انسان سالم است. وقتی فرآیند انقلاب آغاز میشود، در واقع تب انقلابی آغاز شده و تا زمانی که انقلاب به دوره ترمیدور خود نرسد، جامعه از حالت تب خارج نشده است. پس از آن است که جامعه به شرایط پیشاانقلابی بازمیگردد و به سلامت بیماری را پشت سر میگذارد!
با توجه به اینکه در ایران، میان انقلابی بودن و حزباللهی بودن رابطهای تو در تو وجود دارد، موافقان تز بالا تلاش میکنند تفکر حزباللهی را براساس همین انگاره مورد انتقاد قرار دهند. جالب آنکه در اندیشه برینتون به افراد انقلابی لقب «تندرو» داده میشود. عین همین ادبیات درباره جریانهای حزباللهی در ایران نیز به کار برده میشود. رسانههای خارجی به جریان انقلابیای همچون بسیج، لقب «تندرو» داده و مخالفان آنها در داخل کشور نیز به تبعیت از غربیها، آنها را با لقب «تندرو» مخاطب قرار میدهند.
نکته جالب توجهی که در این میان نیاز به اشاره دارد آنکه برای بدیلسازی در مقابل گروههای تندرو از مفهومی چون «محافظهکار» استفاده نمیشود بلکه در مقابل تندرو از بدیل میانهرو استفاده میشود. در این معنا میانهرو یعنی فردی که در عین حال که به آرمانهای انقلاب اسلامی وفادار است، آداب دیپلماسی را در سطح جهانی میداند و در مقابل مخالفان داخلی نیز قائل به تسامح است! همچنان که برینتون نیز تلاش میکند در مرحلهبندی انقلابها، میانهروها را جریانی خردمند جلوه دهد بنابراین طبیعی است در مقابله با جریان به اصطلاح «تندرو» در ایران، رسانههای غربی از جریان میانهرو حمایت میکنند. آنگونه که در ایران طیفی با ادعای اعتدالگرایی، خود را میانهرو معرفی کردهاند.
این رویکرد امروز در شرایط پساتحریم بیش از پیش در تلاش است با مشخص کردن 2 طیف تندرو و میانهرو در ایران، مردم را بر ضد انقلاب و به اصطلاح در راستای خردگرایی سوق دهد.
همین هجمههای نسجیده و بیخردانه باعث شد رهبر حکیم انقلاب در مقابل تهاجم رسانهها و تریبونهای داخلی و خارجی که جریان حزباللهی را مورد حمله قرار میدهند، لب به انتقاد بگشایند: «این روزنامهها و مطبوعات گوناگون را هم آدم نگاه میکند، من میفهمم بعضی وقتی میگویند تندروی، جریان حزباللهی و مؤمن مورد نظرشان است؛ نه! جریان مؤمن را، جریان انقلابی را، جوانان حزباللهی را متهم نکنید به تندروی، اینها همان کسانی هستند که با همه وجود، با همه اخلاص در میدان حاضرند، آنجایی هم که دفاع از مرزها لازم باشد، دفاع از هویت ملی لازم باشد، مساله جان دادن و خون دادن مطرح باشد، همینها هستند که به میدان میآیند....
...........................................................................................
پینوشت
* «کرین برینتون» مولف کتاب مشهور «کالبدشکافی چهار انقلاب» است. او در این کتاب انقلاب در کشورهای فرانسه، آمریکا، انگلستان و روسیه را مورد واکاوی قرار میدهد و بر آن است در همه این انقلابها مسیری یکسان طی شد و پس از پیروزی انقلاب، ابتدا میانهروها به قدرت رسیدند؛ سپس تندروها قدرت را از آنان ربودند و سرانجام انقلاب با رسیدن به عصر ترمیدور به پایان راه خود رسید.